نوع فایل: word
قابل ویرایش 150 صفحه
چکیده:
در اين تحقيق به بررسي اثرات محيط خانوادگي و به‌خصوص تحصيلات مادربر بهداشت رواني دختران توجه خاصي را مبذول نموده و پس از بررسي دقيق ادبيات و پيشينه تحقيق، چارچوب پژوهش را به‌صورت مقايسه‌اي تدوين نموده و بهداشت رواني را در دو گروه دختران با مادران تحصيلكرده و دختران با مادران تحصيل‌نكرده، تحت‌عنوان متغير وابسته لحاظ گرديد. لازم به ذكر است كه نمونه آماري دو گروه 60 نفري از دختران شهر تهران با مادران تحصيلكرده و تحصيل‌نكرده را شامل شده است و از طريق پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ) داده‌هاي تجربي در چهار خرده مقياس كاركرد جسماني، كاركرد اجتماعي، عدم اضطراب و عدم افسردگي به‌دست آمد. در نهايت، از طريق تحليل‌هاي آماري مشخص گرديد كه تحصيلات پايين مادر مي‌تواند موجبات كاهش بهداشت رواني را فراهم سازد و اينگونه اثرات در سه خرده مقياس سازندة بهداشت رواني (كاركرد اجتماعي، عدم افسردگي و عدم اضطراب) از لحاظ آماري معني‌دار مي‌باشد.
مقدمه:
انسان موجودي پيچيده و داراي ابعاد مختلفي است و حيات وي در اثر تعادل نسبي اين ابعاد تضمين شده و دوام مي‌يابد. در برقراري تعادل عوامل بي‌شماري به طور مستقيم و غيرمستقيم تاثير مي‌گذارند كه ممكن است نقش برخي از آنها برجسته و مهم‌تر از عوامل ديگر باشد. اما آنچه مهم است اينكه برقراري تعادل اغلب سبب بهبود رفتار و رضايت خاطر از زندگي و خشنودي مي‌گردد و كيفيت زندگي را ترقي مي‌بخشد. چيزي كه برخي از دانشمندان از آن با واژه سلامت ياد مي‌كنند.
سلامت خود مفهوم كلي و پيچيده و داراي ابعاد مولفه‌هاي فراواني است كه گرچه هر كدام عملكرد مستقلي دارند اما از بسياري جهات با هم ارتباط داشته و بر يكديگر تاثير مي‌گذارند در ارتباط با اين مفهوم ديدگاههاي مختلفي بوجود آمده است كه هر كدام از آنها موضوع را از منظر خود وارسي كرده و درباره آن و عوامل مرتبط با آن مطالبي را بيان داشته‌اند. براي مثال، ديدگاه پزشكي آن را در ارتباط با عملكردهاي جسماني و عوامل زيست‌شناختي تصور كرده است.
الگوي محيطي نقش محيط و تغييرات موجود در محيط و اكوسيستم و اغلب فرض مي‌كند و ديدگاه كلي نگر به صورت سيستمي به تعريف و تبيين مفهوم سلامت پرداخته است و عنوان مي‌كند كه اين مفهوم بايد با در نظر گرفتن ابعاد مختلف مورد بررسي قرار گيرد. ابعادي كه به طور يكپارچه فرض شده و با همديگر ارتباط تعاملي دارند.
بدون شك صرفنظر از واژه پردازي و ديدگاههاي مختلف درباره مفهوم سلامت پاره‌اي عوامل بر ميزان آن تاثير مي‌گذارند و سبب افزايش يا كاهش آن مي‌شوند و از بين آن عوامل برخي به طور مستقيم و برخي ديگر به طور غيرمستقيم، پاره‌اي به شكل دروني و غيرعيني و پاره‌اي ديگر به شكل عيني و بيروني بر سلامت تاثير مي‌گذارند و بدان طريق زندگي افراد را رقم مي‌زنند و تاثير و ارتباط برخي از اين عوامل در بررسي‌هاي مختلف مورد تحقيق قرار گرفته‌اند ولي برخي ديگر هنوز به بوته وارسي گذاشته شده‌اند. برخي از آنها داراي تاثير مثبت بوده و برخي ديگر تاثير منفي بر جاي گذاشته‌اند و پاره‌اي موارد نتايج گزارش شده است.
سلامت عمومي با ميزان علائق و ارزش‌ها و همچنين تحصيلات والدين مرتبط است و اينگونه تمايلات در پرتو شيوة فرزندپروري مشخص مي‌شود. افرادي كه مادران تحصيلكرده دارند به‌راحتي مي‌توانند با مادر خويش روابط اجتماعي برقرار نموده و از فرايند حل مشكل و مسئله‌گشايي مشاركتي استفاده كنند. اين وضعيت باعث مي‌شود تا بهداشت رواني دختران با مادران تحصيلكرده بيشتر از دختراني باشد كه مادران تحصيلكرده ندارند. بدين ترتيب كه تحصيلات پايين مادر مي‌تواند به عدم درك و تفاهم دختر و به‌خصوص افزايش اختلالات روان‌شناختي منجر گردد.
در اين تحقيق، به مقايسه بهداشت رواني دختران با مادران تحصيلكرده و دختران با مادران غيرتحصيلكرده پرداخته مي‌شود.
فهرست مطالب:
فصل اول
1ـ1 مقدمه
2-1 بيان مسئله
3ـ1 اهميت و ضرورت پژوهش
4ـ1 اهداف پژوهش
5ـ1 فرضيه‌‌هاي پژوهش
6ـ1 متغيرهاي تحقيق
فصل دوم
مقدمه
1ـ2 خانواده
2ـ2 درآمدي بر بهداشت رواني
3ـ2 پيشينة تحقيق
فصل سوم
1ـ3 روش تحقيق
2ـ3 جامعه تحقيق
3ـ3 نمونه و روش نمونه‌گيري
4ـ3 ابزار اندازه‌گيري
5ـ3 مدل آماري
فصل چهارم
جداول مربوط به شاخص‌هاي آمار توصيفي
جداول مربوط به شاخص‌هاي آمار استنباطي
فصل پنجم
1ـ5 بحث و نتيجه‌گيري
2ـ5 پيشنهادات تحقيق
3ـ5 محدوديت‌هاي تحقيق
منابع
پيوست
منابع ومأخذ:
1ـ احمدي؛ هوشنگ، (1380)، بزهكاري اطفال و نوجوانان، انتشارات پاژنگ، تهران.
2ـ احدي و بني‌جمالي؛ (1378)، روان‌شناسي رشد نوجوان و جوان، انتشارات بنياد مستضعفان.
3ـ احدي و محسني؛ (1376)، روان‌شناسي نوجوان و جوان، انتشارات بنياد مستضعفان.
4ـ بيرامي؛ منصور، (1378)، خانواده و آسيب‌شناسي آن، انتشارات آيدين، تبريز.
5ـ دلاور؛ علي، (1379)، روش‌هاي تحقيق در روان‌شناسي و علوم تربيتي، انتشارات ويرايش.
6ـ رجايي؛ عليرضا، (1381)، نقش خانواده، مدرسه، همسالان و رسانه‌هاي گروهي در رفتارهاي انحرافي نوجوانان پسر، مجله دانش و پژوهش، شماره 11 و 12.
7ـ سيف؛ سوسن، (1379)، مباني روان‌شناسي رشد، انتشارات سمت.
8ـ شرفي؛ محمدرضا، 1358، خانواده‌هاي پرتوقع و خشن، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، تهران.
9ـ شفيع‌آبادي؛ عبدلله، (1374)، مباني روان‌شناسي رشد، انتشارات چهر.
10ـ شعاري‌نژاد؛ علي‌اكبر، (1376)، روان‌شناسي عمومي، انتشارات اطلاعات.
11ـ شاهي برواتي؛ حسين، 1381، بهداشت رواني، انتشارات ققنوس.
12ـ فرجاد؛ علي، (1379)، آسيب‌شناسي خانواده، انتشارات انجمن اولياء و مربيان.
13ـ قائمي؛ علي، 1376، آسيب‌شناسي اجتماعي، انتشارات نهضت سوادآموزي.
14ـ كاووسي؛ كيوان، 1381، بررسي تأثير بعضي از عوامل نابسامان‌كنندة خانواده در تربيت نوجوانان، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد دهاقان.
15ـ گنجي؛ حمزه، 1376، بهداشت رواني، انتشارات ارسباران.
منابع انگليسي:
1- Masson; A, Kagen; R, Longer; W, (2003) , Unerstanding abusive familly. Torento, Lexington.
2- Shult; B, 2002, Comparison of early and late start models of delinguencyim adult offenders. In ternational journal of offender theraphy and comparative criminology. Dec; vol 41, (2001).