فصل دوم پایان نامه امید به زندگی,مبانی نظری امید به زندگی,پیشینه تحقیق امید به زندگی,پیشینه داخلی امید به زندگی,پیشینه خارجی امید به زندگی,پیشینه پژوهش امید به زندگی,پیشینه نظری امید به زندگی,ادبیات نظری امید به زندگی,چارچوب نظری امید به زندگی
این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق امید به زندگی قابل ویرایش با فرمت ورد doc بصورت جامع و کامل می باشد. در بخش اول (چارچوب) ادبیات نظری امید به زندگی تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه نظری تحقیق امید به زندگی در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد.
آثار سودمند اميد بر سلامت جسماني و رواني در پژوهش هاي مختلفي تاييد شده است. به عنوان مثال، همبستگي مثبت اميد با عاطفه ي مثبت، احساس خودارزشمندي حرمت خود و همبستگي منفي با افسردگي اضطراب احساس فرسودگي و به طور كلي با عاطفه ي منفي نشان داده شده است. از نظر اسنايدر و همكاران، ملالت و افسردگي با انسداد يا عدم تحقق اهداف ارتباط دارد و براي فرد، واجد اهميت است. سطح پايين اميد، پيش بيني كننده ي سطح افسردگي و كاستي هاي رواني اجتماعي است. بررسي علمي اميد به زندگي در انسان قدمتي كوتاه دارد و دوران ابتدايي خود را مي گذراند. اسنايدر براي اولين بار، نظريه ي اميد را مطرح كرد و آن را متشكل از قدرت اراده، قدرت راهيابي، داشتن هدف و تشخيص موانع دانست. گروپمن اميد را احساس وجد و نشاط در نظر مي گيرد كه هنگامي تجربه مي شود كه فرد آينده ي بهتري را فراسوي چشمان خود انتظار داشته باشد. اميد، عبور از موانع مهم و پرتگاه هاي عميق را در طي مسير تسهيل مي كند. اميد به فرد جرأت مي دهد كه با شرايط خويش مواجه شود و ظرفيت غلبه بر آن ها را پيدا كند.
اگر چه فرآيند تولد نوزاد با رنج هاي فراواني همراه است ليكن براي والدين لذت بخش مي باشد. با وجود بسياري از مشكلات كه والدين براي تولد فرزند خود متحمل مي شوند اميد به سالم و طبيعي بودن كودك معمولاً موجب احساس اعتماد در آن ها و در نتيجه پذيرش كودك مي گردد. به محض آگاه شدن والدين از معلوليت فرزند، تمام آرزوها و اميدهاي آن ها مبدل به ياس شده و مشكلات، شروع مي شود. در واقع، تولد كودك كم توان ذهني نمايانگر فروپاشي تصوراتي است كه والدين در سر مي پروراندند. مادر، نخستين شخصي است كه به طور مستقيم با كودك ارتباط برقرار مي كند. رويارويي مادر با فرزند كم توان ذهني، نياز كودك به مراقبت دايمي، اهميت فراهم ساختن شرايط ويژه ي رشد، تجربه ي تنش والدين ناشي از وجود رفتارهاي آييني، مشكلات زباني، قشقرق و فقدان مهارت مراقبت از خود در اين گروه ازكودكان، همگي زمينه را براي تضعيف كاركرد طبيعي مادر فراهم مي نمايند. وجود چنين مشكلاتي افزايش ميانگين اختلالات رواني در مادران كودكان استثنايي و به ويژه مادران داراي كودك كم توان ذهني را در مقايسه با مادران كودكان عادي در پي خواهد داشت. همچنين داشتن توقعات و انتظارات دور از توانايي كودكان و برآورده نشدن آن ها موجب ناكامي والدين ميشود.