مبانی نظری و پیشینه تحقیق تاثیر سبکهای فرزندپروری بر عملکرد تحصیلی با 39 صفحه ورد عنوان این نوشتار می باشد
مقدمه:
بخش اول: گستره نظری مسأله مورد پژوهش
بخش دوم: بررسی پیشینه مطالعاتی
در بخش اول که گستره نظری مسأله مورد پژوهش را در بر میگیرد، پژوهشگر سعی دارد پیشنه نظری مسأله مورد پژوهش را مطرح نماید. ابتدا به عملکرد تحصیلی و درگیری والدین در امور تحصیلی وو سپس سبک های فرزند پروری، پرداخته میشود و درادامه به رابطه بین این عوامل اشاره میشود. و در بخش دوم به بررسی پیشینه مطالعاتی پژوهش حاضر پرداخته میشود.
عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی عبارتند از:
1.عوامل فردی: هدف، انگیزه، هوش، توجه، برنامهریزی، ابعاد شخصیتی و آمادگی جسمی و روانی
2.عوامل خانوادگی و اجتماعی: شرایط عاطفی و امنیت خانواده، شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضای خانواده و سبک والدینی.
3.وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده
چندین مطالعه به شرایط اقتصادی– اجتماعی خانواده (هوی ، 2005)، سطوح آموزشی والدین، منابع آموزشی در خانه (مولیس ،2000)، زبان رایج در خانه در مقابل زبان آزمون(هوی، 2002) به عنوان عواملی که میتوانند واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند، اشاره کرده اند(مهدوی، 1384).
گزارش کلمن تحت عنوان برابری فرصت تحصیلی در سال 1966 نشان داد که تجهیزات مدارس اثر قاطعی بر پیشرفت دانش آموزان ندارد و کیفیت معلمان نیز دارای اهمیت چندانی نیست در عوض این وضعیت خانواده است که اثر تعیین کننده ای بر عملکرد درسی دانش آموزان دارد(بیکر ، ترجمه نایبی، 1385). کول (1990) وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده را مهمترین عامل پیش بینی کننده دانسته است(هوی، 2005).
میلون (2002) نشان داد که عامل وضعیت اقتصادی – اجتماعی متغیر پیش بین قابل اعتمادی برای عملکرد مدرسه ای است. میلون نشانگرهایی چون دانش آموزانی که غذای مدرسه را صرف نمی کنند و یا غذاهای ارزان قیمت خریداری می کنند و دانش آموزان تک والد و میزان درآمد سالانه والدین را معرفی کننده متغیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی در نظر گرفت و نتایج تحقیق میلون نشان داد متغیر دانش آموزانی که غذای مدرسه را صرف نمی کنند و یا غذای ارزان قیمت می خرند، قوی ترین پیش بینی کننده نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. ترکیب متغیرهای فوق قدرت پیش بینی نمره ها را افزایش می داد. پاورز (2003) نیز در تحقیقی که علاوه بر متغیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی ، متغیرهای میزان تحصیلات معلمان و سابقه تدریس معلمان را برای پیش بینی عملکرد دانش آموزان در نظر گرفته بود و متغیرهای مربوط به وضعیت اقتصادی – اجتماعی که در نظر گرفته بود، شبیه متغیرهای آزمون شده میلون بود ، نیز به این نتیجه دست یافت که وضعیت اقتصادی – اجتماعی 57% از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می کند. اکپالا و اسمیت (2001) نیز نشان دادند که ارتباط منفی و معنی داری بین عملکرد تحصیلی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی وجود دارد (وولسی ، 2006).
پاپاناستازی (2002) در تحقیق خود در کشور قبرس بین رابطه وضعیت اقتصادی - اجتماعی پایین و پیشرفت ریاضی رابطه منفی به دست آورده است. وی همچنین ذکر کرده است که در آمریکا و ژاپن نیز مشابه این نتیجه گزارش شده است.بعضی محققان به رابطه وضعیت اقتصادی اجتماعی و تأثیر آن بر نگرش نسبت به یادگیری نیز تحقیقاتی انجام داده اند. مارکولیدز، هک و پاپاناستازی (2005) نشان دادند که دانش آموزان با موقعیتهای اقتصادی– اجتماعی بالاتر، نگرش مثبت تری نسبت به یادگیری ریاضیات دارند.
4.عوامل آموزشگاهی:مهارت معلمان، شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی، تعداد دانشآموزان کلاس و ترکیب آنها، متناسب بودن هدفها و محتوای برنامهها با نیازها، استعدادها و علایق دانشآموزان، متناسب بودن مقررات، کتابهای درسی و مواد آموزشی، تسهیلات مدرسه و انتظارات مدرسه از دانشآموزان( بیابانگرد، 1382).5. جنس: تحقیقات نشان میدهد که جنس رابطه چندانی با پیشرفت تحصیلی ندارد. با وجود این میانگین نمرات پسران در دروسی مانند ریاضی و تواناییهای فضایی نسبت به دختران از سطوح بالایی برخوردار است ( هایدا و همکاران 1990 و هلپون، 1996، نول و هدکس ، 1998).
هالپرن (2000) عنوان میکند که تفاوت میان تواناییهای کلامی و فضایی در بین مردان و زنان چندان درست نیست و این تفاوتها در حوزههای کوچکی از استعدادهای فضایی و کلامی میباشد و در تحقیقات اخیر با استفاده از تستهای استاندارد شده، نشان دهنده بهبود توانایی زنان در تکالیف فضایی میباشد( لینور ، دیویس ، اکلس ، 2003).
ویژگیهایشخصیتی و نقش آن در عملکرد تحصیلی:
موفقیت در تحصیل نقش مهمی را در ایجاد فرصتهای آینده دانشآموزان دارد. آموزش خوب و قوی میتواند همزمان هم ناظر به آینده بوده و هم از تجارب و یافتههای گذشته بهره ببرد. در واقع آموزش مؤثر بین آینده، حال و گذشته ارتباط ایجاد میکند. هر کسی برای تأثیر گذاشتن روی دیگران نیاز به یادگیری خوب دارد و این مستلزم بهره گیری از آموزش قوی است (بریتزمن، 2003). محققان دریافتهاند که موفقیت در تحصیل و پیشرفت در این زمینه تنها در نتیجه هوش و امکانات سخت افزاری موجود در محیط نیست بلکه آنچه نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند جنبههای روانی و روانشناختی افراد همانند ابعاد شخصیتی و سبکهای یادگیری است( بوساتو و همکاران، 2000، پرموزیک، 2003). به عنوان مثال کتل عنوان میکند که در گستره موفقیت تحصیلی شخصیت نقش بزرگتری را نسبت به هوش بازی میکند. بر طبق نظر اکرمن، تئوری PPKI ادعا میکند که صفات شخصیتی نقش مهمی در رشد و توسعه دانش و آگاهی فرد، راهنمایی و چگونگی رویارویی با محرکها را بازی میکند. این نظریه عنوان میکند که عوامل غیر عقلانی مانند صفات شخصیتی و سبکهای یادگیری به طور معناداری با پیشرفت تحصیلی در آمیخته است.
پرداختن به ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و موفقیت تحصیلی هم ارزش تئوریکی داشته و هم سودمندی بالینی دارد. از نطر بالینی میتواند ارتباط ویژگیهای شخصیتی با دستاوردهای زندگی واقعی، بخصوص عملکرد تحصیلی را تعیین کند. از نظر تئوریک نیز میتواند مصاحبه یا پرسشنامهای را برای پیشبینی عملکرد تحصیلی از روی ویژگیهای شخصیتی ایجاد کند که نتایج مهمی را در طراحی مناسب هر سیستم آموزشی به دنبال خواهد داشت( پرموزیک و فارنهام، 2003).در طول دهه گذشته تأکید روزافزونی به اهمیت و نقش متغیرهای شخصیت در پیشرفت تحصیلی شده و متغیرهای شخصیتی خاصی را در موفقیت عملکرد تحصیلی مهم میدانند( مک آیلاری و بانتینگ ، 2002).( لانس بری، سودارگاس ، گیبسون و لئونگ ، 2005 )، عنوان کردند که صفات شخصیتی با توانایی تحصیلی دانشآموزان یعنی پیشرفت تحصیلی در رابطه است از طرفی این صفات میتوانند پیشبینی کننده ترک تحصیل باشند.
اگر چه ارتباط مستقیمی بین موفقیت در مدرسه و ویژگیهای شخصیتی به طور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته است، استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت به عنوان چارچوبی برای سازماندهی تحقیقات قبلی پیشنهاد گردیده است( لایدرا و همکاران، 2007 و کونارد، 2006). پرموزیک و فورنهام عقیده دارند با توجه به نتایج گسترده پیرامون رابطه میان صفات شخصیتی و پیشرفت تحصیلی میتوان گفت که پرسشنامه نئو میتواند سهم مهمی در پیشبینی موفقیت تحصیلی باشد.
نتایج تحقیقات نشان میدهد که پنج عامل بزرگ شخصیت، میتواند به خوبی عملکرد تحصیلی را پیشبینی کند( پرموزیک و فورنهام، 2003؛ لایدرا و همکاران، 2007 و کونارد، 2006). به طور مثال نتایج تحقیق پرموزیک نشان میدهد که روانرنجوری با عملکرد تحصیلی رابطه معکوس دارد، در صورتی که وظیفهشناسی و سازگاری، پیشرفت تحصیلی بالایی را به همراه دارد. کاستا و مککری (1992)، بیان کردند که عامل مهم شخصیتی که به طور مداوم میتواند پیشرفت تحصیلی را پیشبینی کند، گشودگی است، که به پذیرفتن ایدههای جدید و گرایش به جستجوی تجارب علمی جدید اشاره دارد. بلیکل (1996) دریافت که گشودگی نسبت به تجارب با عملکرد تحصیلی ارتباط مستقیمی دارد. باربارانلی (2003)، به این نتیجه رسید که ارتباط منفی بین برونگرایی و همچنین ارتباط مثبت بین درونگرایی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. همچنین او دریافت که روانرنجوری در همه سطوح ارتباط منفی با نمرات دانشآموزان دارد. به نظر میرسد که اضطراب و نگرانی از عوامل تهدید کننده موفقیت هستند. برونگراها نیز ترجیح میدهند که فعالیت اجتماعی بیشتری داشته باشند تا فعالیتهای تحصیلی، که این موضوع میتواند تأثیر زیان بخشی در تحصیلات افراد داشته باشند(لیدرا و همکاران، 2007).
هاون و همکاران(2002)، در تحقیق خود بر روی ویژگیهای شخصیتی نشان داد که بین نوروزگرایی و پیشرفت تحصیلی ارتباط منفی وجود دارد. پائون و آشتون(2001)، نیز نشان دادند که وظیفهشناسی و گشودگی دو بعد مهمی هستند که به طور مستقیم با پیشرفت تحصیلی رابطه دارند، از این رو انتظار میرود که این ویژگیها همبستگی نیرومندی با سایر عوامل مربوط به پیشرفت داشته باشند. ولی در تحقیقی لاوسون دریافت که گشودگی ارتباط منفی با عملکرد و یادگیری دارد( زویک و وبستر، 2004). لازم به ذکر است تاریخچه فرد در موفقیت و پیشرفت تحصیلی میتواند شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار دهد و از طرفی والدین معمولاً در قبال پیشرفت و ویژگی نسبت به فرزندان پاداش میدهند. بنابراین پیشرفت تحصیلی و شخصیت به طور دو جانبه و با تقویت یکدیگر میتوانند زمینه سلامت روانی را فراهم سازند.
فهرست مطالب
2-2-1. عملکرد تحصیلی 2
2-2-1-2. عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی عبارتند از: 5
2-2-1-3. ویژگیهایشخصیتی و نقش آن در عملکرد تحصیلی: 8
2-2-1-4. خانواده و نقش آن در عملکرد تحصیلی 11
2-2-2. درگیری والدین در امور تحصیلی 13
2-2-2-2. الگوی روابط والد و فرزند 13
2-2-2-3. سبكهای والدین 14
2-2-2-4. تحصیلات والدین 15
2-2-3. عوامل مربوط به محیط آموزشی 16
2-2-3-1. كیفیت در آموزش 16
الف: امکانات آموزشی 18
ب: ارتباط معلم و دانشآموز 19
2-3-1. پیشینه پژوهش: 21
فهرست منابع 25