دانلود پایان نامه رشته مدیریت
مبانی نظری مبانی زیرساخت مدیریت دانش
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
توضیحات:
فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بدون هیچ تگ و تبلیغات، قابلیت پرینت دارد
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
ظهور مدیریت دانش
مطالعات صاحبنظرانی مانند ایلكاتومی (تومی[1]، 1999)، باب روو وینوگراد[2] (1977) نشان میدهد كه از اوائل دهه 1960 به طور پراكنده در مورد مدیریت دانش مطالبی ارائه شدهاست. به عنوان مثال، آررو در سال 1962 به اهمیت تجربه در ایجاد دانش اشاره كرده و یا شون در سال 1963 در مقالهای با عنوان ‹‹خلاقیت و تكامل ایدهها›› به بیان اهمیت دانش ضمنی و نقش آن در یادگیری پرداخته است (شان[3]، 1963).
پولانی هم در سال 1967 بین دو نوع صریح و ضمنی تفاوت قائل شده و معتقد است كه ما بیش از آنكه میگوئیم، میدانیم. علیرغم بحثهای پراكندهای كه در زمینههای مدیریت دانش صورت گرفتهاست عملاً تا دهه 1990 شاهد تحقیقات عمدهای در زمینه مدیریت دانش نیستیم. به همان اندازه كه مبناهای اقتصادی سنتی از منابع طبیعی به سرمایهها و منابع فكری تغییر حالت پیدا كردهاند، توجه به دانش نیز به عنوان یك منبع مهم و حتی مهمترین مزیت رقابتی پایدار افزایش یافتهاست. به عنوان مثال، اسوارتز به بررسی مقالات منتشر در زمینه مدیریت دانش پرداختهاست. پژوهشهای وی نشان میدهد كه این مقالات عمدتاً از سال 1991 به بعد منتشر شدهاند.
همچنین باربارا دیلی نیز به بررسی پژوهشهای دانشگاهی در قالب پایاننامه های دكتری پرداختهاست. این بررسیها نیز كه تا سال 2002 را در بر میگیرد، نشان میدهد كه تحقیقات عمدتاً از سال 1991 شروع شدهاند. به عنوان مثال در سال 1991 دو مورد رساله دكتری با عناوین اکتساب دانش[4]، شدت دانش[5] و هوشمندی مدیریت دانش[6]و به ترتیب در دانشگاههای نیویورك و پوردو انجام شدهاند. نتایج بررسیها در سایر سالها به این صورت بودهاست: سال 1992 یك مورد، 1993 تحقیقی در قالب رساله دكتری انجام نشدهاست، 1994 پنج مورد، 1995 یك مورد، 1996 سه مورد، 1997 شش مورد، 1998 سیزده مورد، 1999بیستویك مورد، 2000 بیستوهشت مورد، 2001 بیستوشش مورد و 2002 هشت مورد (دالی[7]، 2003).
[4] Knowledge Acquisition
[6] Intelligent Knowledge Management
مقدمه
زیر ساخت دانش، ساز و کاری است که سازمان از طریق آن دانش را مدیریت کرده و افراد در بخش های مختلف، دانش خود را از طریق این زیر ساخت تسهیم می کنند، بطوریکه اعضا بتوانند از آن دانش به طور کاملاً اثر بخش استفاده کنند. این زیر ساخت باعث می شود فرآیندهای ضروری دانش با حداکثر کارایی صورت گرفته، از فناوری ها اعم از سخت افزار و نرم افزارکارآمدتر استفاده شده و خلق، تسهیم و بکارگیری دانش انجام پذیرد. هدف اصلی این زیر ساخت، چیزی جز جریان دادن دانش در رگ های فرآیندهای کاری سازمان نیست.
2-1- فرهنگ سازمانی
آغاز حیات فرهنگ سازمانی به پیدایش سازمان باز می گردد. تاکنون تعاریف زیادی از فرهنگ سازمانی عنوان گردیده است. رابینز در کتاب مدیریت خود، فرهنگ سازمانی را اینگونه تعریف کرده است: فرهنگ سازمانی شیوه انجام گرفتن امور را در سازمان برای کارکنان مشخص می کند، ادراکی یکسان از سازمان است که در همه اعضای سازمان مشاهده می شود و بیانگر مشخصات مشترک و ثابتی است که سازمان را از سازمانهای دیگر متمایز می کند، به عبارت دیگر فرهنگ سازمانی، هویت اجتماعی هر سازمان را مشخص میکند (رابینز،1996).
مطالعات رابینز نشان میدهد که فرهنگ سازمانی بر تمام جنبه های سازمان تأثیر می گذارد که این تأثیر در جنبه های رفتار فردی و عملکردهای سازمانی، انگیزش و رضایت شغلی، خلاقیت و نوآوری به وضوح قابل شناسایی است. آنچه که امروزه سازمانها را نگران کرده است تغییرات سریع در محیط کار است و این امر به نوبه خود باعث می شود که رقابت بین سازمان ها افزایش یابد و بنا به اعتقاد صاحبنظران تنها چیزی که می تواند به سازمانها کمک کند، استفاده از دانایی موجود سازمان و هدایت این دانایی در جهت پیشبرد امور است. مطالعات داونپورت وپورساک هشت معیار را برای سنجش موفقیت سازمان ها در اجرای پروژه های مدیریت دانایی معرفی کرده است که از بررسی این معیارها مشخص می گردد که فرهنگ سازمانی به عنوان شاخص اساسی سنجش موفقیت مدیریت دانایی در سازمان ها مورد توجه است به طوریکه موفقیت مدیریت دانایی در سازمان بستگی به میزان انطباق آن با فرهنگ سازمانی دارد (داونپورت و پروساک ، 2000).
به طور کلی می توان گفت که فرهنگ سازمانی با ایجاد هماهنگی و انسجام میان بخشهای مختلف سازمان، تشویق افراد به نوآوری وتوسعه، گسترش دیدگاههای افراد نسبت به محیط، فرآیند مدیریت دانایی را در سازمان مورد حمایت قرار می دهد. مدیریت دانایی که یکی از راههای بهبود بخشیدن به شرایط بقا سازمان است، زمانی به طور موفقیت آمیز در سازمان اجرا می گردد که از قبل زمینه فرهنگی مناسب با این نظام بسترسازی شده باشد. چرا که هدایت نمودن دانایی موجود سازمان یک امر مردمی است و به طور کامل مربوط به منابع انسانی می گردد و تابعی از فرهنگ کارکنان سازمان می باشد. لذا سازمان ها باید برای اجرای موفق مدیریت دانایی، فرهنگ متناسب با آن را ایجاد نموده و بر اساس آن عمل نمایند.
مؤلفه های فرهنگ سازمانی از دید رابینز عبارتند از :
حمایت مدیریت، حس تعلق سازمانی و مشارکت در تصمیم گیری که در ادامه به توضیح هر یک می پردازیم.
2-1-1-حمایت مدیریت
میزان ارتباط سازنده مدیران سازمان با کارکنان که به آنان کمک کرده و از آنان پشتیبانی می کنند را حمایت مدیران می خوانند(رضائیان،1384). حمایت مدیریت آنقدر حائز اهمیت است که برخی از صاحبنظران در طبقه بندی انواع فرهنگ سازمانی، فرهنگ حمایتی را یکی از انواع فرهنگهای سازمانی معرفی می کنند. در فرهنگ مبتنی بر حمایت، اعضای سازمان با مدیران رابطه نزدیکی دارند و سلسله مراتب محدود است (کارنیرو ، 2000).
2-1-2-حس تعلق سازمانی
میزان یا درجه ای که افراد،کل سازمان را معرف خود می دانند. هویت سازمانی توسط بعضی از صاحبنظران به عنوان احساس ادراک جمعی اعضای سازمان در مورد جنبه ها و ابعاد مختلف سازمان تعریف شده است،که این ادراکات جمعی عمیق و نسبتاً پایدار می باشد و موجب تفکیک سازمان از دیگر سازمان-ها می شود. تعلق سازمانی حدی است که اعضای سازمان خود را با کل سازمان نه با گروه خاصی یکی دانسته و دوست دارند که با آن، مورد شناسایی قرار گیرند. مواردی مانند، میزان تعهد و وفاداری به سازمان، احساس غرور و افتخار، تمایل به ماندن در سازمان و ...... همه به علت حس تعلق سازمانی می باشد (ویگ ، 1999).
2-7-1-3-مشارکت در تصمیم گیری
عبارتست از چگونگی فرآیند تصمیم گیری و مشارکت کارکنان در این فرآیند.در سازمانهای خلاق مشارکت جمعی، بهره گیری از نظرات کارکنان و هم فکری در چارچوب سیستمهای ارتقا به طور گسترده ای رایج بوده و جزء فرهنگ سازمانی به شمار می رود. در یک تعریف کلی« مشارکت» را «ساختارتصمیم گیری» و «فعالیت داوطلبانه افراد و نیروها» بر اساس اداره و انتخاب و تفسیر در اوضاع و شرایط عینی تعریف کرده اند (مارتنسن ، 2000).
2-7-2-فرآیندهای دانش
دانش فرآیندی خطی و ایستا نیست، برعکس، فرآیندی پویا و چرخه ایست و به کارکنانی نیاز دارد که دائما با اطلاعات سر و کار داشته باشند، دانش جدید کسب کرده و آنرا برای اصلاح تصمیمات به کار گیرند (گاندهی ، 2004). منظور از فرآیندها در مدیریت دانش، جمع آوری و سازماندهی دانش سازمانی و بهره برداری و حفاظت از این سرمایه های دانشی، می باشد. فرآیندهای مدیریت دانش در سازمان باید دارای این توانایی باشند که به طور اثر بخش و کارآمد دانش مورد نیاز جهت تحقق فرآیندهای کسب و کار سازمانی را پردازش کنند. دست اندرکاران دانش انواع مختلفی از فرآیند دانش پایه را مطرح می کنند که متشکل از مراحل زیر است: در اختیار گرفتن، ذخیره سازی، پردازش، انتقال و تسهیم دانش.
2-7-2-1-پردازش دانش
دانش خام در مرحله پردازش به صورت دانش با ارزش سازمانی در می آید. پردازش شامل ذخیره سازی، پالایش، سازماندهی، تحلیل، مقایسه، هم بسته سازی،کاوشگری و یا انواع فنون می شود. این امر کمی فراتر از عنوان دهی به دانش را در بر می گیرد به گونه ای که دیگران بتوانند به سادگی در موقع نیاز آن را بازیابی کنند، یا اینکه مستلزم تحلیل پیچیده، پیشرفته و آماری باشد تا بتوان روابط و بینشهای پنهان در آن را کشف و آشکار ساخت.
به طور مشخص و دقیق به دو نوع پردازش نیاز است تا فرآیند ایجاد دانش را از داده های خام سرعت بخشد:
1)استخراج : فرآیند تعریف داده های هدف و گرفتن آنها از نظامهای تولید و پایگاههایی که داده ها در آن قرار دارند استخراج نام دارد. هدف این است که فقط داده های مطلوب استخراج شوند نه تمام داده های دیگر.
2)تغییر و تحول یا تبدیل : فرآیند تبدیل داده های خام استخراج شده به صورتهای قابل انطباق با سایر داده ها و اطلاعات در انبار ذخیره داده ها می باشد. تبدیل داده ها، دسترسی به انبار ذخیره داده ها و پردازش هر چه بیشتر آنها را سرعت می بخشد و به موازات آن نهایتاً بخشی از آن داده ها نیز به دانش تبدیل می شوند. (رادینگ،1383).
فهرست مطالب
2-4-مدیریت دانش چیست؟ 26
2-4-1-انتقادات وارد بر مدیریت دانش 27
2-4-2- تاریخچه و علل پیدایش مدیریت دانش 29
2-4-3- تكامل مدیریت دانش 31
2-4-4- ظهور مدیریت دانش 32
2-4-5-فرآیند تكامل مدیریت دانش 33
2-4-6-چرخه مدیریت دانش 37
2-4-6-1-تولید دانش 37
2-4-6-2-جمعآوری دانش 42
2-4-6-3- الگوبرداری 44
2-4-6-4- دستهبندی دانش 46
2-4-6-5- ذخیره دانش 46
2-4-6-6- انتشار دانش 50
2-4-6-7- بکارگیری دانش 54
2-4-6-8- یکپارچگی دانش 54
2-7- مبانی زیر ساخت مدیریت دانش
2-7-1- فرهنگ سازمانی
2-7-1-1-حمایت مدیریت
2-7-1-2-حس تعلق سازمانی
2-7-1-3-مشارکت در تصمیم گیری
2-7-2-فرآیندهای دانش
2-7-2-1-پردازش دانش
2-7-2-2- انتقال دانش
2-7-2-3- تسهیم دانش
2-7-3- نظام فناوری اطلاعات
2-7-3-1- سیستمهای اطلاعاتی
2-7-3-2-مدیریت فناوری اطلاعات
2-7-3-3-فرآیندهای کسب اطلاعات
منابع و ماخذ