دانلود پایان نامه بررسی رابطه تک فرزندی با اختلالات رفتاری
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 91
فهرست
چکیده ..۳
فصل اول
مقدمه… ۵
بیان مساله. ۷
اهمیت پژوهش…. ۹
فرضیه پژوهش.. ۱۱
تعاریف عملیاتی….. ۱۱
فصل دوم
اختلالات رفتاری… ۱۳
تعاریف اختلالات رفتاری… ۱۴
رفتار بهنجار…. ۱۸
برآورد درصد شیوع اختلالات رفتاری… ۱۹
بررسی مختصری از تاریخچه و علل اختلالات رفتاری….. ۲۲
اصل فراموش شده ژنتیک.. ۲۸
ارتباط نقش سیستم ایمنی با افزایش مشکلات رفتاری. ۳۰
دسته بندی اختلالات رفتاری.. ۳۲
انواع اختلالات رفتاری موجود در هر گروه از دسته بندی های گروه ترویج روانپزشکی.. ۴۳
چگونگی ارتباط با والدین با فرزندان و تاثیر آن بر ویژگی های رفتاری آنان….. ۴۹
چگونگی بروز اختلال در رفتار از نظر رفتار گرایان ۵۴
روشهای رفتار درمانی….. ۵۹
اختلالات رفتاری در کودکان تک فرزند و چند فرزند شهر تهران ۶۵
فصل سوم
جامعه آماری.. ۶۸
ابزار پژوهش.. ۶۹
اعتبار پرسشنامه راتر….. ۷۲
پایایی آزمون راتر….. ۷۳
روش اجرای تحقیق… ۷۴
روش تحلیل آماری….. ۷۵
فصل چهارم
بحث و نتیجه گیری… ۸۰
پیشنهادات. ۸۱
محدودیتها. ۸۲
منابع…. ۸۳
پیوست….. ۸۶
پرسشنامه.. ۸۷
پرسشنامه مشخصات مربوط به دانش آموز… ۹۳
– منابع
۱٫ اختلالات زفتاری کودکان و روشهای اصلاح و ترمیم آن.مؤلف: دکتر سیف نراقی، دکتر نادری – عزت الله.دفتر تحقیقات وانتشارات بدر.چاپ سوم.بهمن ۱۳۷۹٫تهران.
۲٫ ناسازگاری و مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان.مؤلف: ود.پی.وارما. ترجمه وتخلیص: دکتر حسینیان، سیمین.انتشارات دانشگاه الزهراء(س) چاپ دوم.تهران.
۳٫ مشکلات رفتاری کودکان و راه حل آنها(نگرش علمی به امر تربیت کودکان نوپا و پیش دبستانی.مؤلف: تحقیق احمدی، نیلوفر.انتشارات: خانة آبیومشهد.چاپ اول ۱۳۸۴ .)
۴٫ ناسازگاری کودکان و نوجوانان( علل و رویکردها).مؤلف: دکتر گیتونی، منصف.مترجم: دکتر بازرگان، زهرا.انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.تهران.چاپ سوم.بهار ۱۳۸۴٫
۵٫ اختلالات و آمار کاربردی در روان شناسانی و علوم تربیتی.مؤلف: دکتر دلاور، علی.انتشارات رشد.تهران.چاپ ششم.۱۳۸۱٫
۶٫ google، برگرفته از پایگاههای علمی پژوهشگاه اظلاعات و مدارک علمی ایران.اختلال رفتاری / کودک/ خانواده تک فرزند/ خانوادة چند فرزندی/بررسی رفتار/ تهران/علوم انسانی.نویسنده: درخشانپور، فیروزه.صدر، سعید، تابستان ۱۳۸۲٫
۷٫ خلاصة روانپزشکی.علوم رفتاری – روانپزشکی.مؤلفان.کاپلان.سادوک.ترجمة دکتر پورافکاری، نصرت الله.ناشر: شهراب.آینده سازان – چاپ اول ۱۳۸۲٫
۸٫ زمینة روان شناسی هیلگارد.مؤلفان اتیکسنون، ریتاال.اتیسنون،ریچارد سی.اسمیت، ادواردای.بم، داریل رج.هوکسما، سوزان نولن.مترجمان: دکتر شهرارای، مهرناز.دکتر کریمی، یوسف.گاهان، نیسان.محی الدین، مهدی.ناشر: انتشاراترشد، مرکز نشر و پخش آثار روانشناسی و تربیتی.چاپ پانزدهم.زمستان ۱۳۸۰٫
چکیده:
این تحقیق به منظور بررسی رابطة تک فرزندی با اختلالات رفتاری انجام گردید.پس از تشریح کامل اختلالات رفتاری و ذکر انواع آن، پرسشنامة راتر روی ۳۰ کودک تک فرزند و ۳۰ کودک غیرتک فرزند پاسخ داده شده است.این پرسشنامه، مخصوص معلمان بوده است.معلمان برحسب آشنایی خود با انش آموزان تک فرزند و غیر تک فرزند پرسشنامه ها را تکمیل نموده اند.آزمودنیهای دانش آموز در این کار پژوهش بین ۷ تا ۱۲ سال سن داشته اند.در آخر پس از پایان کار و انجام محاسبات آماری از طریق روش آماری x2 (مجذور کا) مشاهده شده که x2(6/06) بدست آمده بزرگتر از x2جدول (۵/۶۷۱) بوده است.بنابراین بین تک فرزندی و اختلالات رفتاری رابطة معنی داری وجود دارد وسطح معنی داری آن برابر ۵% p7 است.
«مقدمه»
بحث دربارة رفتارهای انسان و چگونگی بروز اختلال در آن نیازمند بررسی دیدگاهها و نظریه های دانشمندان مختلفی است که با تمام پیچیدگی موضوع، سعی در شناخت بشر و چشمه های زایای نیازهای او دارند.علاقه و کنجکاوی در این زمینه پشینه ای به قدمت زندگی انسان بر کرة زمین دارد.اما در یک صد سال اخیر مطالب بسیاری در این باره به رشتة تحریر در آمده است که با وجود پراکندگی فراوان، می توان آنها را دسته بندی کرد.در انجام این مهم، در می یابیم که هر یک از دانشمندان در نظریة خود، انسان و رفتارهای او را از بعد خاص مورد بررسی و تحقیق قرار داده اند، و بر اساس دریافتهای تک بعدی خویش، صبورانه سعی در توجیه و توضیح انسان و رفتارهایش کرده اند و انسان را همان چیزی معرفی کرده اند که خود شخصاً دریافته اند که می توان گفت نظر به آنها به مثابه افرادی است که در مثال مولوی، در تاریکی، بر بخشی از بدن فیل دست کشیده و تلاش در توضیح و تعریف آن موجود بر اساس آگاهی ناقص و محدود خویش دارند، زیرا در حقیقت انسان ترکیب بسیار جالب و قابل تحسینی از جسم (بدن) ، عقل (ذهن) و معنویات (بعد الهی) است و هر یک از اینها امکانات و امتیازات بی شمار برای او به ارمغان دارد که به دنبال خود نیازها و خواسته های بسیاری را نیز ایجاد می کند.
احتمالاً به کرات، اصطلاحات «مشکلات رفتاری» ، «آشفتگی هیجانی» و «بیماریهای روانی» را شنیده ایم.اما هنگامی که می خواهیم آنها را دقیقاً تجزیه و تحلیل و یا تعریف کنیم، این اصطلاحات، مبهم و کلی به نظر می آید و کار بسیار مشکل می نماید.
اصطلاح «اختلال رفتاری» که نتیجة بارز آشفتگی هیجانیاست معمولاً بشتر برای کودکانی که دچار تضاد هستند، به کار می رود.این اصطلاح، بدون آنکه تعریف شود، تقریباً از حدود ۸۵ سال پیش، در فرهنگ ادبیات روان شناسی وارد شده است.از آن هنگام معلمان، پزشکان، روان شناسان، رستاران و افراد دیگری که به مشکلات هیجانی و رفتاری کودکا علاقه مند هستند از این اصطلاح برای بیان مقصود خویش استفاده کرده اند.اما تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد، ارائه نشده است.(سیف نراقی – نادری)
– بیان مسئله
به طور کلی شخصیت مستقل و واحد کودک در همان مراحل اولیه زندگی شکل مگیرد.یک کودک ممکن است از نظر ارثی گرایش به خصوصیات شخصیتی معینی داشته باشد اما بسته به اینکه این تمایلات در چه محیطی، رشد یابد، شدت و ضعف آنها تفاوت می کند.(دکتر نبی جمالی)
وجود تعارض، ناسازگاری، اختلالات رفاری و خشونت هایی که زندگی مطلوب و امنیت اجتمتعی را مختل می کندف یکی از مشکلات جوامع امروزی است.از عواملی که می تواند هم به عنوان محیطی برای پیش گیری و کاهش آن تلقی گردد، مدرسه است. در هر کلاس و مدرسه، دانش آموزانی وجود دارند که به دلیل خصوصیات و شرایط فردی، خانوداگی و اجتماعی در پذیرش انتظارات و مقررات محیط آموزشی و انطباق دادن خود با آن و نیز در رفتار و برخورد متعادل با هم سالان و هم کلاسی های خود دچار مشکل می باشند.یکی از این خصوصیات و شرایط فردی، تک فرزندی است که ممکن است عامل اصلی این اختلال و ناسازگاری باشد.البته این امر در حد یک فرضیه بیان شده وتحقیقات زیادی در این زمینه صورت نگرفته است.بنابراین انجام تحقیق در این زمینه برای یاری رساندن به کودکان و نوجوانان که با اختلالات رفتاری و ناسازگاری درگیرند و عامل اصلی آن تک فرزند بودن است امری مهم می نماید.(دکتر گیتونی)
– اهمیت پژوهش:
با توجه به اینکه در جوامع پیشرفته و در حال توسعه امروزی داشتن فرزند زیاد چندان مطلوب نیست و تامین لوازم آسایش زندگی برای تعداد کمتری از فرزندان مقدور است، لذا والدین به داشتن یک تا سه فرزند اکتفا می کنند.این تعداد کم فرزندان، فرزند سالاری را به دنبال خواهد داشت و در بعضی موارد نیز اختلالات رفتاری.بچه ها در محیط خانه به علت حمایتهای زیاد، تامین شدن بی اندازه، تجربه نکردن شکست ،لوس و بی مسئولیت بار می آیند و در آینده ای نه چندان دور در محیط اجتماع مشکل ساز خواهند بود، هم برای خود هم برای اطرافیان.بخصوص هنگامیکه در خانواده مسئله تک فرزندی وجود داشته باشد این امر محسوس تر است.والدین به خاطر علاقة زیاد به تنها فرزند زندگی خود در برخی موارد مشکلاتی را بوجود می آورند،حمایتهای بی مورد، نچشیدن طمع تلخ شکست هر چند کودک، تشویق و تقویت شدن به کارهای نادرستی که انجام می دهد و ندیدن اخم والدین و…. آنها را به افرادی از خود راضی و نوعی مشکل افرین برای سایرین تبدیل میکند.
برای کمک به والدینی که تنها یک فرزند دارند و بررسی رابطة این پدیده با اختلالات رفتاری انجام پژوهش امری مهم می نماید تا راهکاری برای این پدیدة رو به رشد یافت.
– فرضیه پژوهش
– اختلالات رفتاری در کودکان تک فرزند بیشتر از کودکانی است که تک فرزند نیستند.
– تعاریف عملیاتی
تک فرزندی: موقعیتی است که در آن مرد وزن بعنوان والدین به داشتن یک فرزند اکتفا می کنند.
چند فرزندی: موقعیتی است که در آن مرد و زن بیش از یک فرزند دارند.
اختلالات رفتاری: رفتارهای گوناگون افراطی، مزمن وانحرافی که گسترة آن شامل اعمال تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی تا اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه می باشد و بروز آنها به دور از انتظار مشاهده کننده است، به طوری که وی آرزوی توقف اینگونه رفتارها را دارد.
اختلالات رفتاری
ردز و پال[۱] معتقدند که تعریف اختلالات رفتاری به لحاظ انفجار ایده ها و تعدد نظرات فراوانی که توسط متخصصین رشته های گوناگون علوم انسانی در این مورد مطرح می باشد.روشنی و صراحت خود را از دست داده است.برای مثال، کمی گرایان یا متخصصین آمار و روانشناسان واقعگرا بیشتر به میزان متوسط یا هنجار رفتارها نسبت به سن توجه دارند.بنابراین رفتار نابهنجار را«رفتار هنجاری می دانند که قلت یا شدت یافته است» روان شناسان اجتماعی، اختلالات رفتاری را ناشی از فشارهای اجتماع و کمبود راههای مناسب برای تخلیة این فشارها می دانند.بنابراین، آنان عقیده دارند که بیماریهای روانی وجود ندارند و این جامعه است که مریض می باشد.لذا آنان اختلالات رفتاری را «واکنشی طبیعی نسبت به فشارهای ناشی از مشکلات و مسائل اجتماعی می پندارند.» روان شناسان بالینی معتقدند که تنها، «انسانها وقتی برای حل مسائل و مشکلات جسمی خویش به پزشک مراجعه می کنند که آستانه ای از مسئله و مشکل را دارا باشند.بابراین، معیار مناسب و تعیین کننده ای برای رفتار نابهنجار یا مشکلات دیگر روانی میزان آستانة کسالت و ناراحتی است که فرد را وادار به مراجعه به روان شناس کرده است.»
امنون با در نظر گرفتن محورهای اساسی نظرات یاد شده در دنبالة بحث، برخی از تعاریف متدوالی را که برای اختلالات رفتاری کودکان شده است می آوریم:
– تعاریف اختلالات رفتاری:
۱٫ کودکی دارای اختلالات رفتاری است که در رفارها و عملکردهایش نسبت به همسالان نقصان وجود دارد.برای مثال: کودک کم کوشش یا کم دقتی را در نظر بگیرید که این کم کوششی یا کم دقتی او ناشی از عواملی مانند بهرة هوشی، حواس مختلف، فیزیولوژی اعصاب یا سایر عوامل زیستی نیست.اما این کم کوششی و کم دقتی بر روند یادگیری او ونیز تجربه های اجتماعی وی تاثیر منفی می گذارد و آنها را کاهش می دهد.بنابراین، او فردی ناتوان در ایجاد روابط و یا حفظ روابط سالم بین خود و همسالان و نیز بین خود و بزرگسالان از جمله معلیمین است.به عبارت دیگر رفتارها و تظاهر احساسات این چنین کودکی نسبت به همسالان و نیز بزرگسالان نامناسب و ناپخته است.بنابراین و در نتیجة حالات یادشده، طبیعی خواهد بود اگر اوفردی ناشاد و افسرده باشد، و بیشتر از سایرین دچار مشکلات تکلمی، دردهای جسمی وترسهای واهی گردد.البته این مشکلات خلقی سبب مشکلات درسی و مدرسه ی اونیز می گردد۱٫
۲٫ پیت۲، کودک با اختلالات رفتاری را کودکی ماداند که رفتارهایش به اندازة نامناسب است که شرکت او در کلاس درس، باعث از هم گسیختن هواس یا آشفتگی ذهنی سایر همسالان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم واردکند.
۳٫ کرک۳،رفتاری را انحرافی یا هیجانی تلقی می کند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم باشد و گسترة آن شامل رفتارهای بیش فعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشه گیرانه است.ویژگی این گونه رفتارها این است که اولاً، تاثیر منفی بر فرآیند رشد و انطباق مناسب کودک با محیط دارد، ثانیاً مزاحمت برای زندگی دیگرانو استفادة آنان از شرایط بجود می آورد.
۴٫ هرینگ۱ می نویسد:«کودکی که به علت جسمی یا اثیرات محیطی به طور مزمن دارای یکی از ویژگی های زیر می باشد کودکی با اختلال رفتاری است:
الف – ناتوانی در یادگیری متناسب با بهرة هوشی، توانایی حسی حرکتی و رشد فیزیکی
ب – ناتوانی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مطلوب و مناسب
ج – ناتوانی در پاسخگویی به شرایط زندگی روزمره
د- رفتارهای افراطی گوناگونی که گستردگی آن از فعالیت بیش از اندازه یا بیش فعالی و پاسخهای ناگهانی تا رفتارهای افسرده گونه و گوشه گیرانه کشیده است.
۵٫ وود۲، معتقد است که در تعریف اختلالات رفتاری باید چهار عامل را در نظر گرفت.این عوامل عبارتست از:
الف – علت یا علل آشفتگی: بدین معنی که پاسخ این سؤال که: چه چیز یا چه کسی سبب آشفتگی شده است؟روشن گردد.
ب- شرح و گزارش رفتار و مناسب: به عبارت دیگر لازم است مشکل رفتاری به خوبی و روشنی توصیف گردد.
ج – زمینه و موقعیت: در این مورد می بایستی مشخص گردد که در چه زمینه و موقعیتی مشکل رفتاری رخ مینمایاند.
د – مشاهده گر: بسیار ضروری است که معلوم گردد که چه کسی رفتار را بعنوان اختلال رفتاری مورد شناسایی و توجه قرار داده است.»
تعریف مشکلات رفتاری بستگی به ابعادی چون شدت، مدت و موقعیتی که رفتارهای عادی و غیر عادی در آن ظهور می یابد، دارد.باید در نظر داشت که نابهنجار تلقی کردن یک رفتار، تعبیر و تفسیر کردن یک آن، عواملی که فکر می شود باعث بوجود آوردن آنرفتار شده است و نیز پاسخ به آن، به نظر شخص بیننده و قضاوت کننده بستگی دارد.(نادری ، نراقی ۱۳۷۹)
در کل شاید بتوان اختلالات رفتاری را این چنین تعریف کرد :
«رفتارهای گوناگون افراطی و انحرافی که گسترة آن شامل اعمال تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی تا اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه میباشد وبروز آنها به دور از انتظار مشاهده کننده است، به طوریکه وی آرزوی توقف اینگونه رفتارها رادارد۱»(سیف زاقی، نادری)
در اینجا برای مشخص شدن رفتار نابهنجار از بهنجار تعریف کوتاهی از رفتار بهنجار را ارائه می دهیم تا تمایز آنها بیشتر و بهتر نمایان گردد:
رفتار بهنجار:
تعریف رفتار بهنجار از تعریف نابهنجار یا اختلال مشکل تر است.رفتار بنجار عبارتست از سازگاری فرد در مقابل محیط، همراه با ویگیهای کارآمدی در ادراک، خودشناسی، توانایی در کنترل اختیاری رفتار، عزت نفس و پذیرش، توانایی در برقراری روابط محبت آمیز و باروری در فعالیت های کاری. (نیلوفر تحقیق احمدی) با توجه به تعاریف فوق می توان نتیجه گرفت که فرد بدون مشکل و بهنجار، فردی است که قادراست از مواب زندگی به طور صحیحی بهره بگیرد و از زندگی خود لذت ببرد و آن گاه توانایی های خود را در راه سازندگی جامعه به کار گیرد و در مکانهای مختلف، رفتار معقول و قابل قبول اجتماع گروهی را از خود بروز دهد، در شادی دیگران شرکت کند و در غم دیگران، به حد مناسب، اندوه نشان دهد و متاسب با سن وجنس خود رفتار نماید؛ به حقوق دیگران احترام بگذارد و از خود بیش از حد توانایی یا کمتر از حد انتظار نداشته باشد.چنین است که این فرد در مدرسه و خانواده مورد قبول واقع می باشد.و متناسب با استعداد خود در درونش پیشرفت می کند.(نیلوفر تحقیقی احمدی)
– برآورد درصد شیوع اختلالات رفتاری:
محققین مختلف دربارة درصد اختلالات رفتاری، ارقام گوناگونی را گزارش کرده اند.این اختلاف در گزارش و اعلام میزان و درصد اختلالات رفتاری بستگی به عوامل متعددی دارد که مهم ترین آنها عبارتست از:
۱- اهداف، نگرشها و ویژگی های سازمان یا فردی که ارقام یاد شده را برآورد میکند.
۲- تعریفی که برای اختلالات رفتاری یه کار برده می شود.
۳- علت یا عللی که منشا اختلالات رفتاری تلقی می شود.
۴- وسیله یا وسایل اندازه گیری و ارزشیابی که در در تشخیص اختلالات رفتاری از آنها استفاده می شود.
با توجه به دشواری تعیین حد و مرز بین رفتارهای بهنجار و نابهنجار یا جداسازی رفتارهای افراطی یا تفریطی از رفتارهای طبیعی و نیز با عنایت به اینکه تمام کودکانف هراز گاهی، رفتارهای نابهنجاری چون رفتارهای تهاجمی، افسرده گونه ضد اجتماعی و نیر رویاها، خیال پردازیها، ترسها، و هراسهای بی مورد از خود نشان می دهند، دانشمندان درصد کودکانی که دچار اختلالات رفتاری هستند را با ارقام مختلفی نشان می دهند.(نراقی ، نادری)
«وود» و « زابل»۱ عقیده دارند که چون یکی از معیارهای به کار گرفته شده برای تعیین درصد کودکان با اختلالات رفتاری، نگرش و نظر معلمان در مقطع زمانهای خاص م باشد و در آن مقطع زمانی نیز ممکن است برخی از کودکان مشکلاتی از خو بروز دهند، بنابراین اگر تنها به یک بار غربال کردن، بسنده شود، آنان جزء کودکان با اختلالات رفتاری قرار میگیرند، در حالیکه اگر در مقاطع مختلف زمانی و از معلمان کلاسهای متفاوت کودکان نظر خواهی شد، ارقام مربوط به توافق معلمان سالهای مختلف با طرزچشمگیری کاهش می یابد.بهرحال این محققین معتقدند که ۲ تا ۳ درصد از کودکان دارای مشکلات شدید ودائمی در انطباق یا سازش خود با مدرسه و مقررات آن هستند و نیاز به مدارس و برنامه های ویژه برای مدت نسبتاً طولانی دارند.
باید در نظر داشت که تا کنون ارقام گزارش شده دربارة کودکان با اختلالات رفتاری کمتر از ۲ درصد نبوده است، هر چند که شناسایی آنان بسیار دقیق و به لحاظ معیارهای معین و مشخص و با نظارت متخصصین انجام گرفته شده باشد، بنابراین اگر همین پایین ترین رقم گزارش شده ، یعنی ۲ درصد را برای جمعیت مدرسه ای جامعه ایران۲ بپذیریم، در حدود حداقل سیصدهزار نفر دانش آموز با مشکلات رفتاری خواهیم داشت که با کمکهای جدی متخصصین استثنایی و روان شناسان و نیز آموزش و پرورش ویژه نیاز دارند تا بتوانند مسائل و مشکلات یا تضادهای عاطفی خویش را حل کرده و تعادل لازم را به دست آورند.