عنوان: مبانی نظری عملکرد و مدیریت دانش
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 49
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
تعریف مدیریت دانش
به طور فزاینده ای، سازمان ها مدیریت دانش را به عنوان یک ابتکار عمل ارزشمند مدیریتی به منظور افزایش بهره وری و تولید ثروت می بینند. دلیل این روند این است که دانش به عنوان یک منبع مزیت رقابتی و به عنوان قدرت تفسیر می شود (Rechberg at el, , p ).
افزایش سرعت توسعه دانش، افزایش عدم ثبات محیط عمومی، افزایش رقابت و ظهور رقبا در تمام بازارها، افزایش نقش توانایی های عقلایی (دانش) در تولید، باعث به وجود آمدن مفاهیمی در علم مدیریت و اداره تحت عناوین «سازمان یادگیرنده»، «مدیریت دانش»، «اقتصاد دانشی» و «کالای جهانی» به نام دانش گردید. این گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در اواخر دهه 80 میلادی در معنای عام کلمه بستری را برای مدیریت موثرتر دانش سازمانی فراهم کرد و در معنای خاص کلمه باعث ظهور مفهومی در ادبیات علمی سازمان و مدیریت به نام «مدیریت دانش» گردید. از آن زمان تاکنون تعاریف متفاوتی از این واژه در ادبیات مدیریت بیان شده است که این عدم توافق بیشتر ناشی از پیچیدگی و ابهام در جزو دوم این ترکیب یعنی دانش است (قربانی زاده، 1390، ص 471).
از مدیریت دانش تعاریف متعددی ارایه گردیده است که در زیر به بیان چند تعریف پرداخته می شود.
مدیریت دانش عبارت است از «راهکارها و فرایندهایی برای ایجاد، تعیین، تصرف، سازماندهی و اداره مهارت های حیاتی، اطلاعات و دانش» تا به بهترین نحو افراد را در تحقق رسایت سازمان توانمند سازد (جورابچی و دیگران، 1388، ص 137).
مدیریت دانش را می توان به عنوان روشی برای بهبود عملکرد، بهره وری و رقابت پذیری، بهبود کارآمد کسب، تسهیم و استفاده از اطلاعات درون سازمان، ابزاری برای تصمیم گیری بهبود یافته، طریقی برای به دست آوردن بهترین روش ها، راهی برای کاهش هزیه ها و دیرکردهای پژوهشی و روشی برای نوآورترین شدن سازمان، تعریف نمود (تقوی فرد و دیگران، 1391، ص 256).
مدیریت دانش به عنوان فرایندی که طی آن، سازمان به تولید، به دست آوری، تسخیر و به کارگیری دانش برای ارتقای بهره وری سازمان می پردازد، تعریف می گردد (اخوان و دیگران، 1389، ص 1).
ارکان مدیریت دانش
1. خلق دانش: برخی از محققان بیان داشته اند که توانایی خلق و استفاده از دانش یکی از منابع مهم تاب آوری در مزایای رقابتی برای بنگاه ها است. خلق دانش براساس تعامل میان افراد، گروه ها و سازمان ها شکل می گیرد. سازمان خود نمی تواند مبادرت به خلق دانش نماید، امّا قادر است محیطی برای تعامل و ارتباط سازنده میان این سه مولفه برقرار سازد.
2. انتشار دانش: انتشار دانش، تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی است که از طریق آن، دانش می تواند در تمام سازمان به کار گرفته شود. البته رساندن دانش به کاربران به معنای استفاده حتمی از دانش نیست.
3. مشارکت دانش: لازم است که دانش قبل از بهره برداری در سطوح سازمانی در دورن سازمان به اشتراک گذارده شود. مشارکت دانش عامل کلیدی در پاسخ گویی سریع به تغییرات، نوآوری و دستیابی به موفقیت در رقابت با سایر سازمان ها است.
4. کاربرد دانش: کاربرد دانش در حقیقت یادگیری دانش با اجرای آن است که نشان از پذیرش دانش در سازمان دارد.
5. ارزیابی دانش: ارزیابی دانش عبارت است از فراهم شدن امکان اندازه گیری سطح دانایی که زمینه ارتقا و توسعه دانایی را فراهم سازد و امکان بازخورد مناسب برای تصحیح در دیگر مولفه های مدیریت دانایی را ممکن می کند (طبیبی و دیگران، 1389، ص 470).
مزایای مدیریت دانش
توروچ (2004) چهار دلیل عمده را برای محوریت دانش در اقتصاد جدید که بر مبنای دانش بنا شده است ارائه می کند:
1. حجم زیاد و رو به افزایش کالاهایی که منبع اصلی برای تولید آن ها دانش است و سوددهی آن ها بستگی زیادی به دانش به کار رفته در آن و نه نحوه توزیع و پخش آن ها دارد.
2. دانش ذاتاً در هنگام رشد، تمایل به شکستن به شاخه های گوناگون دارد و باز تولید سریع تر و اثربخش تر دانش مساوی است با منبع اصلی مزیت رقابتی.
3. تخمین ارزش سرمایه گذاری در دانش، کار بسیار مشکلی است چرا که نتیجه آن می تواند هم ناامیدی و هم رشد و سود عالی باشد.
4. حتی هنگامی که سرمایه گذاری در دانش منجر به تولید سود اقتصادی قابل توجه شود، نمی توان سهم تاثیر سرمایه گذاری در دانش را بر آن مشخص کرد. در اقتصادهای مبتنی بر دانش، مزیت رقابتی قابلیت سازمان در برتری یافتن نسبی بر همترازان خود در آن حوزه تعریف می شود، که تنها با قابلیت تولید، نگهداری و مدیریت دانش امکان پذیر است (هادیزاده مقدم، 1389، ص 86).