دانلود تحقیق در مورد والترگریپوس
تعداد صفحات : 28 با فرمت ورد و قابل ویرایش
قسمتی از متن:
‹‹ والترگریپوس›› كار خود را در آلمان در زمانی آغاز كرد كه ‹‹ ورك بوند ›› تازه تاسیس یافته بود . وی پس از ختم تحصیل به سال 1907 دردفتر ‹ بهرنس ›› تا سال 1910 كار كرد و این همان زمانی است كه این دفتر طرح و اجرای كارخانه توربین سازی جنرال الكتریك را در برلین به عهده گرفته بود . در همین زمان ‹‹ گرپیوس›› در مباحثات ‹‹ ورك بوند ›› شركت می كرد كه چنانكه خود گفته است مفهوم اساسی معماری را بر وی واضح كرد .
طرح مجموعه ای از ساختمان ها مانند بنای كارخانه ها ، مدارس ، دفاتر كار و تأترها همواره مورد توجه گرپیوس بوده است و از همین رو كاملا طبیعی بود كه وی در طرح خانه هایی كه برای طبقات متوسط و كارگران در سال های بیستمین قرن حاضر در آلمان ساخته شد شركت جوید . بسیاری از آپارتمان ها و منازلی كه برای سكونت كارگران در این زمان در برلین ‹‹ دساء››فرانكفورت ، كارلسورهه و نقاط دیگر آلمان ساخته شد كار او است . جالب توجه ترین كار گرپیوس در این زمینه طرحی بود كه برای موسسه تحقیقات خانه سازی دولت آلمان رسم كرد . این مجموعه به تدریج ساخته شداما نه به ترتیبی كه گرپیوس پیشنهاد كرده بود .
بسیاری از نقشه های گرپیوس حتی آن ها كه در جوانی طرح كرده تا امروز تازگی خود را حفظ كرده اند . این مطلب نشان قدرت خلاقه او است و نه تنها درباره نقشه های معماری وی صادق است بلكه همه ی طرح های او را شامل می شود . فی المثل طرحی كه گرپیوس به سال 1913 برای یك لوكوموتیو دیزل با در نظر گرفتن همه شرایط فنی آن رسم كرد تازه درحدود 1930 به عنوان نمونه ای از زیبائی طرح از آن یاد شد و یا طرحی كه به سال 1932 مركب از مجموعه ای از مكعب و منشور برای بنای یادگار شهدای انقلاب آلمان رسم كردحتی امروز كاملا تازگی دارد.
نو ماندن طرح های یك هنرمند در زمانی كه فكر واحساس به توازی یكدیگر پیشرفت كنند امری شگفت انگیز نیست اما در دوره ما كاملا استثنائی و سزاوار تحسین است . در عصر ما متاسفانه كمتر هنرمندی است كه از این قدرت طرح برخوردار باشد .
گرپیوس مانندبسیاری ازهنرمندان آلمانی از قریحه و ابتكاری استوار و پایدار و نه تند و گذرنده برخوردار است. وی با روش آرام و متین خود به نتایجی شگفت انگیز درمعماری رسیده است . تابلوهای نقاش آلمانی آلبرشت دورر واجد سنگینی و متانتی است كه لطف نقاشی ونیزی را ندارد اما از عمق و معنایی برخوردار است كه نقاشی ونیزی آن را فاقدند.
گرپیوس در تمام عمر خود از معاونت معماران دیگر برخوردار بود . به سال 1947 با همكاری عده ای از معماران جوان آمریكایی دفتر معماری ‹‹ آرشیتكت كلابوراتیو›› را تاسیس كرد و در كارهای نخستین وی مانند كارخانه فاگوس (1911) و كارخانه ای نمونه در نمایشگاه ورك بوند در كلن (1914) نیز ‹‹ ادلف مایر›› كه بجوانی درگذشت با وی همكاری می كرد و پس از آن ‹‹ مارسل بروبر›› و سپس چنان كه یادآور شدیم گروه ‹‹ آرشیتكت كلابوراتیو›› كه به اختصار TAC خوانده می شوند
نیروی درونی كه گرپیوس را علاقه مند به تدریس می كند ناشی از طبع منطقی و متانت او است وی سخن دیگران را به رغبت می شنود و برای همه حق قائل است . شاید گرپیوس به اندازه معماران بزرگ دیگر عصر ما از قدرت خلاقه برخوردار نباشد اما در نهضت معماری امروز هیچ معمار دیگری دوراندیشی فلسفی وی را ندارد .
گرپیوس كه استادی و مدیریت با وی زاده شده است موفقیت خود را مرهون آن است كه مسائل را از تمام جوانب می بیند و برای آن ها راه حل می جوید . ذهن و اندیشه گرپیوس خشك و مقید نیست و بر خلاف آن ها كه برای تثبیت خود از اقدام به كوچكترین عملی كه ممكن است زندگی و مقام آن ها را تهدید كند می پرهیزد ، خود مروج راه های نو است و هرگاه لازم باشد آماده مشورت با دیگران است و راهنمایی آنان را اگر مفید یابد می پذیرد. وی برای عقائد دیگران احترام قائل است و آمادگی و توجه وی برای درك عقاید بخصوص به نیروی خلاقه شاگردان او فرصت عمل می دهد و سبب محبوبیت او است .
مدرسه باءهاس تحت ریاست گرپیوس نه سال تمام از 1919 تا 1928 كه بحرانی ترین روزگاران برای پیشرفت معماری بود به زندگی ادامه داد . مقاومت باءهاس را در مقابل تمام مشكلات جز اعتقاد گرپیوس به كار به چیزی دیگر نمی توان نسبت داد. پایدار گرپیوس در جلوگیری از زوال باءهاس شبیه كار معماری بود كه آجر بر آجر بخواهد خانه ای بسازد و در مقابل طوفانی قرار گرفته باشد كه هنوز ملات بین دو آجر خود را نگرفته طوفان آن را از جای بركند تازه این معجزه پایداری وث بات در كشوری صورت گرفت كه دچار تورم مالی بود و در زیر نقاب ناسیونالیسم گرفتار حزب نازی شد .
درخزان 1947 گرپیوس در ششمین كنكره جهانی معماران كه در بریج واتر انگلستان تشكیل شد در خطابه خود : خطابه ای كه نتیجه تجربیات ده ساله وی در هاروارد دنباله طبیعی عقائد جوانی او بود چنین گفت :
در معماری باید به شاگرد تعلیم داد چگونه برای حل مسائل مختلف به اندیشه بپردازد. تنها تدریس نحوه ترسیم شاگردان را به عروسك های مكانیكی تبدیل می كند. شاگرد از آغاز كار باید بیاموزد كه بر اساس دانش و تجربه به مسائل با نظری بسیط و جامع بنگرد . تنها در این صورت وی از این نیروی خلاقه برخوردار خواهد شد . نیرویی كه از هنر و از اصول فن ساختمان مایه می گیرد و مطابق با شرایط اقتصادی و اجتماعی است .
خطابه گرپیوس نه تنها برای تدریس معماری بلكه برای تعلیم و تربیت بطور اعم واجد معنی است . اكنون در برخی از مدارس معماری خوب آمریكا محصلینی تربیت می شوند كه در آینده ای نزدیك ملت آمریكا تاثیر خواهند گذاشت .