قسمتی از متن
اسلاید ها :
تاریخچه جوشکاری
شاید بتوان زمان
استفاده از اولین فرآیند جوشکاری را زمانی دانست که بشر برای ساخت یک سلاح ابتدایی
از یک نوع اولیه این فرآیند (جوشکاری آهنگری) استفاده می کرد. جوشکاری آهنگری
قدیمی ترین فرآیند جوشکاری می باشد، که انسان قطعات فلز را به صورت سرد یا گداخته
بر روی یکدیگر قرار می داد و در اثر کوبیدن موجب اتصال آنها می شد.
در سال ۱۸۵۶
دانشمندی به نام ژول به فکر جوشکاری مقاومتی افتاد، و بعد از او الیهو تامسون
آمریکائی در بین سا ل های ۱۸۷۶ تا ۱۸۷۷ به طرحهای او جامه عمل پوشاند و از جوشکاری
مقاومتی استفاده کرد. امروزه یکی از روش های جوشکاری مقاومتی به نام REW به طور
گسترده ای برای تولید لوله های درز دار استفاده می شود.
اما زمان پیدایش
(قوس الکتریکی)به سال ۱۸۰۲ بر می گردد که دانشمندی روسی به نام واسیلی
ولادیمیروویچ پتروف پی برد که اگر دو تکه زغال چوب را به قطب های باتری بزرگی وصل
کنیم و آنها را به هم تماس دهیم و سپس کمی از هم جدا کنیم شعله روشنی بین دو تکه زغال
دیده می شود. و انتهای آنها که از شدت گرما سفید شده است نور خیره کننده ای گسیل
می دارد. هفت سال بعد دیوی (H.Davy) فیزیکدان انگلیسی
این پدیده را مشاهده نمود و پیشنهاد کرد که این پدیده به احترام ولادیمیروویچ قوس
ولتا نامیده شود.
برای برطرف نمودن
عیوبی مانند کیفیت پایین فلز جوش از لحاظ مکانیکی و اکسید شدن آن همچنین ناپایداری
قوس در سال ۱۹۰۵ یک صنعتگر سوئدی بنامOscar Kjellberg الکترود
فلزی پوشش دار را اختراع نمود. پوشش این الکترود را مخلوطی از مواد معدنی مختلف از
جمله آهک تشکیل می داد که قادر بود با تولید گاز و ایجاد سرباره، مذاب حاصل از ذوب
الکترود را در مقابل آثار نامطلوب تماس با هوا محافظت نماید. علاوه بر این، پوشش
الکترود باعث پایداری قوس الکتریکی و یکنواخت شدن جوش می گردید. پس از سال ۱۹۰۵ با
اختراع الکترود پوشش دار، صنعت این امکان را یافت تا جوش هایی با استحکام معادل
فلز پایه بوجود آورد.
در جریان جنگهای
جهانی اول و دوم، جوشکاری پیشرفت زیادی کرد. احتیاجات بشر بهاتصالات مدرن، سبک،
محکم و مقاوم در سالهای اخیر و مخصوصاً بیست سال اخیر، سبب توسعه سریع این فن شدهاست.
در سال ۱۹۳۰ به طور
همزمان در آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق تحقیقاتی برای مخفی ساختن قوس
الکتریکی و دست یابی به قوسی پایدار صورت گرفت که نتیجه آن اختراع جوشکاری زیر
پودری بود اما نه به شکل امروزی بلکه با استفاده از الکترود کربن؛ در حدود سال
۱۹۳۵ این روش تقریبا به شکل امروزی خود در آمد و تبدیل به روشی مناسب از لحاظ
اقتصادی برای جوشکاری شد.
در جنگ جهانی اول
پس از جوش خوردن ترکش های ناشی از متلاشی شدن گلوله توپ به بدنه جنگ افزار ها
فرآیند جوشکاری انفجاری کشف شد. در سال ۱۹۵۸ L.R.Calr این فرایند
را بر روی آلیاژ برنج به کمک مواد منفجره قوی آزمایش کرد. در سال ۱۹۶۰ Dupont اطلاعات
بدست آمده تجربی این فرآیند را به صورت بین المللی ثبت کرد و در سال ۱۹۶۲صنعت روکش
دهی انفجاری را به صورت تجاری در تولید سکه های سه لایه برای دولت آمریکا در آورد.
در سال ۱۹۵۰ بطور همزمان در کشورهای آمریکا و آلمان غربی جوشکاری پرتو الکترونیEBWتوسعه یافت.
قوس در جوشکاری زیر
آب UNDERWATER WELDING ARCS:
عملکرد قوس در زیر
آب همانند عملکرد آن در سطح نیست و تاثیر حبابهای گاز در انجام کامل و صحیح
جوشکاری زیر آب بسیار مهم می باشد. وقتی قوس برقرار می شود الکترود ذوب شده و
تجزیه آب باعث ایجاد جبابهای گاز که نقش یک پوشش را بازی می کنند می گردد.
با ایجاد جبابهای
جدید فشار درون این پوشش (حبابهای گاز) زیاد شده و حبابهای قبلی مجبورند از قوس
خارج شده و به آب اطراف وارد شوند تا حبابهای جدید بتوانند جای آنها را بگیرند.
اگر الکترود از
قطعه کار خیلی فاصله پیدا کند با از بین رفتن حبابهای گاز قوس نیز قطع می گردد و
اگر سرعت جوشکاری خیلی کم شود حبابها اطراف محل قوس وارد جوش شده و باعث عدم
دستیابی به یک جوش موثر می گردد.