مقاله نظريه اسلام در مديريت منابع انسانى
تعداد صفحات : 13 صفحه
فرمت : word ( قابل ویرایش )
فهرست مطالب:
نظريه رشد و مديريت رحمانى
- نظريه رشد در مديريت اسلامى
- انواع رشد
- مديريت مبتنى بر رشد از ديدگاه قرآن
- مديريت رحمانى يا رحيمانه
- مبانى مديريت رحمانى
- نظام مديريتى خداوند
- پردازش مديريت رحمانى
- چگونگى كشف و تبيين اصول مديريت رحمانى
- ارتباط مديريت رحمانى و نظريه رشد
- مديريت رحمانى رسول خدا(ص)
نظريه رشد و مديريت رحمانى
مديريت منابع انسانی جايگاه مهمى در مكاتب مديريتى كسب كرده است. در اين مديريت، آنچه بايد اداره شود، انسانها هستند كه ركن اصلى هر سازمان به شمار مى روند. نظريه اسلام در اين باره، «نظريه رشد» است كه شامل انسان و مواد، هر دو مى شود؛ يعنى رشد انسانى و سازمانى را با هم در نظر مى گيرد. اين نظريه را نخستين بار، استاد شهيد مطهرى در بيش از يك دهه پيش از انقلاب، در دو سخنرانى و مقاله «مديريت و رهبرى» و «رشد» عرضه كرد و با اين كار، پيش قراول بحث مديريت اسلامى و عرضه كننده نظريه اسلامى براى آن شد.
نخست خلاصهاى از نظريه «رشد» استاد شهيد را مى آوريم و سپس به استحصال نتايج و قواعدى از آن مى پردازيم.
نظريه دوم، كه از قرآن كريم و معارف توحيدى استنباط مى شود،«مديريت رحمانى» يا «مديريت رحيمانه» است كه شرح مديريت خداوند تبارك و تعالى بر انسان و جهان است كه مديريت پژوهان اسلامى در روند تكاملى مباحث ادارى اسلام، به آن رسيده اند و ما با تعريف و تعميق و گسترش آن، شاهد كشف يك مكتب مديريتى و حياتى و فطرى خواهيم بود. اين دو نظريه، به كمك هم، مديريت اسلامى را معرفى مى كنند. هر دو نظريه، به اجمال در اين تحقيق بررسى خواهند شد.
- نظريه رشد در مديريت اسلامى
اگر بخواهيم براى رهبرى و مديريت، با همه گسترش و شمولى كه يافته است، مرادفى در مصطلحات اسلامى پيدا كنيم، بايد بگوييم كه ارشاد و رشد يا هدايت و رشد، قدرت رهبرى، همانا قدرت بر هدايت و ارشاد است. در اصطلاحات اسلامى، قدرت مديريت، همان است كه در اصطلاح فقه اسلامى، «رشد» ناميده شده است.
«رشد» در اصطلاحات عرفى و معمولى، كيفيتى جسمى و صفتى براى اندام است. قامتها و اندامها در اصطلاح و زبان فارسى امروزى، متصف به صفت رشد مى شوند؛ ولى در اصطلاح فقه اسلامى، كيفيتى روحى، يعنى نوعى بلوغ است، در مقابل بلوغ جنسى. از اين رو، گفته مى شود كه كودك پس از بلوغ جسمى، بايد بلوغ روحى نيز پيدا كند تا بتوان اموال او را در اختيارش گذاشت. يا گفته مى شود كه تنها بلوغ جنسى براى ازدواج كافى نيست، بلكه رشد و بلوغ روحى نيز لازم است. مقصود از رشد و بلوغ روحى، شايستگى و توانايى تشخيص، درك سود و زيان و لياقت اداره و رهبرى است. به بيان ديگر، رشد عبارت است از شايستگى و لياقت براى نگهدارى و استفاده و بهرهبردارى درست از وسايل و سرمايه هاى زندگى. تعبير درست درباره اندام زيبا، «رشاقت» است نه «رشادت».(1)
اگر انسان در يك موضوع به خصوص، اين لياقت و شايستگى را داشت، رشد مخصوص به آن موضوع را دارد و براين اساس، مديريت، يكى از فروع مسأله رشد است.(2)
- انواع رشد
رشد به چهار دسته تقسيم مى شود: رشد ملى، رشد فردى و اخلاقى، رشد اسلامى و رشد اجتماعى.
1. رشد ملى، لياقت و شايستگى يك ملت براى نگهدارى، بهره بردارى و سود بردن از سرمايه ها و امكانات طبيعى و انسانى خويش است.
2. رشد فردى و اخلاقى، استفاده درست از سرمايه هاى فردى و اخلاقى درون يك شخص است. به بيان ديگر، يعنى خود، احساسات و عواطف، غرايز و سرانجام، قلب و دل خود را خوب اداره كردن؛ مانند رشد در عبادت و رشد در مديريت حافظه، كه هر كدام چگونگى بهره بردارى بهتر از اين دو امتياز را بيان مى كند.
3. رشد اسلامى، احساس مسؤوليت كردن در برابر اسلام، به عنوان يك سرمايه و ثروت معنوى و يك امكان فوق العاده است.
4. رشد اجتماعى، توان مجهز كردن، تحريك و آزاد كردن نيروها و در عين حال، كنترل و در مجراى درست انداختن آنها و سامان و سازمان بخشيدن به آنها است.(3)
يكى از سرمايه ها و بلكه مهمترين آنها، سرمايه انسانى است و اداره اين سرمايه و نگهدارى آن و هدر ندادن آن و استفاده و بهره بردارى صحيح از آن رشد است بهره بردارى از سرمايه هاى انسانى، به كار گرفتن آنها، پرورش دادن آنها و بهره بردارى از آنها و سامان دادن به آنها، آزاد كردن، حرارت بخشيدن و از سردى و خمودى خارج كردن آنها و باز كردن آنها، يعنى پاره كردن زنجيرهاى معنوى و روحى آنها، يعنى «يضع عنهم اصرهم و الاغلال التى كانت عليهم» .(4) اين چنين رشدى همان است كه امروز به نام «مديريت» و يا رهبرى ناميده مى شود.(5)