ادبیات و مبانی نظری یادگیری سازمانی
مقدمه
شروع یادگیری سازمانی مرهون توسعه تجمعی در تئوری های مختلف مدیریت مانند آدام اسمیت، تیلور، منحنی یادگیری و غیره است (Templeton et al., 2002). مفهوم یادگیری سازمانی به سال 1900 میلادی هنگامی که فردریک تیلور[1] موضوع انتقال یادگیری به دیگر کارکنان را برای افزایش کارایی و بهبود سازمان مطرح کرد، برمی گردد (Yeung et al., 1992: 21). اما ریچارد سیرت[2] و جیمز مارچ[3] اولین کسانی بودند که در سال 1963 دو واژه یادگیری و سازمان را به هم متصل نموده و یادگیری را به عنوان یک پدیده سازمانی در ادبیات معرفی کردند (Templeton et al., 2002). درطی 40 سال گذشته جریانهای متعدد تحقیقاتی برای شفاف سازی مفهوم یادگیری سازمانی به وجود آمده است. این تحقیقات عمدتا متمرکز برمفهومی کردن، مدیریت، توسعه و به کارگیری یادگیری سازمانی بوده است(Templeton et al., 2002). اما با این وجود هنوز یک توافق کلی درباره مفهوم، تعریف و تئوری های یادگیری سازمانی به وجود نیامده و دانش در این حوزه نیاز یه گسترش دارد (Yeung et al., 1999).
رسیدن به یک توافق مشترک و واحد درباره تعریف یادگیری سازمانی مشکل است، زیرا اولا یادگیری سازمانی یک مفهوم چند دیسیپلینی است و از دیسیپلین های مختلفی مانند جامعه شناسی، اقتصاد صنعتی، کسب و کار، مدیریت و نوآوری تاثیر پذیرفته است (Templeton et al., 2002). ثانیا به کارگیری یادگیری سازمانی در حوزه های مختلف مانند پردازش اطلاعات، نوآوری محصول، تحول سازمانی، فرهنگ، پیاده سازی استراتژی، کیفیت و مواردی ازاین قبیل باعث شده است تا هر یک از محققان، یادگیری سازمانی را از زاویه دید خود تعریف و تفسیر نمایند(Crossan et al., 1999; Yeung et al., 1999). ثالثا در حوزه یادگیری سازمانی درباره سطح تحلیل توافق وجود ندارد (Templeton et al., 2002) و هنوز یکی از موضوعهای مهم و بحث انگیز اختلاف نظر درباره نقش افراد دریادگیری سازمانی است (Lahteenmaki et al., 2001; Bent et hal., 1999).
به علاوه موارد فوق باعث شده تا ادبیات یادگیری سازمانی دچار تکثرگرایی گردد و هر یک از مکاتب مدیریت، یادگیری سازمانی را از زاویه دید خود تعریف نمایند(Garvin, 1999: 9). برخی از مهم ترین تعریف های یادگیری سازمانی در جدول زیر ارائه شده است.
کلمات کلیدی:
كاركنان
عمکرد سازمان
یادگیری سازمانی
فهرست مطالب
فصل دوم: مبانی نظری
مقدمه 13
یادگیری سازمانی 15
2-1-2) توپولوژی رویكردهای مطالعه در حوزه یادگیری سازمانی 17
2-1-3) یادگیری فردی 18
2-1-4) یادگیری سازمانی 24
2-1-5) مهارت های یادگیری
2-1-5-1) تفكر سیستمی 28
2-1-5-2) مدلهای ذهنی 29
2-1-5-3) شایستگی شخصی 29
2-1-5-4)یادگیری خود هدایتی 30
2-1-5-5)گفتمان 30
2-1-6) سازمان یادگیرنده 31
2-1-7) قابلیت یادگیری 32
2-1-8) معماری سازمان یادگیرنده 35
2-1-9) ابزارها؛ تئوری ها و مدل های سازمان یادگیرنده
2-1-10)موانع یادگیری 39
2-1-10-1) اطلاعات اریب 39
2-1-10-2) خطا در تفسیر 39
2-1-10-3) ناتوانی در اقدام 40
2-1-10-4) ناتوانی كوری 40
2-1-10-5) ناتوانی حل سرانگشتی مسائل 40
2-1-10-6) ناتوانی فقدان تنوع 40
2-1-10-7) ناتوانی همبستگی قوی 41
2-1-10-8) ناتوانی معلولیت 41
2-1-10-9) ناتوانی یادگیری خرافی 41
2-1-10-10) ناتوانی انتشار ناكارامد 41
2-1-11)سبكهای یادگیری 42
2-1-12) مولفه های یادگیری سازمانی 44
2-1-13)تشریح مولفه های یادگیری سازمانی مورد استفاده درتحقیق براساس مدل دیانی
2-1-14) جمع بندی یادگیری سازمانی
2-4) پیشینه تحقیق
منابع و مآخذ