نوع فایل: word
قابل ویرایش 80 صفحه
چکیده:
اين تحقيق در نظر دارد به بررسي علل خشونت زنان عليه مردان طي 6 ماهه گذشته شده را با رجوع به روزنامه هاي كثير الانتشار (مورد ارزيابي قرار دهد 2 پرسش زيرمبناي كار پژوهشگر بوده است:
1. خشونت هاي زنان عليه مردان بررسي شده درروزنامه هاي كشور از مهر لغايت اسفيند 82 كدامند؟
2. چه عواملي موجب افزايش فراوان خشونت زنان عليه مردان درسالهاي اخير شده است؟
3. پديده خشونت زنان عليه مردان چه پيامدهاي اجتماعي براي جامعه خواهد داشت؟
در اين فصل به تعريف اصطلاح خشونت روزنامه كيهان ، اطلاعات، همشهري، و جام جم پرداختيم.
در فصل دوم به بررسي خشونتهاي خانگي وسائل مربوط به آن (چه خشونت زنان عليه مردان و برعكس) ، آزار جنسي و مسائل زنان را وادار به جبهه گيري مي كند، مسئله تحريك زنان توسط مردان به يكي از عوامل بسيار مهمي است كه باعث اعمال خشونت زنان شده است.
همچنين بي اعتنايي به ارزشهاي اخلاقي كه باعث سست شدن پايه هاي اخلاقي جامعه شده و راه را براي نفوذ ناهنجاريها باز ميكند اشاره شد.
پست انگاشتن نقش هاي زنانه مسئله اي بسيار مهم است با توجه به خطير و سخت بودن آن براي زنان و به تفاوت داشتن جامعه نيست به آن بار رواني منفي را براي زنان جامعه به ارمغان ميآورد.
در فصل سوم، روش تحقيق، طرح تحقيق، فن تحقيق، طرح تحليلي، طرح اجرايي را بيان كرديم.
با توجه به آن اين تحقيق داراي پايگاه اكتشافي است، از انجا كه علل پيدايش اين نوع خشونت درمان بيشتر نمود دارد و با توجه به مسائل فرهنگي و اجتماعي جامعه پيش بيني ميشود كه بدليل اين كه اين امر در گذشته اي نه چندان دور اتفاق افتاده است از رشد تاريخي نيزاستفاده شده است.
در رابطه با بررسي و شناخت و علل گرايي زنان به خشونت در چارچوب رشد اكتشافي و مطالعه توضيحي انتخاب شده است كه به علت يابي و علل گرايش آنان به خشونت پرداخته شده است. و در رابطه با بررسي كلي خشونتهاي زنان عليه مردان طرح تحقيق از نوع مطالعه انتقادي است. در رابطه با بررسي پديده خشونت و خشونت زنان عليه مردان از فن كتابخانه استفاده شده است. در رابطه با بررسي و تأثير نموندگي مورد مطالعه در روزنامه ها در چهارچوب رشد آينده از فن مشاهده استفاده مي گردد.
تحليل تخصصي اين تحقيق در چارچوب مجموعه داده ها بدست آمده از مطالعه كتابخانه اي ازيكسو و داده ها حاصل از بكارگيري فنون و مشاهده موارد خشونت از سوي ديگر صورت گرفته است.
تحليل تئوريك اين پژوهش با توجه به اهداف اعلام شده به واسطه تعقيب تأثير است اجتمتاعي اين پديده در چهارچوب مطالعات علم جامعه شناسي ارتباطات تحليل فونكيسوني يا كاركردي خواهد بود
طرح اجرايي اين تحيقق از ابتداي پائيز 82 شروع و در تابستان 1383 به پايان رسيد.
در فصل چهارم به ارائه و تجزيه و تحليل اطلاعات مربوطه پرداختيم كه اين فصل در نظر دارد مسئله دختران خشن كه تقريبا در جوامع امروزي با پسران خشن برابري ميكند مورد بررسي قرار دهد.
همچنين نقش رسانه هاي جمعي و اثرات آن بر افزايش يا كاهش خشونت و تبليغ آن به عنوان يك هنجار را مورد بررسي قرار دهد.
مسئله بسيار مهم نهاد خانواده كه نقش اساسي و حساس دارد را در تربيت كودكان سالم را دارد نيز در اين فصل مورد توجه قرار گرفته است.
فرهنگ سازي براساس حقوقي اسلامي انساني نه بعنوان يك شعار بلكه بعنوان يك طرح مهم و اساسي مطرح گرديده كه بايد مسئولين را بيشتر متوجه امور فرهنگي و حقوقي زنان نمايد.
با توجه به اين كه كشور ما در حال توسعه ميباشد لازم ديده شد كه همگام با پيشرفت صنعتي پيشرفتهاي فرهنگي و اجتماعي نيز مد نظر قرار گيرد تا بطور كلي از جامعه سنتي فاصله بگيريم.
نقش مدرسه بعنوان خانه دوم كودك لازم ديده شد مورد بررسي قرار گيرد.
تشنجات خانوادگي كه باعث بسياري از آسيبهاي اجتماعي است و از جمله مسئله دختران فرار را با خود به ارمغان ميآورد لحاظ شده است.
اوقات فراغت بعنوان مسئله پايان اين فصل از جوانب و بعدهاي گوناگون قضيه مورد بررسي قرار گرفته است.
در فصل پنجم با توجه به اطلاعات وتحقيقات انجام گرفته نتيجه گيريهاي انجام شده است كه مسئولين و پژوهشگران را در جريان و پيشنهاداتي به مسئولين مربوطه جهت رفع اين آسيب بسيار مهم اجتماعي كه در زمانه حاضر بيشتر نمود پيدا كرده شده است.
مقدمه:
به تازگي شاهد افزايش پديده نه چندان جديد خشونت زنان عليه مردان مي باشيم. آن امر به صور مختلف آزار و اذيت در قالبهاي فيزيكي يا اجتماعي ميباشد.اين تحقيق در نظر داردعل وعوامل به وجود آمدن اين پديده ضد ارزش را به چه صورت فيزيكي مانند همسركشي آزار و اذيت در دوران عقد و يا بعد از آن طلاق و . مورد تجزيه و تحليل قرار داده و با مراجعه به روزنامه هاي كثير الانتشار مانند كيهان اطلاعت همشهري و جام جم موارد درج شده را باتوجه به نظريه كارشناسان و مقالات مربوطه مورد كنكاش قرار دهد و همچنين پيامدها و آثارسوئي را كه اين امر (خشونت) در جامعه بر جا مي گذاد را بررسي نمايد.
هان اي مردم همانا شما ا زيك مرد وزن آفريديم و شما را به هيئت اقوام و قبائي در آورديم تا با يكديگر انس و آشناي يابيد بي گمان گرامي ترين شما د رنزد خداوند پرهيزگاران شماست به خداوند داناي آگاه است.
آئين مقدس اسلام به عنوان كاملترين دين وجامع ترين شريعت همواره بر اين نكته تأكيد ميكند كه جامعه انساني از زن و مرد تركيب يافته است و زن ومرد از يك گوهر خلق شده اند بر اساس تعاليم عاليه اسلامي هيچ يك از «مردبودن» و «زن بودن» مايه شرافت برتري ويا افتخار نيست و برتري نزد خداوند تنها بر اساس تقوا مي باشد.
اسلام خشونت عليه زنان را به هر شكل نمي پسندد ابعاد فقهي خشونت عليه زنان رابه غلط جزئي از فرهنگ اسلامي شد و آزار مربوطه به آن واقعاً نگران كننده است و متأسفانه آما رخشونت عليه زنان در جوامع سنتي بسيار شديدتر و محسوستر از دريافت ميشود.
در جوامع امروز شاهد پديده خشونت زنان عليه مردان مي باشيم كه با توجه به پايگاههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي زنان در جامعه به صور مختلف قابل رويت مي باشد.
اولين خشونت در جامعه انساني را شايد كشته شدن هابيل به دست برادر خود قابيل دانست. و در طي عصرها و قرنها د ر تمدن ها گوناگون پديده خشونت با توجه به فرهنگها و شرايط زمان خاص آن زمان به صور مختلف ديده ميشود در مصر باستان شكنجه بردگان به وسيلة فراعنه و حمل و نقل سنگها وزين توسط بردگان در زير شلاقهاي سربازان فراعنه كه براي ساختن اهرام و قصرهاي آنان بكار مي رفت در چين قديم كشته شدن مردمي رابه عنوان كارگر براي ساختن ديوار چين به بيگاري كشيده شده بودند و تاريخ گواه اين مسئله است كه اجساد بسياري از آنان در لا به لاي ديوار مدفون شده است ودر ايران باستان شكنجه و ضرب و شتم مردمان در سلسله هاي مختلف پادشاهي براي كامروايي پادشاهان و وابسته گان آنها نمونه هايي ماندگار در تاريخ ميباشد زنان با توجه به فيزيك جسماني و قدت بدن ضعيفي را دارا ميباشند دوچندان مورد ظلم و تعدي ظالمان قرار گرفته اند در جوامع امروزي نيز شاهد تنوع اين خشونتها عليه زنان مي باشيم يك از اين نمونه ها «خشونت خانگي ميباشد خانه را غالباً به عنوان پناهگاه امنيت و خوشبختي تصور ميشود اما خشونت خانگي بخشي از تجربه بسياري از زنان است. خشونت خانگي بلاي اجتماعي جديدي نيست در سده هاي ميانه و اوايل صنعتي شدن خشونت نسبت به زنان يك جنبه متداول ازدواج بود تا اواخر قرن 19 هيچ قانوني در انگلستان وجود نداشت كه مانع از آن شود كه مرد همسرش را مورد آزار جنسي قرار دهد به استثناي آسيب جدي يا قتل. زنان اكنون از حمايت قانوني بيشتري برخورد دارند با اين همه هنوز اين گونه خشونت بسيار رايج است خشونت عليه زنان درخانه گاهي بسيار جزئي تصور ميشود اما شواهد و مدارك از پناهگاههاي زنان مضروب شد خلاف آن را نشان ميدهد.»
نمونه ديگري از اين مورد آزار جنسي است كه در محيط كار آسان تر اجرا مي گردد آزار جنسي در محل كار مي تواند به عنوان استفاده از اقتدار شغلي يا قدرت به منظور تحميل خواسته هاي جنسي تعريف ميشود.
اما خشونت فقط مختص به خشونت مردان عليه زنان نمي باشد بلكه عكس اين قضيه نيز در جوامع امروزي به وفور يافت ميشود. حميد رضا عزيزي در مقاله اي جرائم دخترانه (زنانه) را به 3 قسمت تقسيم ميكند: 1- زنان همه انواع بزهكاري را مرتكب ميشوند 2- احساس فشار و هراس از داغ «بزهكاري» براي زنان كاملاً جدي است 3- زنان 2 برابر منحرف تلقي ميشوند يكي بخاطر زير پا گذاشتن قوانين اجتماعي و ديگر به سبب «غيرزنانه» و «غيرطبيعي» بودن كاري كه انجام داده اند. زيرا برخلاف قواعد رفتار زنانه دست به عمل خلاف زده اند. بايد در مورد اين فرض كه خشونت منحصرا از ويژگي هاي تبهكاران مرد است محتاط باشيم. زنان ممكن است خيلي كمتر از مردان در جرايم شركت كنند اما هميشه از شركت در ماجراهاي خشن بازداشته نميشوند. بنابراين چرا ميزان جرايم و خشونت هاي زنان كمتر از مردان است. بديهي است برخي از «جرايم زنانه» بخصوص مانند فحشا وجود دارد كه به خاطر آن زنان محكوم ميشوند حال آن كه در بسياري نقاط دنيا مشتريان مرد آن محكوم نميشوند.
در حالي كه خشونت عليه زنان به عنوان شرم آورترين مورد نقض حقوق بشر يك جرم بين المللي به شمار ميآيد هنوز بسياري از زنان قرباني آن ميشوند. در گيري هاي جنگ ها، تجاوزهاي جنسي، آبستن هاي اجباري به منظور پاكسازي نژادي و قومي، برخوردار نبودن از آموزش ، ترجيح فرزند پسر بر دختر، خشونت عليه عروسان جوان، ازدواج زودرس و بدتر از همه خشونت هاي فيزيكي، جسماني رواني، اجتماعي در نقاط مختلف جهان و … نمادها و ارگان هاي حقوق بشر را نگران كرده است. اين در حالي است كه مرتكبان اين خشونت ها از پاسخگويي در امان هستند و هيچ محكمه اي آنان را به محاكمه نمي كشاند. از سوي ديگر نه تنها اين، نابرابري ها از زندگي زنان ما نيز رخت بر نبسته است بلكه آمارها و گزارش هاي تكان دهنده نشان از نقض حقوق آشكار آنان دارد. كافي است نگاهي به آمارهاي غيررسمي و گزارش هاي رسيده از ايلام و بلوچستان و جنوب و مشرق و … بيندازيم تا ببينيم در مناطق محروم كشور حتي شهرهاي بزرگ چه بر سر زنان كه از كم ترين حقوق خود بي خبرند ميآيد.
مردانه بودن جرايم مردان به علت تفاوت در اجتماعي شدن است. بيشتر فعاليت ها و اشتغالات مردان نسبت به زنان غير خانگي است. با اين كه روند مشاركت زنان در فعاليت هاي اجتماعي حضور آنها در عرصه عمومي، اشتغال زنان فعاليت هاي آموزشي و دانشگاهي و … روز به روز بيشتر ميشود و با اين حال اكثر آنها بخش بسيار زيادتر از زندگي خود را در محيط هاي خانوادگي مي گذرانند.
به گفته آنتونهي گيدنز اكنون كه به تدريج تقسيمات جنسي از گذشته كم رنگ تر ميشوند به سختي ميتوان با قاطعيت گفت كه آيا ميزان جرايم و الگوهاي جرايم زنان شبيه مردان ميشود يا نه.
شكليدي اسميت در سال 1978 در چارچوب نظريه «انگ زني» پژوهش هايي درباره جرايم و خشونتهاي زنانه انجام داد و از تحليل گزارش هاي دادگاهها دريافت كه دختران بيشتر به اين عنوان كه بايد سرپرستي و حمايت قرار گيرند به دادگاه كشانده ميشوند نه اين كه به جرمي متهم شده باشند يكي ديگر از يافته هاي او اين بو دكه دخترها ظاهراً يا سازگارند يا بسيار خلافكار او مي گويد، والدين، معلمان و دختران ديگر هم صدا با هم به دختر خلافكار انگ مي زنند كه خلاف عرف زنانه عمل ميكند و رفتار او را بايد تقبيح كرد. اما انگ رفتار غير زنانه باعث مي شد كه اين دختران با رفتاري پرخاشجويانه واكنش نشان دهند و همچنان درميان همسالان خود محبوب مي ماند با اين حال دختران خلافكار با طردشدگي رو به رو بودند اين طرد شدگي به خاطر زير پا گذاشتن قانون و طرد زنانگي بود. دختران قانون شكن وقتي انگ مي خوردند، از همسالان عادي خود جدا مي افتادند دختران ديگر ارتباط با دختران خلافكار منع مي شدند و همين دخترها را بيش از پيش به دارودسته هاي خلافكار وابسته مي كرد. انگ خوردن اين دختران سبب ميشد به سوي شكلهاي افراطي تر به بزهكاري كشيده شوند به گفته اسميت نتيجه نگرشهاي حمايتي ناظران مددكاران اجتماعي و يا ساير عاملان اجرايي نيز چيزي جز همان انگ زدن به رفتار تحت عنوان «هرجايي» يا «هرزه» نبود.
همچنين در زونامه جام جم در مورخه 12 مرداد 82 در مقاله اي تحت عنوان «طغيان عليه آرامش زنانه» علل افزايش خشونت در جامعه دختران و زنان را بررسي ميكند. دراين مقاله آمده است:
از نظر جامعه شناسي به رفتارهايي كه از هنجارهاي جامعه تبعيت نكنند و ميل به خشونت داشته باشند رفتارهاي پرخاشگرانه گفته ميشود. اين رفتارها ميتوانند خشونت هاي زبان و فيزيكي را در خود داشته باشند و جامعه را متحمل زيانهاي بسياري مي كنند. رفتارهاي خشونت آميزي كه امروز وقتي از دختران سر مي زند از سوي جامعه طرد ميشود از سوي پسران در نظر جامعه بسيار عادي و متناسب با خوي پسرانه است.
در اين مقاله از قول يك جامعه شناس اين چنين بيان ميكند: نقش كليدي رسانه ها در تغييررفتار افراد مهم مي باشد به طوري كه نوجوان بر آنچه در فيلمها مي بيند بسنده ميكند شايد هم اين فيلمها را در كنار خانواده ببيند و افراد خانواده ناخودآگاه دختري را كه در فيلم رفتارهاي پسرانه از خود بروز ميدهد تحسين كنند به همين دليل است كه چاقو و وسايل جنايي كه سالهاست در مدارس پيدا ميشوند اكنون در ميان دختران يافت ميشوند.
جامعه شناسان علاوه بر مسائل روانشناختي عوامل محيطي ساختاري و مديريتي را نيز در بروز رفتارهاي پرخاشگرانه مؤثر مي دانند. گذر از جامعه سنتي به سوي جامعه مدرن تضادهايي كه فرد در اين شرايط با آنها درگير ميشود ميتواند به عنوان دليل كلي روند رفتارهاي پرخاشگرانه و بسياري از آسيبهاي اجتماعي مطرح باشد دكتر توسلي در مقاله فوق مي افزايد: سن ازدواج دختر ايراني تقريبا شبيه اروپا شده است از سوي ديگر دختران تحصيلات خود را تا سطوح بالا ادامه مي دهند و مشكلات زندگي به گونه اي است كه ديگر فكر ازدواج را از سر بيرون مي كنند به اين ترتيب برخي مشكلات و مسائل كه مي توانست با شكل گيري خانواه خود به خود حل شود به بيرون پرتاب ميشود و اشكال تازه اي از واكنش و نافرماني ها را پديد ميآورد. او مي افزايد: در جوامع ديگر اگر ازدواج كمتر شده گره هايي روانشناختي افراد از راههاي ديگري باز ميشود ولي ما از يك طرف مي خواهيم در يك جامعه سنتي زندگي كنيم و از سوي ديگر زن را به مرحله پيشرفته اي از كار و زندگي اجتماعي سوق دهيم.
اين جامعه شناس ادامه ميدهد وقتي اين آزاديها از طريق فيلمها و رسانه ها به نسل جوان نشان داده ميشود و از سوي ديگر امكانات و وسايل گذران اوقات فراغت نسل جوان فراهم نميشود و چشم انداز شغلي و روشني براي آينده آنها وجود ندارد اين فشارها خود به خود منجر به بروز رفتارهاي پرخاشگرانه بخصوص در زنان ميشود.
يكي ديگر از مواردي كه اينجانب لازم مي بينيم ذكر نمايم تحريك زنان توسط رفتار مردان در طي زندگي زناشويي است. ميرشريفي در طي تحقيقي كه در شماره 2284-17- تير روزنامه اطلاعات انجام داده بيان نمود كه مردان بيشترين تقصير را در بروز اختلافات زناشويي و كمترين علاقه را براي حل آن دارند بدين ترتيب مردان با رفتارهاي آزارده خود باعث بروز زمينه هاي خشونت در زنان شده و بدون اين كه بخواهند مشكل را حل نمايند به رفتارهاي ضد ارزش خود ادامه مي دهند.
فهرست مطالب:
فصل اول : مقدمه
تاريخچه مطالعاتي
بيان مسئله
فرضيات يا پرسشهاي تحقيق
اهداف مطالعاتي
حدود مطالعاتي
اهميت مطالعاتي
تعريف اصطلاحات
فصل دوم: مرور مطالعاتي
خشونتهاي خانگي
آزار جنسي
تحريك زنان توسط مردان
بي اعتنايي به ارزشهاي اخلاقي
پست انگاشتن نقش هاي زنانه
فصل سوم: روش تحقيق
رسش تحقيق
طرح تحقيق
فن تحقيق
طرح تحليلي
طرح اجرايي
فصل چهارم: ارائه و تجزيه و تحليل اطلاعات
دختران خشن
رسانه هاي خشن
ناديده انگاشتن نهاد خانواده
فرهنگ سازي بر اساس حقوق اسلامي و انساني
همگام با پيشرفت صنعتي
مدارس آگاه
تشنجات خانوادگي و دختران نوجوان
اوقات فراغت
فصل پنجم: استنتاج
استنتاج
پيشنهادات
ضمائم
كتابنامه
منابع ومأخذ:
آلن بيرو- فرهنگ علوم اجتماعي - باقر ساروخاني - تهران- كيهان- چاپ اول .
آندره ميشل- جامعه شناسي و ازدواج- تهران- انتشارات موسسه مطالعات وتحقيقات اجتماعي 1352.
انگلس فرديك- ريشه هاي خانواده و مالكيت خصوصي و دولت- انتشارات روشان.
سازمان ملي جوانان- بررسي وضعيت اوقات فراغت جوانان- موسسه فرهنگ اهل قلم، چاپ اول- زمستان 1381.
كارلسون اولا و فايلتون- سيسليا- كودكان و خشونت در رسانه هاي جمعي- مهدي وثوقي- تهران- مركز تحقيقات- مطالعات و سنجش برنامه اي صدا و سيماي جمهوري اسلامي- 1380.
گارودي رژه- زنان چگونه به قدرت مي رسند؟ دكتر امان الله ترجمان- انتشارات پرشكوه- چاپ اول- فروردين 79.
گيدنز آستوني- جامعه شناسي- ترجمه منوچهرصبوري- چاپ سوم- 1376- تهران.
گولد جوليوس- ويليام.ل. كولب- فرهنگ علوم اجتماعي- ترجمه گروه مترجمين-ويراستار محمد جواد زاهدي- مازندران- تهران- انتشارات مازيار (1376).
عزيزي- حميدرضا- جرائم زنانه- چاپ اشكان- 1376 تهران.
بهنام جمشيد- ايرانيان و انديشه تجدد- تهران- نشر پژوهش- 1375.
سازمان پژوهش وبرنامه ريزي- جغرافياي استان تهران- انتشارات آموزش و پرورش- چاپ دوم 1380.
اطلاعات شماره 2184- 17 تير 1383.
ايران- سال نهم شماره 2681- 8 دي 1382.
جام جم شماره 1036- 4 آذر 1382.
ماهنامه پيما زن- سال دوازدهم- شماره 11- بهمن 1382.
مجله جامعه شناسي ايران- انجمن جامعه شناسي ايران- موسسه انتشارات آگاه-دوره چهارم- شماره 3- پائيز 1381.