عنوان: مبانی نظری رهبری تحول آفرین و مدیریت دانش
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 87
پیشینه تحقیق کامل خارجی و داخلی
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
تعريف رهبري تحول آفرين
- رهبري تحول آفرين نوعي فرايند پيچيده و پويا است كه در آن رهبران، ارزشها، باورها و اهداف پيروان را تحت تأثير قرار ميدهند (موغلي، 1384، 97).
- بس و آووليو رهبري تحول آفرين را اينگونه تعريف ميكنند:
«رهبري تحول آفرين وقتي تحقق مييابد كه يك رهبر، پيروان را براي بينش مشترك، بر ميانگيزد، آنها را در رسيدن به چشم انداز، تشويق ميكند و منابع لازم را براي رشد شخصي آنها فراهم ميكند. رهبران نيز همانطور كه بر نيازهاي پيروان براي رشد تأكيد دارند به عنوان يك مدل، خوش بيني ايجاد كرده و تعهد را بيشتر ميكند» (Smith,2004,81).
- «پاول هرسي» و «كنت بلانچارد» و «جانسون دويي» رهبري تحول آفرين را چنين تعريف ميكنند: فرايند نفوذ آگاهانه در افراد يا گروه براي ايجاد تغيير و تحول ناپيوسته در موقعيت فعلي (وضع موجود) و كاركردهاي سازمان به عنوان يك كل (زالي، 1380، 126).
ويژگي هاي رهبران تحول آفرين:
از زمان ظهور مفهوم رهبري تحول آفرين تا به حال، اين مفهوم به طور گستردهاي توسط محققان و نويسندگان مختلف به عنوان يك سبك رهبري موثر و نفوذ گذار مورد بررسي قرار گرفته است، به گونهاي كه بخش اعظم تحقيقات صورت گرفته حكايت از علائم اثربخشي رهبري همانند: رضايت زيردستان، انگيزيش و كارآيي دارند. در پرتو تحقيقات مختلف صورت گرفته ميتوان ويژگي هاي رهبران تحول آفرين را به صورت زير بيان كرد:
1- اين رهبران جسور هستند. تحقق فعاليت هايي كه موجب تغيير ميگردند، گاهي اوقات تغيير دادن روشها و انديشه هايي كه به روال عادي در آمده است و توجه به رويدادهايي كه مورد پسند نيستند اما مجادله و چالش در پي دارند، از جمله اقدامات رهبران تحول آفرين ميباشند. رهبراني كه در چنين شرايطي موفق عمل ميكنند، ميتوان گفت به اندازهاي جسارت دارند كه در اين شرايط سينه سپر كنند.
2- اشخاصي هستند كه در طول زندگي خود ياد گيرنده و عبرت پذيرند. رهبر تحول آفرين از افراد گروه و يا سازماني كه در آن قرار دارند خيلي متفاوت تر و در سطحي بالاتر ميتواند بيانديشد. آنها اين خصوصيت را، از ويژگي هاي شخصيتي خود از قبيل يادگيري، بررسي، كاوش و تحقيق مداوم كه گرايشاتي به بالندگي خويشتن دارند اخذ ميكنند.
3- اين نوع رهبران خود را به عنوان عنصر تغيير تعريف ميكنند، طبيعي است كه اين نوع رهبران انعكاس تأثيرات خويشتن به هر حيطه ممكن را از ويژگي هاي رفتاري مختلف پيروان گرفته تا ساختار سازماني كه در آن قرار دارند، به عنوان نوعي وظيفه مشاهده كنند.
4- اين رهبران قادرند، به خوبي از مهارت هاي ادراكي خود بهره گيرند، آنها با مشاهده سازمان به عنوان يك كل به هم پيوسته و با تقويت روابط بين سازماني، موجب شكل گيري سازماني واحد و يكپارچه ميگردند و بر روي اشخاص درون سازمان توجه دارند تا آنها را به صورت سازگار با محيط و در جهت موفقيت سازمان هدايت كنند.
5- رهبران تحول آفرين انسانها را باور ميكنند. رهبران تحول آفرين به افراد در سطح فردي توجه داشته و آنها را باور ميكنند و به آنان اعتماد دارند، اين امر عاملي در جهت حل مسائل و كمك به تلاش هاي بالندگي اين افراد است.
6- اين رهبران قدرتهاي انطباقي و نهادينه كردن خود را بر روي پيروان در سطحي خيلي بالاتر ميتوانند عملي سازند. در اين وضعيت، پيرو با حس كردن آرزوي ايجاد رابطه با رهبر وارد رابطهاي ميشود كه خود را مستقيماً بتواند ارضا كند (انطباق) و در عين حال در داخل محيطي مناسب با ارزشهاي خود (نهادينه شدن) اين رابطه را ادامه ميدهد.
7- اشخاصي هستند كه ميتوانند ديدگاه مشخصي ايجاد نمايند. ديدگاه همچنانكه در انواع رهبريهاي ديگر هم است، يكي از عناصر خيلي مهم و ضروري براي تشكيل يكي از ابعاد فرايند رهبري است.
8- از جانب ارزشها جهت داده ميشوند. ارزش ها و باورها، در ميان عناصر تشكيل دهنده ديدگاه بنياديترين هستند. در نتيجه يكي از منابع فرآيند تعيين ديدگاه، كه يكي از ويژگي هاي اساسي فرايند رهبري است ارزشها خواهد بود.
9- رهبران تحول آفرين به آساني پس نميزنند. اين گونه رهبران داراي ماهيتي هستند كه با وضعيتهاي پيچيده شبهه برانگيز و مهم به خوبي كنار آمده و ميتوانند مجادله بكنند.