تحقیق درباره اندیشه حافظ
تعداد صفحات :10 با فرمت ورد و قابل ویرایش
فهرست
عنـــــــوان | صفحه |
چکیده | 1 |
مقدمه | 2 |
اندیشه های اخلاقی حافظ | 3 |
1- ناپیداری جهان | 3 |
2- حقیقت جویی و دوری از ریا | 3 |
3- توکل | 4 |
4- پند پذیری | 4 |
بلند نظری | 5 |
آزادگی و وارستگی | 5 |
ارزش دوست و دوستی | 5 |
مقام رضا | 6 |
حسن سلوک در زندگی | 7 |
عشق به وطن مألوف | 7 |
وقت شناسی و صبر و ثبات در کارها | 7 |
امید به عفو و رحمت الهی | 8 |
نتیجه گیری | 9 |
منابع و مآخذ | 10 |
چکیده:
علم
اخلاق مطالعه در خیر و وظیفه است و آن را علم خیر و شر، و علم تكلیف و
وظایف نیز خواندهاند. موضوع علم اخلاق، تكلیف و راه رسیدن به سعادت است، و
تعیین بهترین طریقه عمل و پسندیدهترین طریقه زندگانی غرض و
اخلاقیات و آداب رانباید اشتباه كرد، زیرا علم اخلاقیات به مطالعه رفتار
آدمی چنانكه هست میپردازد، ولی علم اخلاق به جای مطرح كردن آنچه كه هست
آنچه را كه باید باشد عنوان میكند. اخلاق علمی دستوری است، زیرا برای عمل
انسان قواعدو دستورهایی مقررمیدارد.
مقدمه
علم اخلاق به نظری و عملی تقسیم میشود. اخلاق نظری، تكلیف و اوصاف عمومی حیات اخلاقی را مطالعه میكند. اخلاق عملی وظایف مختلف انسان، مانند وظایف شخص نسبت به خدا و خانواده و جامعه بشری را مورد مطالعه قرار میدهد.
انسان
باید بر اثر عقیده و عشق به خدا و در نتیجه تزكیه و تربیت نفس و تمرین و
ممارست در اعمال صالح ذاتاً تغییر كند و به تدریج تشبه و تقرب به حق پیدا
كند و مستحق برخورداری از حیات عالی و جاودان و رضوان الهی گردد.
ادیان
و شرایع الهی در اصول و اساس مشابه یكدیگر و در سه چیز مشتركند و در واقع
در آن سه چیز خلاصه میشوند: پرستش خدا، اعتقاد به آخرت، مسئولیت در برابر
نفس و خلق.
خداوند
مهربان با لطف و عنایتی كه به بندگان خود دارد آنان را به حال خود رها
نكرده و به وسیله پیامبران خویش دستورهایی برای بندگانش فرستاده است تا با
به كار بستن آنها به سعادت و نیكبختی برسند.
پیغمبر گرامی اسلام (ص) مظهر و نمونه والای انسان كامل بوده و درباره آن حضرت همین قدر بس كه خداوند در قرآن كریم خطاب به آن وجود عزیز فرموده است:«و انك لعلی خلق عظیم» و از سخنان پیامبر اكرم(ص) است كه فرمود:«بعثت لاتمم مكارم الاخلاق.»تعالیم
اسلام در باب اخلاق و خویهای پسندیده از قبیل: عدالت، سخاوت، شجاعت،
تواضع، راستگویی، امانت، عفو، وفای به عهد، صبر، شكر، قناعت، زهد، صدق و
اخلاص، كمك به درماندگان و ضعفا، احسان، گشادهرویی، اهمیت تعلیم و تعلم،
احترام به پیران، اغتنام وقت و مانند اینها تأكید بسیار كرده است؛ از طرف
دیگر، مردم را از داشتن اخلاق بد و خویهای ناپسند مانند: غیبت، سخنچینی،
حسد، خشم و غضب، حب جاه و مقام، دنیادوستی، ریا، بخل، عجب و تكبر و دیگر
صفات زشت بر حذر داشته است.[1]
خواجه حافظ نیزدراین زمینه میگوید:
حسن مهرویان مجلس گرچه دل میبرد و دین/ بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
در
مشرق زمین تأكید بر اصول اخلاقی همیشه یكی از اركان استوار بقای ملل و
اقوام بوده است. رؤوس آنچه حافظ در این باب آورده تحذیر از غرور و خودپرستی
و مردمآزاری و كینهتوزی و فرار از معاشرت ناجنس و غافل نشدن از مكافات
عمل و تشویق به بذل و بخشش و رحم و شفقت و وفا و رفیقنوازی و مهر و محبت و
رعایت حال زیردستان ومروت بادوستان ومدارابادشمنان است.
اندیشه های اخلاقی حافظ
به طور كلی اصول عقاید اخلاقی و تربیتی حافظ را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
1- ناپایداری جهان :
دنیای حافظ دنیایی است بیثبات وناپایدار.
- نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل/ بنال بلبل عاشق كه جای فریاد است
- مرا در منزل جانان چه جای عیش چون هر دم/ جرس فریاد میدارد كه بربندید محملها
كاخ آمال و آرزوهای آدمی سست بنیاد، و بنیاد عمر بر باد است:
- بیا كه قصر عمل سخت سست بنیاد است/ بیار باده كه بنیاد عمر بر باد است
- بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ/ در موضعی كه تخت سلیمان رود به باد
حافظ
بیاعتباری دنیا را در برابر نظر مجسم میكند و چون پرهیز از آن را واجب
میشمارد یكباره دور دنیا و مافیها را خط میكشد و سخت به قناعت رو
میآورد، به بوده و نابوده میتازد و دم را غنیمت میشمارد. دوام یك چنین
زندگی، حالتی پدید میآورد كه در ظاهر قلندری است و در باطن آزادگی، و ما
در جای خود درباره قلندری و آزادگی حافظ بحث خواهیم كرد.
- بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین/ كاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
- اعتمادی نیست بر كار جهان/ بلكه بر گردون گردان نیز هم
- جمشید جز حكایت جام از جهان نبرد/ زنهار دل مبند بر اسباب دنیوی
2- حقیقت جویی و دوری از ریا:
حافظ
معتقد است كه غرض از شرایع آسمانی اجتناب از رذایل و پلیدیهایی است كه
جامعه انسانی را تاریك و احیاناً بشر عاقل و متمدن را از هر حیوانی پستتر
میكند. او معتقد است كه: «كار بد مصلحت آن است كه مطلق نكنیم»، اما آنچه
در جامعه او رواج دارد خلاف آن است. قرآن كریم برای این نیست كه صرفاً
خوانده شود، بلكه برای آن است كه بر اساس تعالیم آن روابط و مناسبات میان
انسانها با یكدیگر و انسان و خالق تنظیم شود، در غیر اینصورت از نماز و
روزه و خواندن قرآن چه حاصل؟[2]
[1] قاسم غنی، تاریخ تصوف در اسلام، كتابفروشی زوار، 1340.
[2] حافظ شناسی، به كوشش سعید نیاز كرمانی، ج پنجم، 1366.