قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره
نوع فایل: word
قابل ویرایش 46 صفحه
مقدمه:
منع قانوني ماهواره به معناي مخالفت با علم و تكنولوژي نيست. ماهواره يكي از ثمرات پيشرفت علم است. انواع ماهواره هاي مخابراتي، هواشناسي، تحقيقاتي، و... بار عظيمي از مشكلات انسان ها را حل كرده اند ولي همين ماهواره ها چون در دستان عده اي سودجو و سلطه گر قرار گرفته اند دردسرهايي را هم فراهم كرده اند از جمله اين ماهواره ها، ماهواره هاي تلويزيوني هستند كه برخي از برنامه هاي آن بجاي پيشرفت مادي و معنوي انسان ها، باعث كشاندن بسياري از انسانها، به ورطه فساد و بزهكاري شده اند.
برخي از برنامه هاي تلويزيوني ماهواره؛ با ايجاد جاذبه هاي كاذب حيواني و تحريك نفساني و غريزي تماشاگر، او را تسليم خود مي كند و هر آنچه را كه مي خواهد، به تماشاگر تلقين مي كند محور اصلي برنامه هاي مبتذل ماهواره اي، سه عنصر وهم، شهوت و غضب مي باشد. فيلمهاي تخيلي يا ترسناك از قوة وهم و خيال، برنامه هاي جنسي از شهوت و برنامه هاي خشن از عنصر غضب استفاده مي كنند و در استفاده كردن از اين امور هيچ حد و مرزي را هم به رسميت نمي شناسند چون هدف ايجاد جاذبه و جذب مخاطب بيشتر است. چنين منطق غلطي باعث شده است تا در غرب و مخصوصاً آمريكا كه مركز توليد چنين برنامه هايي هستند، گرفتار جامعه اي مبتذل شوند كه هر روز بر شدت آن افزوده مي شود. «بخش مهمي از يادگيري ما از طريق الگو قرار دادن رفتار ديگران حاصل مي شود. الگوها مي توانند واقعي يا رسانه اي باشند. صحنه هاي خشن و پرخاشگرانه اي كه از رسانه ها پخش مي شود مي تواند به عنوان محرك و برانگيزانندة پرخاشگري عمل كنند.»[1] وقتي چنين رسانه اي در خانواده هايي قرار ميگيرد كه روزانه هفت ساعت تلويزيون تماشا مي كنند واضح است كه اكثر نابساماني هاي اجتماعي از كجا شروع مي شود. آيا كودكان و نوجواناني كه به ديدن چنين برنامه هاي مبادرت مي ورزند مي توانند رفتاري غير از سكس و خشونت داشته باشند و مثل يك انسان نرمال و معمولي زندگي كنند؟! كارل پوپر ـ فيلسوف غربي ـ مي گويد: «رسانه هاي گروهي به ويژه تلويزيون هاي اروپا مسئول ترويج تجاوز، جنايت و آموزش خشونت به نسل جوان مي باشند.»[2] «يكي از كارگردانان سرشناس آمريكايي به نام آليوراستون هم گفته «ما در جامعة عنان گسيخته اي زندگي مي كنيم كه در آن جوانان را به جنايت تشويق مي كنند و از قاتلان قهرمان مي سازند.»[3]
«قانون منع استفاده از ماهواره، صداي بيگانگان و همانهايي را كه قصد تهاجم فرهنگي را دارند درآورده است و آنرا مخالف آزادي مي خوانند در حاليكه عمل آنان و پخش برنامه هاي مبتذل، سرقت نسل نو ما و به فساد كشيدن جوانان است.»[4]
آنچه باعث مي شود كه برزگان دين نسبت به ماهواره حساسيت به خرج دهند به خاطر جنبه هاي منفي اين ابزار است كه مي تواند اثرات بسيار مخرب و بدي بر خانواده ها، جوانان و... داشته باشد اما در عين حال اين ابزار در مراكز علمي و تحقيقي براي دستيابي به اطلاعات و تحقيقات جديد علمي به شكل كنترل شده مورد استفاده قرار مي گيرد.
ماهواره، فرصت يا تهديد
از دير باز بشر در تلاش بوده است تا بر عنصر زمان و مکان به عنوان عوامل مانع ارتباط سريع مستقيم ميان انسانها فائق آيد. از زماني که پيامهاي انساني توسط قاصدکها و کبوتران نقل مکان داده ميشد تا پيدايش وسايل نقليه و ظهور تلگراف و بيسيم و سرانجام عصر امواج ، مراحل تاريخي پيروز آمدن انسان بر موانع زمان و مکان تاريخ رسانههاي ارتباط جمعي شاهد هستيم . ظهور صنعت چاپ و پس از آن اختراع فتوگرافي و بالاخره فيلم و سينما ، چهرههاي فرهنگي جوامع را پيوسته دگرگون ساخته است.يکي از آرزوهاي بشر از آغازتاريخ تا امروز ، برقراري ارتباط با همنوعان خود در مناطق دور ونزديک بوده است و از اين رو همواره در راه ايجاد اين ارتباط و تکامل آن تلاشهاي زيادي کرده است.
طبق اظهار اکثر منابع موثق،ايدهي استفاده از ماهواره براي ارتباط مخابراتي بين دونقطه از کرهي زمين اولين بار توسط يک نويسنده بريتانيايي به نام آرتورسي کلارک مطرح شده است،آقاي کلارک خاطر نشان کرده است که اگر ماهواره در فاصلهي حدود 36هزار کيلومتري از سطح زمين در فضا قرار گيرد سرعت زاويه آن با سرعت زاويه زمين برابر خواهد بود و در نتيجه ماهواره همواره بالاي يک نقطه از زمين قرار خواهد داشت و ثابت به نظر ميرسد. به علت محدوديتهاي فناوري،عملي شدن اين نظريه تا سال 1957 طول کشيد. با پرتاب اولين قمر مصنوعي به فضا که توسط اتحادجماهيرشوروي موسوم به «اسپوتنيک» در چهارم اکتبر سال 1957 صورت گرفت،( باادامهي تلاشها، در سوم نوامبر همان سال «اسپوتنيک2» نيز که سگي به نام «لايکا» درآن بود به فضا پرتاب شد.) عرصه جديدي در ارتباطات بينالمللي گشوده شد و فضا به تسخير انسان درآمد. ارسال ماهواره توسط شوروي سابق ،آمريکا را در يک شوک علمي _ سياسي فرو برد و اين کشور نيز در پي تلاشهاي گوناگون د ر31 ژانويه 1958 ،نخستين ماهواره خود به نام «اکسپلورر1» را به فضا پرتاب کرد. دريافت برنامههاي ارسالي اين ماهوارهها درآغاز متضمن استفاده از ايستگاههاي تقويتکننده زميني يا آنتنهاي حجيم عمودي بود که امکان دريافت تصاوير ارسالي ماهوارهها را براي گيرندههاي شخصي فراهم ميآورد. از همين رهگذر ،برنامههاي ارسالي ماهوارهاي تحت نظارت و کنترل مراجع ذيصلاح قرار ميگرفت و با توجه به مصالح ملي آن کشورها پالايش ميشد تا به اين ترتيب کشور گيرنده از ارزشهاي مذهبي_فرهنگي سنتهاي بومي خود محافظت کند.
امّا اين ابزار پيشگيري کننده چندان دوام نياورد و خيلي زود کارايي خود را از دست داد. درنتيجه پيشرفتهاي فني که در دهه 80 به وقوع پيوست امکان دخالت دولتها در پالايش برنامههاي ماهوارهاي منتفي شد و تقابل حاکميت ملي دولتها و اصل جريان آزاد اطلاعات جامعهبينالمللي را با تلاطمي عظيم و سهمناک مواجه ساخت و تاجايي پيشرفت که ماهوارههاي پخش مستقيم برنامههاي تلويزوني خطرناکتر از قدرتهاي هستهاي توصيف شدهاند. برهمين اساس و در کنار استفادههاي مختلف از ماهواره،با ارسال اولين ماهواره مخابراتي (تلهاستار) بهمدار زمين، به تدريج ماهوارهها ،به ويژه ماهوارههاي پخش مستقيم به يکي از مهمترين وسايل ارتباطي بينالمللي تبديل شدند.
در هريک از مقاطع رشد و توسعه وسائل ارتباط جمعي ، شاهد نگرانيها و اعتراضات بخشي از جامعه عليه رشد وسيلهاي نو در پيام رساني بودهايم. اعتراضات کليسا و ساير مقامهاي وابسته به کانون هاي قدرت ، چه ديني و چه غير ديني در اروپا نسبت به رشد با سوادي و گسترش رسانههاي نوشتاري از ديدگاه ايدئولوژيک قابل درک مينمايد. ابراز نگراني ناقدان در گذشته ، گاه با انگ بدبيني و گاه واپسگرايي مواجه بوده است. برخي از نمونههاي اين نگراني را در جامعه خود نيز شاهد بوده و هستيم.
پرتاب نخستين ماهواره به فضا شاديها و نگرانيهاي همزماني را در بشر برانگيخت،شادي از اين جهت بودکه آرزوي ديرين انسان براي دستيابي به آسمان پررمز و راز،جامه عمل و تحقق ميپوشيد و دروازههاي دنيايي شگفت و بس پهناور به روي او گشوده ميشد.بلندپروازي و فزونيخواهي هميشگي به فرزند آدم نويد ميداد که با بهرهمندي از منابع ناشناخته موجود درسيارات و ستارگان ديگر ميتواند بهتربينديشد و بر ديگران برتري جويد.
اما در مقابل نگرانيها هم نيز کم نبود، نگراني از اين که باز هم آدميان فرصتها را به تهديد تبديل کنند و از يافتههاي جديد خويش بهرههايي بردارند که آرامش موجود را برهم بزند.اين دلهره ،به ويژه آنگاه جدّيتر مينمود، که با پايان جنگ جهاني دوم، جنگ سرد تبليغاتي اندک اندک جاگزين قدرتنماييهاي فيزيکي ميشد و هر بازيکني درميدان سياست ميکوشيد با اشاره به توانمديهاي ناشناخته و ويرانگر خويش قدرت مانور را از طرف مقابل گرفته و نتيجه را از پيش به سود خود اعلام کند.
امروزه برقراي ارتباط از طريق ماهوارهها به عنوان يک حقيقت مسلم پذيرفته شده است . مقدار زيادي از حجم ترافيک بينالمللي و محلي کشورها به طور روز افزون به کمک سيستمهاي ماهوارهاي منتقل ميشود و ماهوارهها د رسرويس هاي متنوع و مهمي از قبيل پخش تلويزيوني ،ارتباطات دريايي،هواشناسي و تحقيقات فضايي و غيره به کار ميروند.
به گفته بسياري از انديشمندان ،مهمترين عاملي که چهرهي قرن بيستويکم و شيوهي زندگي فرزندان ما را تعيين خواهد کرد، فناوري است که به ويژه در زمينه ارتباطات در صدد است تا جهاني متفاوت با آنچه که ميشناسيم بنا کند. پيشگامان دنياي آينده مدتهاست که به زندگي ما راه يافتهاند و ماهوارههاي بينالمللي نيز که برنامههاي آنها به طور مستقيم از طريق گيرندههاي خانگي دريافت مي شوند رو به افزايش هستند. دگرگوني مهمي که در پي اين اتفاقها رخ خواهد داد، به ويژه در کشورهاي جهان سوم چنان اهميت دارد که نه فقط دولتمردان بلکه همه ما بايد بينديشيم.
در دنياي امروز با گسترش ارتباطات ،کشيدن ديوار آهني چاره کار نيست. ترويج و تبليغ فرهنگ اسلامي تنها نيز از طريق ايجاد تحول دروني ممکن است و لاغير. البته جامعه اسلامي بايد داراي چهره مناسبي هم باشد،شکي نيست. اما تحولي که ايجاد ميشود نبايد فقط در ظاهر باشد. اگر چنين باشد، اوضاع به مراتب از اين که هست وخيمتر خواهد شد. شعار دادن در برنامههاي تلويزيوني کسي را متحول نميکند.
آنچه گفته شد نه به معناي تسليم د ربرابر قوه قاهره فناوري و صنعت پيشرفته ارتباطات ( و ازآن جمله ماهواره) است و نه به معناي تجويز سياست منع و ترس و انزواطلبي . ماهواره، اينترنت و ساير فناوريهاي ارتباطي واقعيتهاي هستند که ناگزير از پذيرش آنها هستيم و لابد کسي ترديد ندارد که برگشت به عصر ماقبل آنها ديگر ممکن نيست.از سوي ديگر به رسميت شناختن يک واقعيت هيچ ملازمهاي با بهت زدگي و تسليم ندارد و نبايد در مواجهه با هجوم فرهنگ بيگانه گرفتار حالت خودباختگي شد.اولاً ظهور اين رسانههاي قدرتمند را تنها نبايد تهديد تلقي کرد. درکنار همهي تهديدهاي که ميتوان از کارکردهاي ماهواره تصور کرد، فرصتهاي فراواني نيز قابل بهرهبرداري است که اجازه قهر با اين پديده مؤثر را به خردمندان نميدهد. ما نيز مانند برخي ملتهاي ديگر ميتوانيم با تقويت بنيانهاي فرهنگي و اجتماعي ، بيش از آن که به محدوديت بينديشيم،مصونيت را هدف بگيريم، به ويژه آن که باورهاي عميق ديني درکشور ما گنجينهاي تمام ناشدني و مؤثر در دست سياستگذاران فرهنگي است.
مهمترين کوشش براي حفظ هويت فرهنگي ملل در عصر اطلاعات و در عين حال بقا در اين جامعهي شبکهاي،استفاده خردمندانه و برنامهريزي شده از رسانهها و فناوري ارتباطي جديد به ويژه ماهوارهها، اينترنت و ساير امکانات اين عصر براي ايجاد شرايطي جديد جهت همزيستي ميان تمدنها ، فرهنگها و اقوام ونژادهاي گوناگون است. با اين وضع کشورها بايد بتوانند ساختارهاي مناسب را براي حضور در اين عصر جديد فرهنگي ابداع کنند تا از صحنه حذف نشوند. چنانکه اريکفروم معتقد است: «تاريخ بشر گورستان فرهنگهاي بزرگي است که پايان فاجعهآميز آنها بدان سبب بوده است که نتوانستند در برابر چالشها،واکنشي برنامهريزي شده ، خردمندانه و آزادي بروز دهند» بايد اذعان داشت، درسطح جهان، رسانههاي ملي و محلي در امر هويتبخشي و حفظ هويت جوامع تحت پوشش خود زماني موفقيت بيشتري خواهند داشت که هم بتوانند از تحميق مخاطبانشان جلوگيري کنند و هم قادر باشند مخاطبان ديگر رسانهها را به خود جلب کنند و اين ميسر نيست جز با استفاده از ابزارهاي رسانهاي نوين مانند شبکههاي ماهوارهاي و رايانهاي و تکيه بر امتيازهاي فرهنگ خودي_ به ويژه تقويت پوشش رسانهاي خردهفرهنگها_ از طريق رسانههاي مقاوم.
به باور بسياري از صاحبنظران براي آن که جوامع مختلف در عين حفظ هويت خود از امکان حضور فعال و مؤثر درعصر جديد بيبهره نمانند بايد در جهت «به هنگام »کردن فرهنگ و هويت خود بکوشند تا توان انطباق و سازگاري با تحولات را به دست آورند. بدين معنا که بين توسعه فناوري و مسايل و زمينههاي فرهنگ خودي نوعي سازش به وجود آورند.
اکنون ما در شرايطي قرار داريم که قادر نيستيم مانع نفوذ فناوري ماهوارههاي ارتباطي در فضاي کشور عظيم و پهناور ايران و پيرامون آن شويم از اين رو کاربرد ماهوارهها را امري ضروري و در عين حال اجتناب ناپذير ميدانيم.
توسعه بازارسياه آنتنهاي بشقابي نيز مانند آنچه در مورد ويديو تجربه شد،امکان پذير است،پس آيا دولت قادر است مانع گسترش بازار سياهآنتنهاي بشقابي شود؟درتجربه بازار سياه ويديو به اين نتيجه رسيديم که دولت نميتواند و مصلحت هم نيست که اين کار را انجام دهد.پس در چنين شرايطي براي نظم دادن به اين بازار مشوش چه بايد کرد؟ چارهاي جز همگام شدن با پيشرفت فناوري و از همه مهمتر، بالابردن کيفيت برنامههاي تلويزيوني نيست.براي اين که ايران بتواند در برابر رقيبان خارجي مقاومت کند، در مرحله اول ناچار است سازمانها و واحدهاي تربيت نيروي انساني را در زمينه توليد کالاهاي فرهنگي تقويت کند. استحکام ، وگسترش واحدهاي مربوط،نياز به کارشناس و استاد مجرب و جبران کمبود کارشناس آزموده دارد. اگر در راه بهبود وضع موجود و توليد برنامه و کالاهاي فرهنگي سريع و حساب شده گام برنداريم، نهتنها قادر به رهايي از زير سلطه صدها کانال تلويزيوني نخواهيم بود بلکه قابليت و امکان ايجاد هزاران شغل را نيز دربازار توليد و توزيع کالا هاي فرهنگي، چه در داخل و خارج از کشور از دست خواهيم داد.
اگر به سير تحول جامعهي بشري نگاه کنيم به اين نتيجه ميرسيم که تحولات فرهنگي هميشه تحت تأثير ابزارها بودهاند، امّا ابزارها زماني فرهنگها را تغيير ميدهند که پويايي متناسب با سير تحول تاريخي را داشته باشند. فرهنگ پويا هيچگاه با ابزارهاي ضعيف محو نميشود. هرچند که جهان آينده عرصهي تاخت و تاز ماهوارهها باشد و فناوري کشورها نتواند بر ورود امواج بيگانه به گيرنده هاي خانگي اثر کند، عصري که پيش روي ماست دو چهرهي متضاد خواهد داشت.از يک طرف ،به واسطه تأثير شگرف رسانههاي لجام گسيخته و جهان بيني صاحبان اين وسايل با ارزشهي«دنياي صنعتي»، به سرعت پيوندهاي معنوي و فرهنگي گذشته مورد تهديد قرار خواهند گرفت، که اين ويژگي براي انسان جهان سومي شکننده است. از طرف ديگر،اين رهآورد که حاصل پويايي انديشهي بشري است درک وسيعي را از دگرگونيهاي جامعه جهاني ايجاد کرده و انسان را در ارتباط منطقي با فرهنگ ،تاريخ ودستاوردهاي نو و دگرگونيهاي فرهنگي حاصل از آن قرار خواهد داد. تحت هر شرايطي ،تصور از اين تحول جديد و ناخواسته در جامعه آينده جهان سوم،همانند تمامي پديدههاي وارداتي و تحميلي«دو وجهي» خواهد بود که يک لبهي آن درمانگر و لبهي ديگر آن برنده است.
در پايان ميتوان گفت که کنترل امواج ماهواره اي با قانون، مقررات و ابزار رسانهاي موجود ممکن نيست.بنابراين سياست استفاده صحيح از آن مد نظر اکثر مديران و برنامهريزان جوامع است. درکشور ما نيز با توجه به مسايل فوق بايد براي استفاده صحيح از اين فناوري جديد و دستاوردهاي علمي ، فني و فرهنگي آن برنامهريزي کرد.
نهادهاو سازمانهاي مختلف اجتماعي مانند خانواده، نهاد آموزش و پرورش و تمامي سازمانها ي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي بايد با بازنگري در وظايف و مسئوليتهاي خود به نحوي عمل کنند که استفاده از امواج ماهوارهاي در جامعهي ما با بار مثبت همراه باشد و به توسعهي همه جانبه ي جامعه منجر شود.
ماهواره از جمله فناوريهاي رسانهاي است كه با ورود به كشوردر سال ۷۳با قانون ممنوعيت استفاده مواجه شد.
اين در حالي است كه پس ازگذشت يك دهه و مشاهده شمار زيادي ديش دريافت تصاوير ماهوارهاي بر پشت بام خانهها در شهرهاي كوچك و بزرگ ، اين قانون همچنان به قوت خود باقي است و مجوز استفاده از تجهيزات گيرنده برنامههاي تلويزيوني ماهوارهاي فقط به سازمانها و دستگاههاي دولتي تعلق ميگيرد.
در طي سالهاي گذشته همواره كارشناسان و برخي از مسوولان تاكيد داشتهاند كه با توجه به گسترش عصر ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي ، قانون ممنوعيت ماهواره نياز به بازنگري و اصلاح دارد.
به نظر ميرسد كه مسوولان منتظرند تا ماجرايي كه براي ويدئو بوجود آمد و پس از فراواني ان در جامعه ناچار به پذيرش آن شدند، در مورد ماهواره هم تكرار شود.
يك كارشناس امور مخابراتي و ارتباطي در اين زمينه در گفت وگو با ايرنا اظهار داشت: ما هنوز به خط مشي روشني در ارتباط با ماهواره نرسيدهايم.
" هومن صادقي كاجي" ادامه داد: در زمان حاضر ديدن برنامههاي تلويزيوني برون مرزي براي ايرانيان داخل كشور امكانپذير نيست و يا به لحاظ قانوني ممنوع است كه هيچ دليل منطقي براي آن نميتوان يافت.
صادقي كاجي تصريح كرد: هنگامي كه يك فناوري جديد ارتباطي در جهان توليد ميشود، نميتوان در مقابل ورود آن به كشور مقاومت كرد بلكه بايد با مديريت صحيح از اين ابزار به نفع خود استفاده نمود.
وي يكي از دلايل مقابله با فناوريهاي رسانهاي را عدم مطالعه و آيندهنگري در سطح مديريت كشور معرفي كرد و گفت: سيستم مديريت كشور در زمينه استفاده از تكنولوژيهاي جديد ضعيف عمل كرده است.
يك كارشناس خبري با تاكيد بر اينكه آمار دقيقي از تعداد خانوادههايي كه از ماهواره استفاده ميكنند ، وجود ندارد، يادآور شد: گزارشهاي منتشر شده توسط نيروي انتظامي درباره دستگيري عوامل توزيع يا استفادهكنندگان ماهواره ، گوياي آمار بالاي بهكارگيري آن در كشور است.
وي اظهار داشت:ايرانيان در مقابل ورود تكنولوژي چندان مقاومتي ندارند و تنها مسالهاي كه بايد به آن توجه شود،فرهنگسازي براي استفاده صحيح از آن در كشور براي تبديل آن به ابزار مفيد است.
فهرست مطالب:
ماهواره، فرصت يا تهديد
نگهداري و استفاده از تجهيزات دريافت ماهواره جرم است
مقدمه
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر
آيا استفاده از ماهواره آزاد مي شود؟
بايد و نبايد استفاده از ماهواره
ممنوعيت استفاده از ماهواره، تقابل قانون با عمل
بشقاب هاي دردسر ساز
قانون منع استفاده از تجهيزات ماهواره اي تغيير نكرده است
منابع
منابع و مأخذ:
1. جمعي از مولفان، روانشناسي اجتماعي، انتشارات سمت و پژوهشكدة حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1382، ص 310.
2. حاجتي، مير احمد رضا، عصر امام خميني، قم، انتشارات بوستان كتاب، چاپ نهم، 1382، ص 221.
3. همان، ص 264.
4. روزنامة كيهان، آيت الله جوادي آملي، 9/7/1373، ص 18.
5. فصل نامه پژوهش و سنجش، شماره 30 و 31،تابستان و پاييز 1381،سال نهم
6. تکنوپولي تسليم فرهنگ به تکنولوژي،نيل پستمن،ترجمه دکتر صادق طباطبايي،انتشارات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران،چاپاول،1372
7. طلوع ماهواره و افول فرهنگ،دکتر صادق طباطبايي،انتشارات اطلاعات، چاپ اول،تهران 1377
فایل دانلودی حاوی فایل word می باشد.