مديريت توزيع فيزيكی
فرمت فایل : ورد- word
قابل ویرایش
تعداد صفحات : 9 صفحه
بخشی از متن :
چكيده
توزيع همواره يكي از مهمترين معضلات سازمانها بوده است. امروزه با اصلاح ديدگاه مديران و گسترش مسئله توزيع و شاخه هاي آن، مفهوم توزيع فيزيكي و مديريت بر آن مهمتر مي شود.
تجزيه و تحليل، برنامه ريزي، كنترل سطوح خدمات و هزينه و تعادل بين آنها ازجمله وظايف مديريت توزيع فيزيكي است.
مفهوم لجستيك يا تداركات و پشتيباني و ارتباط آن با ساير قسمتهاي سازمان نيز مطرح مي شود.
مقدمه
قبل از ورود به بحث مديريت توزيع فيزيكي فرض بر اين است كه درمورد سازماندهي كانال يا شبكه اي از واسطه ها تصميم گرفته ايم. اين واسطه ها مسئول نقل و انتقال كالا از توليدكننده به مصرف كننده هستند.
هر عضو كانال بايد به دقت انتخاب شود و شركت تصميم بگيـرد كه خواستار چه نوع رابطه اي با آنهاست. با ايجاد چنين شبكه اي، سازمان درنظر مي گيرد كه چگونه كالاها ازنظر فيزيكي به طور صحيح از توليد به مصرف انتقال مي يابند.
مديريت توزيع فيزيكي در ارتباط با اطمينان از توليد محصول در زمان و مكان مناسب است.
بازاريابان تجربي و عملي معمولاً روي يك زمينه برجسته بيش از ساير جنبه ها تمركز داشته اند. آنها متوجه اين امر شده اند كه مديريت توزيع فيزيكي همان جنبه برجسته از مديريت بازاريابي عمومي است. بيشتر تجربيات بازاريابي از زمينه هاي نظامي الهام گرفته است. در زمان جنگ جهاني دوم و جنگهاي كره و ويتنام، افسران پشتيباني مديريت توزيع فيزيكي را به صورت گسترده در زمينه ارسال غذا، اسلحه، دارو و ساير تجهيزات نظامي از کلیه نقاط جهان به نقاط جنگي به كار مي بردهاند. مهارت نظامي كه بازاريابي براي استفاده در مديريت توزيع فيزيكي به كار گرفت، امروزه لجستيك نام دارد.
مديريت بازاريابي پي برد كه توزيع را بايد به شيوه هاي علمي سازمان داد و به همين دليل مفهوم لجستيك تجاري توسعه يافت و اهميت مديريت توزيع فيزيكي را افزايش داد.
همزمان كه اهميت تجزيه و تحليل بازاريابي افزايش يافت مديران نيز به هزينه هاي توزيع فيزيكي واقف مي شدند.
در زماني كه نظاميان علاقه مند به پيروزي در جنگ هستند اولين هدف بازرگاني، جلب رضايت مشتري به روشي است كه منافع موسسه را نيز تامين كند.
آميخته مديريت توزيع فيزيكي: مفاهيم اصلي مديريت توزيع فيزيكي يا آميخته آن عبارتند از:
1- پردازش سفارشات
2-سطوح موجودي
3- انبارداري
4- حمل ونقل
مديريت توزيع فيزيكي در ارتباط با تضمين اين مطلب است كه تلاشهاي فردي براي انجام وظيفه توزيع درحد مطلوب انجام مي شود تا اهداف سازمان تحقق يابد.
اين امر روش سيستمي يا نگرش سيستمي در مديريت توزيع نام دارد و ويژگي اصلي آن اين است كه تمامي عناصر فوق بايستي با يكديگر ادغام شوند.
به دليل اينكه مديريت توزيع فيزيكي داراي يك مبنـــاي علمي تعريف شده است تلاش مي كنيم كه بعضي از روشهاي تحليلي كه مديريت در توسعه يك سيستم لجستيك كارآمد به كار مي گيرد، را نشان دهيم. دو مطلب اصلي بايد مدنظر قرار گيرد:
1- موفقيت يك سيستم توزيع كارآمد، بر ادغام تلاشهــا متكي است. اهداف عمومي خدمات مي تواند حاصل شود. گرچه ممكن است بعضي از موارد فردي و جزئي سيستم عمومي در حداكثر كارآيي انجام نشود. (ديدگاه سيستمي)؛
2- فراهم كردن حداكثر خدمات در حداقل هزينه امكان پذير نيست.
خدمات سطح بالاي درخواست شده ازطرف مشتريان، هزينه هاي بالاتري را نياز دارد.
ابتدا سطح خدمات موردنياز مشتري تعيين مي شود، سپس شركت، شيوه هاي حداقل كردن هزينه ها را به كار مي گيرد كه تحت هيچ شرايطي نبايد به كاهش سطوح خدماتي مشخص شده قبلي منجر شود. (تعادل هزينه و خدمات)
فرايند توزيع: فــــرايند توزيع از زماني آغاز مي شود كه تامين كننده سفارشي را از جانب مشتري دريافت مي كند. مشتري از چگونگي سيستم توزيع تامين كننده و مشكلات آن آگاهي ندارد.
درواقع براي او فقط كارآيي سيستم توزيع اهميت دارد. به عبارت بهتر، دريافت كالا در زمان موردنظر، خواسته او است.
زمان انتظار (LEAD - TIME) دوره زماني است كه ميان زمان سفارش و دريافت كالا وجود دارد. اين زمان بسته به نوع كالا و سازمان مي تواند متفاوت باشد.
مشتريان زماني كه سفارش مي دهند برپايه همان زمان توافقي برنامه توليد خود را شكل مي دهند. آنها انتظار دارند كه برآوردهاي زماني دقيق باشد و تأخير در تحويل براي آنها غيرقابل تحمل است.
پردازش سفارشات: پردازش سفارشات اولين گام از مراحل فرايند لجستيكي است.