هدف از این تحقیق بررسی هوش و انواع آن با فرمت docx در قالب 28 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد
فهرست مطالب
انواع هوش چندگانه کدامند؟
2-2-2-1.هوش دیداری-فضایی
2-2-2-2.هوش کلامی-زبانی
2-2-2-3.هوش منطقی- ریاضی
2-2-2-4.هوش بدنی- جنبشی
2-2-2-5.هوش موسیقی- ریتمیک
2-2-2-6.هوش درون فردی
2-2-2-7.هوش برون فردی (فرا فردی)
2-2-2-8.سایر ابعاد هوش
2-2-3.هوش هیجانی
2-2-3-1.تعریف هوش هیجانی
2-2-3-2.تعریف هوش هیجانی در تجارت
2-2-3-3.ابعاد پنج گانه مدل هوش هیجانی گلمن
2-2-3-3-1.خود آگاهی
2-2-3-3-2.خود انگیزشی
2-2-3-3-3.خود مدیریتی
2-2-3-3-4.آگاهیهای اجتماعی
2-2-3-3-5.نیاز روز افزون به تیمهای کاری
2-2-3-3-6.مدیریت روابط(مهارتهای اجتماعی)
2-2-3-4.معیارهای هوش هیجانی
2-2-3-5.معیارهای هوش هیجانی در سطح تیمی
2-2-3-6.هوش هیجانی و بازاریابی
2-2-3-7.هوش هیجانی و مدیریت بازار
2-2-3-8.هوش هیجانی و رفتار سیاسی
2-2-3-9.هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار و تحولی در مدیریت بازاریابی
2-2-3-10.دیدگاههای جدید در زمینه مدیریت تجاری
2-2-3-11.هوش هیجانی و مدیریت بازار
2-2-3-12.هوش بین فردی و امید و خوش بینی در خدمت بازار
2-2-3-13.نتیجهگیری
منابع
روانشناسان هوش را به سه دسته عمده تقسیم مینمایند: هوش عمومی، هوش هیجانی و هوش تجاری. هوش عمومی یا منطقی یا IQ یا ضریب هوشی به توانمندی عمومی و مغزی انسانها در حل مسایل و امور اطلاق میگردد. بر اساس نظریات روانشناسان افراد از نظر IQ دارای تفاوتهای زیادی بوده و این پدیده نسبتاً خدادادی میباشد. بیشک افراد دارای IQ بهتر از وضعیت توانایی ذهنی بهتری برخوردارند اما این در همه امور صادق نبوده و نیاز به کسب مهارت در امور نیز شرطی اساسی است(پورافکاری، 1385)
هوش هیجانی یا EQ توانایی زیر نظر گرفتن احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز گذاشتن بین آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال خود». بنابراین هوش هیجانی مجموعه مهمی از یک سری توانایی هاست: توانایی هایی مانند اینکه فرد بتواند انگیزه خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکانشهای خود را تعویق اندازد، آنها را کنترل، حالات روحی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر، قدرت تفکرش را خدشه دار سازد، با دیگران همدلی کند و امیدوار باشد.
هوش منطقی (IQ) و هوش هیجانی (EQ) تضادی با یکدیگر ندارند بلکه فقط با هم متفاوتند. دانستن اینکه شخصی فارغ التحصیل ممتازی است تنها به این معنی است که او در جنبه هایی که با نمره سنجیده میشوند بسیار موفق بوده است و احتمالاً فردی با هوشبهر (IQ) بالاست، اما درباره اینکه او به فراز و نشیب های زندگی چه واکنشی نشان میدهد، چیزی به ما نمیگوید و مشکل در همین جاست. در بعد دیگر هوش بازار یا هوش تجاری قرار دارد. در یک تعریف جامع میتوان گفت که هوش تجاری یا هوش کسب و کار یا هوش بازاریابی که قالب عمدهتری را مانند استفادههای تجاری و غیر تجاری (نظامی و غیرانتفاعی) در بر دارد، عبارت است از بُعد وسیعی از کاربردها و تکنولوژی برای جمع آوری داده و دانش جهت زایش پرس و جو در راستای آنالیز سازمان، برای اتخاذ تصمیمات تجاری دقیق و هوشمند(صادقی، 1390).
با توجه به این تعریف، از دو منظر میتوان مفهوم هوش تجاری را مورد کنکاش قرار داد. ابتدا از منظر معماری، از این منظر به هوش تجاری به عنوان یک چارچوب که عامل افزایش کارایی سازمان و یکپارچگی فرایندها و نهایتا بر فرایندهای تصمیم گیری در سطوح مختلف سازمانی متمرکز است، نگریسته میشود. بازار هوش تجاری را ابزاری برای برتری رقابتی و پایشگر و تحلیلگر بازار و مشتریان میداند. این در حالی است که منظر دوم، از نقطه نظر فناوری مینگرد، این منظر نیز هوش تجاری را یک سیستم هوشمند میداند که با پردازش دقیق دادهها، نقطه دخالت سخت افزار و نرم افزار در مغز افزارها به حساب میآید. ولی به بیان ساده تر، همان طور که گفته شد هوش تجاری چیزی نیست مگر فرایند بالابردن سود دهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از دادههای موجود در فرایند تصمیم گیری. در صورتی که مفهوم هوش تجاری بدرستی درک و منتقل نگردد، موجب میشود تا انتظارات مدیران به صورت ناگهانی افزایش یابد و برآورده نشدن این توقعات مواردی را از جمله سلب اطمینان افراد و بویژه مدیران از این سیستم به دنبال خواهد داشت؛ زیرا هوش تجاری فقط به دنبال کوتاه کردن مسیرهای پرس و جو در داخل اطلاعات است و خود مستقلا و بدون نیاز به اطلاعات مناسب قادر به ارائه پیشنهاد یا راهکاری نیست.