یکی
از ویژگی های مشکلات دوران کودکی ، موقتی بودن آنها است. برخی از تغییرات
رفتاری که ناشی از رشد و نمو سریع و چالشهای متوالی دوران کودکی هستند ، به
ققدری سریع و زودگذرندکه به سختی میتوان آنها را از همان ابتدا جدی گرفت .
مشکلاتی که فراوانی آنها با رشد تدریجی کودکان کاهش می یابند عبارتند از :
مشکلات ذهنی (اموزش توالت رفتن )، مشکلات گفتاری ، ترسها و مکیدن شست .
مشکلاتی همچون کم خوری و درووغگویی نیز به اوج می رسند و سپس به تدریج
فروکش می کنند . بسیاری از مشکلات کودکان در سالهای اولیه دبستان فراوانند ،
ولی به تدریج شیوع آنها کم می شود و مجددا در دوران بلوغ اوج می گیرند از
جمله : بی خوابی ، تخیلات مزاحم ، یرسو بودن، تحریک پذیری ، نیاز به توجه،
وابستگی افراطی،دلمردگی،حسادتفو در پسرها ، پرخوری .
یکی
از (( مشکلاتی)) که فراوانی آن همپاری رشد سن زیاد می شود ،ناخن جویدن است
.فراوانی این مشکل تا قبل از نوجوانی به حداکثر می رسد و سپس در انتهای
نوجوانی رفتته رفته کاهش می یابد . حساسیت افراطیی نیز یکی از ان دسته
مشکلاتی است که با افزایش سن رابطه ای ندارد.
عقب ماندگی ذهنی
عقب
ماندگی ذهنی بیماری نیست بلکه نتیجه فرایندی مرضی در مغز است که مشخصه آن
محدودیت در کارکرد هوش و انطباقی است.در غالب موارد علت عقب ماندگی ذهنی
مشخص نیست و عواقب آن از روی اشکالات هوشی و مهرتهای زندگی فرد مشخص می
شود.
در
اواسط دهه 1800 میلادی بسیاری از کودکان عقب مانده ذهنی را به مراکز
آموزشی شبانه روزی می سپردند زیرا معتقد بودند که این کودکان در صورتی که
آموزشهای فشرده کافی دریافت کنند ، می توانند به میان خانواده بازگردند و
در جامعه عملکرد بالاتری از خود نشان می دهند.این مراکز اقامتی کودکان عقب
مانده در اواسط سالهای 1955 بیشترین کاربرد را داشتند.تا اینکه عموم مردم
از شرایط غیر بهداشتی و پر ازدحام و در برخی موارد شرایط توام با سوءرفتار
این مراکز آگاهی یافتند و همین امر آغزگر جنبش موسسه زدایی بود.از اواخر
1965به بعد تاکنون معدودی از کودکان عقب مانده ذهنی به مراکز نگهداری سپرده
شده اند و مفهوم شامل سازی در محیطهای مدرسه و عادی سازی در موقعیتهای
زندگی در میان گروهها و اکثریت شهروندان اهمیت زیادی یافته است.(خلاصه
روانپزشکی،کاپلان وسادوک؛ترجمه،رفیعی حسن،انتشارات ارجمند،1386).
تعریف 1983 عقبماندگی ذهنی
تعریفی كه مورد توجه اكثر متخصصین قرار گرفته است، تعریف انجمن عقبماندگی ذهنی آمریكا2AAMR میباشد.
بنا به نظر این انجمن، عقبماندگی ذهنی به كنش هوش عمومی كه بهطور
معنیدار یا قابل ملاحظهای كمتر از حد متوسط عمل كرده، با نقایصی در رفتار
سازشی توام بوده و در دوران رشد و تحول پدید آمده است، گفته میشود.( .
شریفی درآمدی، پرویز؛ كودكان عقبمانده ذهنی، تهران، عروج، 1373، چاپ اول)
این تعریف شامل سه مفهوم است:
مفهوم
اول: پایین بودن كنش هوش عمومی در حد معنیدار یا قابل ملاحظه: از این
نظر، هر كودكی كه بر اساس انجام آزمونهای هوشی استاندارد شده، هوشبهرش
حداقل دو انحراف معیاركمتر از متوسط باشد، عقبمانده ذهنی محسوب میشود.
مفهوم
دوم: رفتار سازشی: اشاره دارد به توانایی فرد در عملكرد مستقل فردی(اتكا
به خود)، مسئولیتپذیری اجتماعی(توانایی برقراری ارتباط موثر با محیط)
متناسب با گروه سنی و فرهنگ جامعه خود، تسلط بر اعمال
حسی – حركتی، كسب مهارت لازم در فعالیتهای پیشتحصیلی و تحصیلی، انجام مهارتهای مربوط به خانه
و زندگی روزانه، استقلال حرفهای و استقلال عملی در سنین مختلف.