دانلود بانک مجموعه مقالات زنان و توسعه پایدار 193 ص فرمت WORD قابل ویرایش
قسمتی از متن مقاله :
مقدمه:
زن آيينهي تمام نماي شخصيت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهي پروردن از جانب خداي خويش را به وديعه دارد، دامن زنان اولين كلاس درس و بهترين محل تربيت كودك است چنانكه گويند: مرد از دامن زن به معراج مي رسد. بدين معني كه زن پايه گذار وجود حيات آدمي است زنان مسلمان و فداكار لازم است تا با حفظ عفت و پاكدامني خود، ظلم ستيزي نهضت حسيني را به همه انسانها برسانند تا بدين وسيله افتخار تربيت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاريخ را داشته باشد.
مقام زن در اسلام و در آيين هاي ديگر:
مشاهده و تجربه اين معنا را ثابت كرده كه مرد و زن دو فرد از يك نوع و از يك جوهرند، بر خلاف نظريات موجود در امت هاي پيشين كه زن را از مرگ بدتر و تلخ تر مي دانستند تا حدي كه در سال 586 ميلادي در فرانسه كنگره اي تشكيل شد تا در مورد اين كه آيا زن انسان است يا خير بحث كنند كه نتيجه كنگره اين بود كه به زن انساني غيرمستقل و در خدمت مردان است.
اما با ظهور اسلام همه ي تفكراتي كه در اثر تلقين عليه زن بود از بين رفت و جاي خود را به عزت و اعتبار اساسي زنان داد.
اصل تساوي زن و مرد:
قرآن با كمال صراحت در آيات متعددي در اصل تساوي زن و مرد از نظر انسانيت و كمالات مي فرمايد: «زنان را از جنس مردان و از سرشتي نظير مردان آفريديم» و اين را با توجه به قوانين امروز در دنياي غرب، در حاكميت قوانين اسلامي ناظر بر مالكيت زن و حمايت هاي مالي و اقتصادي شوهر در خانواده قابل لمس تر مي توان ديد. اما در دنياي غرب، با توجه به شعار آزادي و اتيكت تساوي زن و مرد باز هم اين تساوي نه در عرصه شغل و كار و نه در عرصه ي خانواده به هيچ عنوان رعايت نشده و استفاده ابزاري از زن تا حدي پيش رفته كه به سقوط هويت انساني و عدم احقاق كمترين حق او گرديده است و اين را كاملا با توزيع و ترويج بيماري هاي مقاربتي چون «ايدز، سفليس و سوزاك» مي بينيم. و از نظر اسلام زن و مرد در انسانيت برابرند ولي دو گونه انسان اند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسي طبيعت. ولي دنياي غرب «تشابه محوري» را جايگزين «تناسب محوري» كرد و چنانكه ويل دورانت مي گويد: اين حركت براي اولين بار با قانون 1882 بود كه به موجب اين قانون زنان بريتانياي كبير از امتياز بي سابقه اي برخوردار مي شدند و حق نگهداري پول خود را داشته و از آن به بعد زنان از بندگي و جان كندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان كندن در مغازه و كارخانه شدند و در حال حاضر چنانكه در پيش ذكر شد به دنيايي از ابتذال كشيده شدند كه نقش ابزاري داشته و تنها در معرض بهره برداري ديگران واقع مي شوند. مقام معظم رهبري نظريات موجود در اصل تساوي زن و مرد را اينچنين به دو هدف كلي و مجزا در نظرات متفاوت تعريف كرده اند: اولين هدف رسيدن زن به كمال وجودي خود مي باشد اما دومين هدف ايجاد تخاصم و جدايي و رقابت خصمانه ميان دو جنس زن و مرد است كه هدف اول دستاورد اسلام و هدف دوم هدف كوته بينانه است به وضوح مي بينيم در اسلام به زن بسيار اهميت داده مي شود چنانكه در بسياري از آيات قرآن كريم آمده است: پاداش اخروي و قرب الهي به جنسيت مربوط نيست بلكه به ايمان و عمل صالح مربوط است خواه از طرف زن و يا از طرف مرد باشد و هميشه در كنار هر مرد بزرگي از قديسه اي بزرگ ياد مي كند كه از همسران آدم و ابراهيم عليه السلام و از مادران موسي (ع) و عيسي (ع) در نهايت تجليل كرده است يا بانوي بزرگوار حضرت خديجه (س) و سرور همه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (س) كه خداوند در قرآن كريم از ايشان به كوثر ياد مي كند. بر خلاف نظريات تحقيرآميزي كه در امت هاي پيشين راجع به زن وجود داشته همچون عنصر گناه دانستن زن، شيطان بودن زن، عدم رسيدن او به مقامات معنوي چون ورود به بهشت، طفيلي دانستن زن، آفرينش او از دنده چپ مرد، مقدمه قرار گرفتن زن براي مرد، عامل بدبختي و گرفتاري مرد و در پايان زن را به منزله ظرفي كه نطفه مرد را در خود نگاه مي دارد، مي دانستند و هيچ ارزشي براي بارداري او نمي گذاشتند.
در اين ميان دين اسلام با بياني روشن و شفاف با تمام اين نظريات مخالفت كرد، چنانكه در آيات قرآن كريم آورده شده كه «خداوند از جنس خود شما براي شما همسر آفريد».
و همچنين داستان بهشت آدم را مطرح كرده و با بيان «فوسوس اهما الشيطان». جنس زن را از اتهام عنصر گناه و شيطان بودن مبرا ساخت و يا بر خلاف بسياري از آيينها كه رابطه جنسي را پليد مي دانند ازدواج را مقدس و تجرد را پليد مي شمارد.
چنانكه پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد: من به سه چيز علاقه دارم: بوي خوش، زن، نماز و با بيان «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» هر يك از زن و مرد را پوشش و زينت يكديگر مي داند و خلقت هر يك را براي ديگري قلمداد كرده و وجود زن را خيري براي مرد و مايه سكوت و آرامش دل او معرفي مي كند و زن و مرد را در آفرينش هر يك از انسانها مهم و دخيل مي داند و تمام نظرات تحقيرآميز را به يكباره مردود مي كند.
«اني جاعل في الارض خليفه» و خداوند زن را تا جايگاه جانشين خود كه به طور عام در آيه ذكر شده، بالا مي برد و براي رسيدن به اين مقام تفاوتي بين زن و مرد قائل نمي شود.
اما در يهوديت و مسيحيت بنا بر آنچه در كتاب مقدس آمده است، جايگاه زن نسبت به مرد، جايگاهي فرعي و ثانوي است ولي در اسلام به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و آفرينش انسان را از نفس واحده مي داند و زماني كه از زنان خوب يا بد ياد مي كند، ايشان را نمونه مردم خوب و بد دانسته و مختص زنان خوب و بد نمي داند كه در قرآن كريم در مورد زن نوح و زن لوط آورده شده كه اين دو زن را با دوزخيان در آتش افكنيد و بعد مي فرمايد: «ضرب الـ... مثلآ للذين كفروا»و ايشان را نمونه و درس عبرت تمام كافران اعم از زن و مرد قرار مي دهد و بالعكس.
اما در كنار اين مسائل، اسلام به اختلافات طبيعي زن و مرد اذعان و اشاره مي كند و آنها را مايه كمال، عدم نقص زن و بلندي مرد مي داند.