عنوان: مبانی نظری هوش هیجانی و خلاقیت
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 90
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
تعاریف و مفاهیم خلاقیت
همه سازمان¬ها براي بقا نيازمند انديشه¬هاي نو و نظرات بديع و تازه¬اند افكار و نظرات جديد همچون روحي در كالبد سازمان دميده مي شوند و آنها را از نيستي و فنا نجات مي¬دهند. در عصر حاضر ما براي بقا پيشرفت و حتي حفظ وضع موجود بايد جريان نوجويي و نوآوري را در سازمان تداوم بخشيم تا از ركود و نابودي آن جلوگيري شود (الوانی، 239:1386).
از خلاقيت تعريفهاي زيادي شده است. در اينجا برخي از تعاريف مهم را مورد برسي قرار ميدهيم:
تعريف خلاقيت از ديدگاه روانشناسي: خلاقيت يكي از جنبه¬هاي اصلي تفكر يا انديشيدن است.
تعريف خلاقيت از ديدگاه سازماني:خلاقيت يعني ارائه فكر و طرح نوين براي بهبود و ارتقاي كميت يا كيفيت فعاليت¬هاي سازمان.
تعريف خلاقيت از ديدگاه اجتماعي: در اين ديدگاه خلاقيت را امري جامعه شناختي و گروهي دانسته و جامعه شناسان پيشنهاد ميكنند كه در اين سطح براي خلاقيت بايد زمينه¬سازي كرد(موغلی و طبس، 1392).
• خلاقيت عبارت است از نگاهي متفاوت به پديده¬هايي كه ساير مردم نيز آن¬ها را مي¬نگرند.
• خلاقيت تلاش براي ايجاد يك تغيير هدفدار در توان اجتماعي و اقتصادي سازمان (Rahim, 2013).
• خلاقيت بكارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.
• خلاقيت يعني توانايي پرورش يا به وجود آوردن يك انگاره يا انديشه جديد (در بحث مديريت نظير به وجود آوردن يك محصول جديد است).
• خلاقيت عبارت است از طي كردن راهي تازه يا پيمودن يك راه طي شده قبلي به طرزي نوين.
لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را ایجاد ترکیبی از راه¬حلها توسط افراد یا گروهها در یک روش جدید می¬داند(Madhaven,Grover, 2011). این تعریف علاوه براین که مشخص¬کننده خروجی خلاق و خلاقیت به عنوان نوعی حل مسئله بوده ، خلاقیت را در سطح فردي و گروهی نیز مطرح میکند.
اولدهام و کامینگز با تاکید بر خروجی خلاق و ویژگیهاي خروجی خلاق، خلاقیت را شامل محصولات ایدهها و رویه¬هایی که تازه و ارزشمندند، تعریف می¬کنند (2013؛Oldham,cummings).
لوسیر در تعریفش، بر خلاقیت به¬عنوان نوعی تفکر و خروجی خلاق تاکید می¬کند، بدین صورت که خلاقیت شیوه¬هایي از تفکر است که باعث تولید ایده¬هاي جدید می¬شود.
در تعاریف ارائه شده از خلاقیت روي ابعاد و جنبه¬هاي مختلفی تاکید شده است. لذا می¬توان نتیجه¬گیري کرد که خلاقیت پدیدهاي چند بعدي ، کثیرالوجه و یک کل یکپارچه می¬باشد (2012؛Lussier).
مفهوم خلاقیت بر محور مهمترین منابع و خاستگاههاي آن از جمله: اطلاعات ذهنی، اطلاعات حسی، تعارض، افراد سالم و محیط مساعد، داشته¬هاي ژنتیکی، معصومیت، اشتباه، اتفاق، دانسته¬هاي گذشته، وقایع غیر منتظره، ناسازگاري، نیازهاي فرآیند، تغییر در صنعت، تغییر در بازار، تغییرات جمعیتی، تغییر در ادراك، و تکوین دانش جدید مورد بررسی قرار میگیرد (طبری و محمدی، 1392).
عوامل موثر بر خلاقیت
عوامل موثر بر خلاقیت را می¬توان در قالب یک طبقه¬بندی کلی(عوامل فردی و محیطی) و همچنین طبقه¬بندی دیگری (عوامل فردی،گروهی و سازمانی) جای داد(Marianne,Terziorsk, 2011).
الف) عوامل فردی
تحقیقات انجام گرفته در طی سالیان مختلف در مورد افراد خلاق، عوامل مشترک شگفت¬انگیزی را نشان می-دهد. مهمترین متغیرهاي سطح فردي موثر بر خلاقیت شامل: توانمندي، ویژگیهاي شخصیتی، سبک شناسی، هوش و چالش¬پذیري می¬باشد.
• توانمندي : توانمندي متشکل از سه عنصر هوشمندي، دانش و مهارت است. هوشمندي هر فرد، ذاتی و غیر اکتسابی است. اما دانش و مهارت اکتسابی هستند و از طریق تجربه و یادگیري قابل آموختن می¬باشند.
• ویژگیهاي شخصیتی: خلاقیت فرد تابع ویژگیهاي شخصیتی او است (2012؛Yam et al). بعضی از محققین دریافته¬اند که وجود بعضی از ویژگیهاي شخصیتی در افراد در مقایسه با دیگران باعث خلاقیت بیشتري میشود. از مهمترین صفات مشخصه افراد بسیار خلاق شامل: تصور قوي از خلاق بودن خود، پشتکار و استقامت، ابهام¬پذیري، ریسک پذیري، استقلال، نیاز به موفقیت و اعتماد به نفس می¬باشد.
• سبک شناختی: سبک شناختی عبارت است از روش ترجیحی فرد براي جمع¬آوري، پردازش و ارزیابی اطلاعات(2011؛Holsaple). به عبارت واضح¬تر سبک شناختی عبارت است از تفاوتهاي فردي در شیوه درك، تفکر، حل مسائل، یادگیري و مرتبط شدن افراد با یکدیگر. همه این تعاریف بیانگر این است که هر شخصی چگونه به محیط خود براي داشتن اطلاعات نگاه کرده و چگونه این اطلاعات را سازماندهی و تفسیر نموده و چگونه از این تفسیرها براي جهت دهی به اعمال خود استفاده می¬کند.
• هوش: طبق نظریه استرنبرگ یکی از عوامل متمایزکننده افراد خلاق از غیر خلاق هوش می¬باشدهوش، بخشی از مجموعه فرایندهاي ذهنی است که براي درون داد، فرایند و برون¬داد اطلاعات به کار گرفته میشود. هوش یکی از پیش نیازهاي خلاقیت است و پایین بودن درجه هوش فرد معمولاًٌ به پایین قرار گرفتن خلاقیت منجر می¬شود. اما هوش سرشار نیز دلالت بر خلاق بودن فرد نمی¬کند (2010؛Teece).
• چالش¬پذیري: یکی از مهمترین عوامل تمایز افراد بسیار خلاق از افراد کمتر خلاق، پذیرش فعالیت چالش¬انگیز توسط این افراد می¬باشد. بدین معنی که تقریباًٌ توانمندي فرد و چالش فعالیتش برابر و هر دو در اوج می¬باشند. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین کارها براي تحریک خلاقیت، برقراري تناسب بین توانمندي و چالش¬کاري مستلزم آن است که مدیران اطلاعات جامع و کاملی درباره کارکنان و جایگاههاي در دسترس خود، داشته باشند.
ب) عوامل محیطی
سیکزنتمی¬هالی صاحب نظر سیستمی خلاقیت بر نقش محیط در شکل¬گیری خلاقیت تأکید کرده و بیان میکند که نمی¬توانیم به افراد و کارهای خلاق آنها جدای از محیطی که در آن فعالیت میکنند بپردازیم (Dacey & Lennon, 2011). زیرا خلاقیت هرگز نتیجه عملی فرد به¬تنهایی نیست. برخی از صاحبنظران براساس دیدگاه اکولوژی در زیست¬شناسی، نظریه اجتماعی خلاقیت را ارائه می¬نمایند. به¬ عقیده آنها خلاقیت محصول فردی و شخصی منفک از محیط نیست. بلکه خلاقیت یک اکوسیستم است. همانطوری که در یک اکوسیستم موجودات زنده با یکدیگر مرتبط¬اند، در اکوسیستم خلاقیت نیز همه اعضاء یا جنبه¬های محیطی در تعامل با یکدیگر بوده تا اینکه خلاقیت شکل بگیرد.