نوع فایل: word
قابل ویرایش 109 صفحه
چکیده:
اصطلاح هوش که در زمان ما به صورت عادی مورد استفاده قرار میگیرد، تا شروع قرن بیستم در فرهنگهای لغت نیز کمتر به آن پرداخته میشد و اکثرا آن را تحت عنوان قوای عقلانی میشناختند و جداگانه مورد بررسی قرار نمیدادند. در واقع باید گفت آلفرد بینه مفهوم هوش به گونهی امروزی را مورد استفاده قرار داد و پس از او تا کنون مطالعه و بررسی هوش پیشرفت فراوانی داشتهاست. با این همه امروز نیز در تعریف هوش وحدت نظر وجود ندارد و هر گروهی تعاریف خود را متوجهی جنبهای از هوش میدانند. برخی از تعاریف هوش بر ظرفیت کلی برای یادگیری و حل مساله یعنی ماهیت منطقی هوش تاکید دارند و برخی تواناییهای آن را در عملکرد زندگی میشناسند. آنچه که تحت عنوان هوش منطقی یا هوش و استعداد تحصیلی معرفی میشود ویژگیهایی است شامل توانایی استدلال، استنتاج، خلق فرضیه و اصولا بهرهمندی از نگاهی عموما معقول به زندگی است. باید اذعان نمود که هوش خصلت مطلقی نیست که در بدو تولد ایجاد شده باشد و در طول زندگی ثابت بماند بلکه به طور کلی هوش در مرحلهای از دوران کودکی تجلی مییابد و در طول زندگی دوران شکوفایی دارد و یا به تدریج رشد میکند و یا کاهش مییابد. در کنار هوش منطقی توجه به حالات هیجانی انسان در زمینههایی مانند انگیزش، تعاملات اجتماعی، خودتنظیمی و سلامت روانی در قرن بیستم مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است فلذا هوشهای دیگری مطرح شده که بر عوامل غیر شناختی تکیه دارند. یکی از این هوشها، هوش هیجانی است که برای اولین بار در سال 1990 توسط «سالوی» و «مایر» دو نفر از روانشناسان آمریکایی معرفی شد. آنها اعلام نمودند انسانها موجودات صرفا منطقی یا عاطفی نیستند بلکه هم منطقی و هم عاطفیاند. دانیل گلمن روانشناس معروف در سال 1995 در کتاب پرفروش خود تحت عنوان "هوش هیجانی" هوش هیجانی را ترکیبی از پنچ مهارت؛ شناخت هیجانهای خود، کنترل هیجانهای خود، برانگیختن و به هیجان آوردن خود، شناخت هیجانهای دیگران و تنظیم روابط با دیگران معرفی نمود. این پژوهش ضمن بررسی رابطهی هوش منطقی و هوش هیجانی در دانشآموزان نخبهی شاغل به تحصیل در مراکز تهران سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)، اثر آن را نیز روی پیشرفت تحصیلی بررسی نموده است. نتایج حاصله نشان میدهد دانشآموزان نخبه از هوش منطقی و هیجانی بالاتر از استاندارد برخوردارند و اکثرا نیز پیشرفت تحصیلی قابل توجه دارند به گونهای که اکثر پذیرفتهشدگان ردههای بالای کنکور سراسری کشور از میان این دانشآموزان است. نحوهی انتخاب این دانشآموزان جهت تحصیل در مراکز سمپاد عمدتا بر اساس پیشرفت تحصیلی و کسب نمرات بالا انجام میگیرد. البته در آزمونهای به عمل آمدهی قبل از ورود به مراکز مذکور، به نوعی هوش و استعداد تحصیلی آنها نیز ارزیابی میشود ولی ملاک اصلی جدا نمودن آنها از سایر دانشآموزان به طور عمده متوجه کسب نمرات بالا و موفقیتهای تحصیلی مربوطه است. در این پژوهش معدل اخذ شدهی دانشآموزان در سالهای قبل (که در این مراکز اخذ شده باشد) را ملاک پیشرفت تحصیلی دانسته فلذا دانشآموزان سال اول راهنمایی که معدل آنها در مدارسی به جز مراکز سمپاد به دست آمده از پژوهش مستثنا شدهاند و همچنین دانشآموزان دورهی پیشدانشگاهی به لحاظ عدم امکان دسترسی و فارغالتحصیل شدن آنها از این مراکز (اگرچه برای ورود به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در زمرهی مراکز سمپاد این دوره را طی میکنند) در پژوهش قرار نگرفتهاند. به طور کلی در این پژوهش رابطهای قوی و معنادار بین هیچ یک از دو مولفههای هوش منطقی، هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی (که بررسی رابطهی دو به دوی آنها مفروضات پژوهش بودهاست) به دست نیامدهاست و صرفا رابطهای ضعیف بین هوش منطقی و پیشرفت تحصیلی در مقاطع راهنمایی و متوسطه وجود داشتهاست. بر این اساس این پژوهش نشان میدهد که اتکای موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نخبه (مراکز تهران) عمدتا متوجه چیزی جدای از هوش منطقی و هوش هیجانی است و شاید بتوان استفادهی گسترده از حافظه را ملاک و اساس گرفت. به معنای دیگر این پژوهش نشان میدهد که جدا شدن دانشآموزان نخبه از سایر دانشآموزان بیشتر بر پایهی محفوظات قویتر و استفادهی گستردهتر از حافظه شکل گرفتهاست.
پیشگفتار:
تعلیم و تربیت نخبگان و افراد مستعد در کشور ما دارای ریشههای تاربخی عمیق و طولانی است. از آن حیث میتوان از ریشههای تاریخی سخن گفت که مراکز تعلیم و تربیت و حوزههای آموزشی به گونهای برنامهی آموزشی را ترتیب داده بودند که متعلم محور برنامهها قلمداد میشد یعنی آن چیزی که در دورههای فعلی به منزله بهترین اقدام آموزشی ویژه برای افراد نخبه قلمداد میشود. اجرای برنامهای که در آن یادگیرنده محور باشد، مستلزم شناسایی میزان هوش و توانای او برای یادگیری است و برای انجام آن ناگزیر بودند ملاکها وآزمونهایی را اجرا نمایند تا تراز هوشی متعلم معلوم و روشن شود. جمعآوری این ملاکها وآزمونها و خصایص و بررسی تحلیلی آنها بنیادیترین اقدام مطالعاتی و تحقیقاتی در قلمرو روانشناسی افراد نخبه و با استعداد به شمار میآید.
گسترهی این پیشینهی قوی به نظام آموزش و پرورش فعلی و رسمی کشور با نشانههای تردید مواجه است. در نظام رسمی و دولتی آموزش و پرورش موجود افراد عادی و برتر از نظر دارا بودن میزان هوش و استعداد تحصیلی به یک صورت مورد توجه بودهاند که نتیجهی آن گم شدن نیازهای اساسی دانشآموزان نخبه است. تشکیل سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پاسخی اولیه به این نیاز بود تا برای این گروه از دانشآموزان برنامهریزی آموزشی مستقل و برتری تدارک شود. اکنون که چندین سال از تشکیل این سازمان میگذرد و مجموعهی فارغالتحصیلان آن در زمرهی طیف وسیعی از مدیران قرار دارند نیازهای بعدی وجدیتری برای انجام پژوهشها رخ مینماید که روابط بین هوش و استعداد تحصیلی و نوع دیگری از هوش که در دوران اخیر تحت عنوان "هوش هیجانی " نامگذاری و اثربخشی آن مورد عنایت جدی قرار گرفته است با مقولهی مهم پیشرفت تحصیلی، مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. در این پژوهش تلاش شدهاست آخرین یافتهها در مورد هوش منطقی (هوش و استعداد تحصیلی) و هوش هیجانی بررسی و رابطهی آنها با هم در میان دانشآموزان نخبهی شاغل به تحصیل در مراکز تهران سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان تحقیق و اثرات آنها روی پیشرفت تحصیلی معلوم گردد. بدون شک بخش عمدهای از مدیران سرزمین ما در گذشته و حال و آینده از میان این دانشآموزان انتخاب میگردند و دو عنصر اساسی هوش منطقی و هوش هیجانی هریک در قلمروی مستقل، ابزار اصلی مدیریت نوین به شمار میآیند. فقدان هریک از این عناصر در مدیران و یا عدم تبیین هرکدام می تواند منشا مشکلات در حیطهی مدیریتی شود. شروع پژوهش اساسی در این خصوص، باید از مراحل اولیهی تحصیل آغاز گردد، اما این پژوهش دورهی ابتدایی تحصیلی را به لحاظ آنکه امکان ارزیابی و سنجش هوش هیجانی در آن فراهم نیست و احتمالا ارزیابی هوش منطقی نیز در دورهی ابتدایی تحصیلی به درستی امکانپذیر نیست، انتخاب ننموده است و دو مقطع راهنمایی تحصیلی و متوسطه برای پژوهش اساس قرار گرفته اند. امید است نتایج این پژوهش که ادعا نمیشود در آن عیب و ایراد نباشد، مورد استفادهی سایر پژوهشگران و برنامهریزان آموزشی دانشآموزان نخبه قرار گیرد.
مقدمه:
بيشك معطوف شدن نگاههاي والدين وجامعهی آموزشي كشور به برآورده ساختن نيازهاي علمي دانشآموزان نخبه سبب شده است تا نيازهاي روحي اين دسته از افراد در بين مشكلات گوناگون كمرنگ شود. اگر خصوصياتي نظير گذشت، همدلي، شوخ طبعي، كمك به ديگران، درك ضعف خود و ديگران، عدالتخواهي، رازداري، كنترل خشم و احساسي بودن را از جمله ويژگيهاي هوش هيجاني يا هوش اجتماعي بدانيم، ضرورت دارد كه در سازمان ملی پرورش استعدادهاي درخشان كه متولي جذب و پرورش دانشآموزان نخبه و مستعد كشوراست و مدیران آینده را تربیت می نماید بررسیهایی در تبیین نقش هوش هیجانی به عمل آید. در مراحل جذب و پذیرش دانشآموزان نخبه در مدارس سازمان مذکور، ميزان هوش منطقی(شناختی) دانشآموزان، در آزمونها سنجيده مي شود ودر طول تحصيل نيز اغلب تلاشها پیرامون هوش منطقی و بهرهگیری از آن در پيشرفت تحصيلي شکل می گیرد و بر همين اساس نیز ارزيابي پيشرفت تحصيلي انجام میشود در حاليكه جريان هوش هيجاني، به صورت ويژه در اين دانشآموزان خود نمايي ميكند وبه همين علت است كه طي ساليان اداره اين مدارس، جهت توجه به اين دسته از نيازهاي دروني، اقداماتی مانند: المپيادهاي ورزشي، طرح پروژههاي دانشآموزي، ابداعات و خلاقيت در زمينه علوم انساني در برنامهها گنجانده شدهاند. سنجشهایی در توضیح رابطهی هوش هیجانی وهوش منطقی با پیشرفت تحصیلی در دنیا و ایران به عمل آمده و اغلب معنادار بودن رابطه را نتیجه دادهاست. اين پژوهش نیز در نظر دارد، تاثیر هوش منطقی (شناختی) وهوش هیجانی را به تفکیک دانشآموزان راهنمایی و متوسطه (مراکز تهران سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ) در پیشرفت تحصیلی آنها بررسی نماید و برتری و میزان تاثیر هریک را نشان دهد. پژوهشهایی از این نوع، در واقع به روانشناسی شخصیت می پردازند که خود زمینهی مناسبی برای تصمیم گیری (عنصر اصلی مدیریت نوین) می باشد. نکتهی مهم این است که ویژگیهای مثبتی همچون هوش منطقی و هوش هیجانی، خود، تولید کنندهی موفقیت نیستند، اما «واقعیت این است که اسنادهای مثبت می توانند در دراز مدت عامل پیشبینی کنندهی خوبی برای موفقیت باشند» (سیاروچی وهمکاران،1384: 38). موفقیت تحصیلی در مدرسه، مانند بسیاری دیگر از موفقیت ها، متاثراز ویژگیهای مثبت شخصیتی است؛ ضمن توجه به این اصل که چگونه ودر چه زمانی از این عوامل مثبت استفاده شود.
بيان مسئله پژوهش (پايههاي نظري):
وجود هوش هيجاني واحساسي در كنار هوش منطقي واقعيتي انكارناپذير در انسان است و دو نيم كرهی چپ و راست در مغز به ترتيب نيم كرهی چپ (مواردي از قبيل استدلال، مهارتهاي علمي، خواندن، مهارتهاي رياضي وغیره) مربوط به هوش منطقي و نيمكرهی راست مربوط به هوش هيجاني (مواردي نظير علاقهیشادي، ترس تحقیر، خشم شرم، انزجار گناه، عزت نفس، خود شكستگي، انگيزهی مثبت وغیره) است. هوش منطقي ساختارهاي منطقي ورياضي و فني را شكل مي دهد وهوش هيجاني توانايي آگاه بودن از خود، درك وفهم خود وديگران، توانايي مواجه شدن با هيجانهاي شديد ومديريت خود و توانايي انطباق با تغييرات و حل مشكلات (با ماهيت اجتماعي وفردي) است. علاوه بر تقسيمبندي هوش، به دوحيطهی هوش منطقي و هوش هيجاني، در تقسیمبندیهایی دیگر، هوش به دو بخش عمومی و خصوصی و یا در سه حيطه و گروه؛ تربيتي (تحصيلي)، تحليلي و كاربردي نیز بیان گردیدهاست. در تعریف سه نوع هوش گفته میشود «هوش تربیتی (تحصیلی)،كميتي است كه سبب موفقيت تحصيلي ميشود و از اين رو يك نوع استعداد تحصيلي به شمار مي رود. افراد با هوش (تحصيلي) نمرههاي بهتري در دروس خود مي گيرند و پيشرفت تحصيلي چشمگيري نسبت به كودكان كم هوش دارندو هوش (تحليلي)،توانايي استفاده از پديدههاي رمزي و يا قدرت و رفتار مؤثر و يا سازگاري با موفقيتهاي جديد و تازه و يا تشخيص حالات وكيفيات محيط است. شايد بهترين تعريف تحليلي هوش به وسيله ديوید وكسلرروانشناس آمريكايي، پيشنهاد شدهباشد كه بيان ميكند؛ هوش تحليلي يعني تفكر عاقلانه، عمل منطقي ورفتار مؤثر در محيط و هوش (کاربردی) ،پديده اي است که از طریق تستهاي هوش سنجيده مي شود وهوش منطقی ،با در دست داشتن سن عقلی که شاخص هوش در سن معین است ونیز سن تقویمی،می توان بهره ی هوشی(شاخص هوش منطقی ) را محاسبه کرد. نسبت بین سن عقلی به سن تقویمی این میزان را به دست می دهد» (سايت الکترونیکی وزارت آموزش وپرورش، تعريف هوش:1). البته با پذيرش قطعي اين موضوع كه هوش يك پديدهی ذهني وانتزاعي وكيفيتي است وتبديل آن به كميت و عدد و رقم، تلاشی است كه اگرچه در نگاه اول عيني و عملي به نظر ميرسد اما فرآيندي است فوقالعاده دشوار و با خطاهاي زياد. با این وجود امروزه، بر اساس ابزار اندازهگيري که ابتدا توسط " بينه سيمون" در سال 1905 و به دنبال آن تهيه واستاندارد شدن مقياس "استنفرد- بینه" در سال 1916 در آمريكا ومقياس هوشي "ريون" كه غالباً در شكل تستهاي آزمون معرفي شدهاند، بهره هوشي يا هوش منطقي سنجيده و اندازهگيري میشود و نمراتي را در هفت گروه (كمتر از 70، بين 70 تا 79، 80 تا 89، 90 تا 109، 110 تا 119، 120 تا 139 و بالاي 139) بر حسب نوع آزمون به خود اختصاص مي دهد. در اين پژوهش نيز اندازهگیری هوش منطقي، بر اساس آزمو ن "ریون" خواهد بود. در توصیف هوش هيجاني، نويسندگان و متفكران تلاشهاي در خور توجهي را براي بيان و تعريف اين دسته از فعاليتهاي وجودي انسان به كار گرفته اند. « گولمن طي مصاحبهاي با جان انيل (1996) هوش هيجاني را چنين توصيف مي كند: هوش هيجاني نوع ديگري از هوش است. اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويشتن واستفاده از آن براي اتخاذ تصميمهاي مناسب در زندگي است. توانايي ادارهی مطلوب خلق وخوي و وضع رواني وكنترل تکانشهاست. عاملي است كه به هنگام شكست ناشي از دست نيافتن به هدف، در شخص ايجاد انگيزه و امید مي كند. همحسي يعني آگاهي از احساسات افراد پيرامون شماست. مهارت اجتماعي يعني خوب تاكردن با مردم وكنترل هيجانهاي خويش در رابطه با ديگران و توانايي تشويق هدايت آنان است » ( جلالی، 1381: 92).گولمن معتقد است که هوش منطقی در بهترین حالت خود فقط بیست در صد از موفقیت های زندگی است،هشتاد درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است وسرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد. نظریه پردازان می گویند که هوش هیجانی به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم، در واقع هوش هیجانی یعنی داشتن مهارت هایی تا بدانیم چه کسی هستیم وچه افکار،احساسات،عواطف ورفتاری داریم،یعنی شناخت عواطف خود ودیگران تا بتوانیم براساس آن رفتاری مبتنی بر اخلاق وشایستگی داشته باشیم. البته دو حیطهی هوش منطقی و هوش هیجانی، در وجود انسان، با یکدیگر ارتباط ارگانیکی وتنگاتنگی دارند وکلیهی فعالیتهای انسان، از آنها تاثیر میپذیرد. موفقیت و پیشرفت تحصیلی به عنوان یک متغیر وابسته، تحت تاثیر متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روانشناختی و غیره میباشد. به عبارت دیگر موفقیت تحصیلی به عنوان یک پدیدهی رفتاری، نتیجهی کنش متقابل بین حالات درونی فرد و محیط خارج است. به این معنا که به دو عامل هوش(هوش منطقی و هوش هیجانی ) و شرایط محیطی که نسبت به یکدیگر تاثیر متقابل دارند وابسته است، فلذا میزان تاثیر هریک از متغیرهای هوش منطقی، هوش هیجانی، و پیشرفت تحصیلی به صورت دو به دو، در این پژوهش انجام خواهد شد.
فهرست مطالب:
فصل 1-مقدمه پژوهش
1- مقدمه
2- بیان مسئله پژوهش
3- اهمیت وضرورت مسئله پژوهش
4- اهداف پژوهش
5- پرسش های اصلی پژوهش
6- تعریف متغیرهای پژوهش
فصل 2- بررسی پیشینهی پژوهش
مقدمه
1- هوش منطقی
1-1-مفهوم کلی هوش
1-2-عامل وراثت و محیط –تاثیر گذار بر هوش
1-3-هوش منطقی و سنجش آن
2- هوش هیجانی
2-1- تعریف هیجان
2- 2- ظهور وپیدایش هوش هیجانی
2-3- تعریف وسرشت هوش هیجانی
2-4- تاثیر هوش هیجانی در زندگی و موفقیت ها
2-5- تاریخچه هوش هیجانی
2-6- هوش هیجانی و اندازهگیری و سنجش آن
2-6-1- آزمونهای عملکردی هوش هیجانی
2-6-2- آزمونهای خود سنجی هوش هیجانی
3- پیشرفت تحصیلی
3-1- تعریف مفهومی پیشرفت تحصیلی
3-2- آزمونها و پیشرفت تحصیلی
3-3- کمآموزی و پیشرفت تحصیلی
3-4- ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
3-5- عوامل فردي، آموزشگاهي وخانوادگي واجتماعي مؤثر بر پيشرفت تحصيلي
4- هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی
5- هوش منطقی و پیشرفت تحصیلی
6- هوش منطقی و هوش هیجانی
7- آشنایی با سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)
فصل 3- روش پژوهش
مقدمه
1- تعریف تحقیق
2- انواع تحقیقات علمی
2-1- تحقيقات علمي از جهت اهداف واثرات، يا كاربردي مي باشند يا بنيادي
2-2- تحقيقات علمي از جهت هدف وبيان، يا توصيفي اند يا علت يابي
2-3- تحقيقات علمي از جهت تعداد محققها ومجريان آن بر دو نوع اند: انفرادي و گروهي
3- عناصر تحقیق
3-1- مفاهیم یا عناصر تحقیق
3-2- انواع روشهای نمونهگیری
4- ابزار و روشهای جمعآوری اطلاعات
5- مدارك و ضوابط ارزيابي كاركرد تحقيق
5-1- اعتبار یا روائی یا ارزش علمی
5-2- ثبات و پایائی
5-3- اعتماد علمی
5-4- هنجار
6- تکنیکهای آماری برای تجزیه و تحلیل
6-1- روش نمونهگیری تخمینی
6-2- روش بررسي متغيرهاي كيفي (درجه همگني)
6-3- روش بررسی كشف روابط
فصل 4- یافتههای پژوهش
مقدمه
الف) توصیف و تحلیل دادهها در رابطه با هر پرسش یا فرضیه
ب) سایر یافتههای پژوهش
فصل 5- بحث و تفسیر پژوهش
مقدمه
الف- نتیجه گیریها (ترکیب یافتهها و پیشینهی پژوهش)
ب- محدودیتها
ب-1- محدودیت پژوهش
ب-1-1- محدودیت ذاتی پرسشنامه
ب-1-2- محدودیت تکنیک همبستگی
ب-1-3- محدودیت اثر آموزش
ب-2- محدودیت پژوهشگر
ب-2-1- محدودیت در هماهنگی
ب-2-2- محدودیت ساعات آموزشی
ب-2-3- محدودیت عدم آشنایی با موضوع هوش هیجانی
ب-2-4- محدودیت پراکندگی
پ- پیشنهادها و کاربردهای پژوهش
ت- خلاصهای از مساله، روش و یافتههای پژوهش
پیشنهاد به سایر پژوهشگران
منابع و مأخذ:
- كاظمي حقيقي، ناصرالدين. روانشناسي كودكان تيز هوش وروشهاي آموزشي ويژه/ ناصرالدين كاظمي حقيقي. _ تهران: كانون فرهنگي انتشاراتي سايه نما، 1376
- گنجي، محمد. روانشناسي عمومي/ محمد گنجي. _ تهران: دانشگاه پيام نور، 1371