پایان نامه تصوف در عصر آل بویه
نوع فایل: word
قابل ویرایش 150 صفحه
پایان نامه برای درجه کارشناسی ارشد «M.A»
گرایش: تاریخ ایران دورهی اسلامی
چکیده:
موضوع پژوهش حاضر((تصوف در عصر آل بویه)) است و همان طوری که از عنوان آنمشخص است، در نگارش آن تلاش گردیده است تا مطالبی مهم و با ارزش در مورد تصوف و فراز و نشیب آن در مسیر حرکت تاریخ بخصوص در دولت ایرانی آل بویه برای خوانندگان ارائه شود.
در این پایان نامه مطالب در پنج فصل منقسم گردیده است.
در فصل اول: به معرفی و نقد منابع، بیان مسئله، بیان فرضیه، اهداف، روش و سوابق تحقیق اشاره شده است.
در فصل دوم: اوضاع سیاسی ایران قبل از روی کار آمدن آل بویه وچگونگی روی کار آمدن آل بویه (خاستگاه آل بویه، نسب آل بویه) نحوه به قدرت رسیدن پسران بویه و مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم: نگرشی به اوضاع مذهبی در این عصر، دلایل شیعه بودن آل بویه، حمایت آل بویه از شیعه، شعارهای شیعه در زمان آل بویه، علامت حزب شیعه و انتخاب نام و عنوان شیعی، ، برگزاری مراسم عاشورای حسینی به دستور معزالدوله، برگزاری مراسم عید غدیر خم ،رفتار آل بویه با پیروان سایر مذاهب و ادیان مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل چهارم: پایه و اساس تصوف و معنای لغوی آن، نحوه شکل گیری تصوف در جامعه اسلامی، تشیع و تصوف، اولین صوفی، مکتب تصوف، علمای زمان و تصوف، مخالفان تصوف، دگرگونی های مکتب تصوف و فرقه های تصوف مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل پنجم: به بحث تصوف در قرون اولیه و به هنگام روی کار آمدن آل بویه و همین طور اولین خانقاه ها و صوفیان و شیوخ و صوفیه و آثار مهم تصوف در قرون اولیه و دیار مشایخ بزرگ و نگاه جامعه به صوفیه مورد بررسی قرار گرفته است.
در پایان امید است این مطالب مورد توجه دانش پژوهان گرامی قرار گیرد.
مقدمه:
کسانی که با تاریخ سرو کار دارند به خوبی آگاه هستند که تاریخ ایران یکی از پرفراز و نشیبترین تاریخهای جهان است چرا که دائماًدر معرضورود و خروج حمله و تهاجم اقوام قرار داشته است و رویاروئی با هر شرایطی موقعیت ایران وارد مرحلهی تازهای میکرد و سیستم حکومتی جدیدی بر اوضاع حاکم میگشت بنابراین چرخهی افکار و عقاید نیز براساس نوع حکومت و نحوهی رفتار حاکمان وارد مرحلهی دیگری میشد.
حکومت خاندان بویه یکی از دوره هاست کهدر اوج تمدن اسلامی و در عصر تحولات فکری و وسعت یافتن رشتههای مختلف علمی و دقیقاً در زمان به وجود آمدن مهمترین آثار مربوط به دانش بشری و در مهمترین مراکز مراکز این تمدن یعنی ایران و عراق شکل گرفت.ال بویه. از امتیازاتی برخوردار بودند که مجموع آنها ظاهراً در سلسلههای دیگر مشاهده نشده است.
آنان نخستین خاندان ایرانی شیعه مذهب بودند که با قدرت تمام فرمان راندند وتوانستند با زیرکی و مدیریت شایسته از اوضاع نابسامان خلیفه و بغداد به نفع خود استفاده کرده و برخلفای عباسی چیره شوند.انان نفوذ خلیفه را از میان بردندو اختیارات او را به خود اختصاص دادند، و مهمتر از همه در احترام به خاندان علوی سخت کوشیدند، شعارهای شیعه را آشکار ساختند و آنها را برپا داشتند.انها با کمال خضوع به زیارت قبور ائمه اطهار میرفتند، به علم و علما توجه بسیار میکردند، حتی بعضی از افراد آن خاندان، درس خوانده و با معلومات بودند، و چنان که از شواهد برمی آید عضدالدوله در شمار علمای نحو و ریاضی به حساب می آمد. حتی در دربار خود، مجالس بحث و مناظره ترتیب میدادآنها، بحثهای عقیدتی، علمی و فکری را آزاد کردند و رواج دادند نسبت به علمای دین ارادت میورزیدند و از آنان درخواست میکردند در حضور آنها با معاندان به بحث بپردازند.
با آنکه خود پیرو مذهب تشیع بودند، به شیعه و سنّی به یک چشم نگاه میکردند و برای انجام مراسم مذهبی اهل تسنن، تسهیلاتی فراهم میکردند، به اقلیتهای دینی نیز به دیدهی احترام مینگریستند حتی آنها را در مشاغل عمدهی حکومتی شرکت میدادند. وزیران خود را از میان دانشمندان بزرگ و سیاستمداران مجرب، انتخاب میکردند.
بدیهی است پارهای از آنها نیز همانند همه مستبدان و خودکامگان تاریخ به حکم طبیعت حکومتهای استبدادی در راه پیشبرد مقاصدشان جنایاتی را مرتکب میشدند، بر مردم ستم روا میداشتند،بیگناهان راا با خیالات واهی به قتل میرساندند، و حتی در مواردی بسیار سنگدل و بیرحم بودندوآنجا که منافعشان اقتضاءمی کرد از به کار بردن حیله و تزویر باکی نداشتند.
مهاجرت یحیی بن عبدالله علوی از کوفه به دیلمستان در سال 175 ﻫ. ق که موجب مهاجرت پیاپی سادات علوی به مناطق شمالی ایران و در نتیجه ایجاد جنبشها و شورشهایی بر ضد والیان خلفای عباسی و تشکیل حکومتهای نخستین شیعیان علوی در شمال ایران گردید، دلاوران دیلمی را بر آن داشت که در رکاب آنان از نشیب جنوبی البرز به زیر آمده و شمشیرهایخود را در شهرهای حاشیه جنوبی البرز از جمه قزوین و ری و زنجانو همدان و دامغان و نیشابور آزمودند و در نتیجه از میان آنها سرداران و رزم آورانی مانند اسفار دیلمی، مرداویچ، وشمگیر، فرزندان زیار، و سرانجام سه فرزند برومند بویه دیلمی به نامهای علی و حسن و احمد پیدا شدند.
پدر آنان ابوشجاع ابتدا جزو خدام ماکان کاکی درآمده بود که بر طبرستان چیره گشته بود و پس از روی کار آمدن مرداویچ پسران بویه به خدمت او درآمدند. و هر یک از آنان حکومت بخشی از نواحی جبل را بدست گرفتند. علی بن بویه که به رغم پشیمانی مرداویج، کرج را در دست داشت، بسوی اصفهان و ارجان و شیراز حرکت کرد و بر آنها غلبه یافت و طی نامهای خود را به اطاعت خلیفه الراضی درآورد. در این هنگام مرداویچ بدست غلامان خود کشته شد و حسن رکن الدوله در اصفهان استقرار یافت. احمد معزوالدوله به اهواز حرکت کرد و آن را تصرف نمود و به قصد فتح واسط پس از زد و خوردهای فراوان و سرانجام با دعوت ینال کوشه کارگزار مالیاتهای واسط و المستکفی خلیفه در یازدهم جمادیالاولی سال 334 ﻫ. ق وارد بغداد شد. خلیفه بر احمد خلعت داد و او را ملقب به معزالدوله و برادرش علی را به عماد الدوله و برادرش حسن را به رکن الدوله ملقب نمود.
چهل روز پس از آن معزالدوله خلیفه را خلع و زندانی کرد و ابوالقاسم فضل بن مقتدر با الله را با لقب مطیع الله به خلافت منصوب کرد.
معزالدوله دستور داد لعن معاویه را بر دیوار مساجد بنویسند و در روز عاشورای حسینی بازارها را تعطیل کنند و نوحه سردهند و در روز عید غدیر خم جشن و شادی برپا کنند.
در آن زمان اکثریت مردم ایران متدین به دین اسلام بودند شواهد زیادی وجود دارد که ال بویه شیعه دوازده امامی بودهاند. اما معزالدوله عموماً سیاست آشتی مذهبی میان سنیان و شیعیان را در پیش گرفت و از هیچگونه اعمال مذهبی اهل سنت جلوگیری نکردند.
معزالدوله با آنکه شیعه بود به ساقط کردن خلافت عباسی مبادرت نورزید زیرا برای برخورداری از مشروعیت به خلیفه سنی نیازمند بود.
تضعیف خلافت و خلفای عباسی یکی از پیامدهای مهم قدرتیابی حکومت ایرانی- شیعی آل بویه بود. تسلط آنان بر خلفای عباسی، قدرت دنیوی و معنوی خلفا را رسماً محدود کرد. تنها امتیاز خلفا این بود که به نامشان خطبه خوانده میشد. در واقع اختیارات حکومتی خلیفه به آل بویه تفویض شده بود.
آل بویه، ترازوی قدرت حکومت و جامعه اسلامی را به طرف تشیع سنگینتر کرد. هر چند حکومت آل بویه بهدست سلجوقیان ترک بر افتاد ولی پایههای سست خلافت عباسی هیچ گاه به جایگاه نخستین خود بازنگشت.
از حدود قرن دوم هجری قمری و مخصوصاً با روی کار آمدن خلفای عباسی و به علّت آرامشی که پس از جنگهای اولیه اسلام در سراسر سرزمینهای اسلامی پدیدار شد نهضت تصوف سالیان دراز بود که در عالم اسلام رونقگرفته بود و در هر مرحله از گذشت زمان نه تنها نابود نشد بلکه وارد دور تازهتری میگشت.
پایه و اساس تصوف اسلامی بر سنت رسول اکرم (ص) و صحابه اول و تابعین آنان و ائمه معصومین (ع) نهاده شده بود و صوفیان اولیه سخت میکوشیدند که با پیروی و تبعیت از آنان به تصفیه و تزکیه ظاهر و باطن خود پرداخته و با اعراض از جمیع مفاسد به مقصودی که داشتند برسند و لذا در اوان کار موضوع این مکتب جز همان زهد و ورع و عدم توجه به ظواهر دنیوی و پیروی از فرامین الهی و سنت رسول (ص) چیز دیگری نبود.
چنانکه که گفته شدآغاز پیدایش تصوف و شیوخ و علمای صوفی از حدود قرن دوم هجری قمری بود تصوف که در قرن ششم به اوج خود رسید در قرن چهارم و در هنگام قدرت یافتن آل بویه به طور کامل شکلگرفته بود..
در قرن های چهارم و پنجم هجری قمری در شهرها و نواحی مختلف ایران و بغداد، پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی زندگی میکردند وحتیبدلیل تسامح مذهبی آل بویه افرادی از اهل ذمّه مشاغل با اهمیتی نیز در اختیار داشتند. و دولت آل بویه مسیر ارتباط بین افکار و عقاید مختلف را هموار کرده بود بنابراین در کنار رشد سایر فرق و مکاتب، مکتب صوفیه نیز در این مسیر حرکت خود را آغاز کرده بود.
گسترش و پیشرفت اسلام و مسلمانان در مدتی کوتاه صورت گرفت و هنوز قرنی از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نگذشته بود که مسلمانان از سرحد چین تا اسپانیا را که شامل سرزمینها و کشورهای شاهنشاهی ایران و قسمت اعظمی از امپراطوری روم میشد به تصوف خود درآوردند. ملل متنوع و بیشماری در این طریق قرار گرفتندو فرقه ها و مکاتب مختلفی شکل گرفتند که پایه و اساس آنان بر احکام قرآن مجید و سنت رسول اکرم نهاده شده بود.
تصوف هم یکی از این مکتبها و فرق بود که تقریباً از قرن دوم هجری قمری متشکل شد و بصورت مکتبی خاص در سراسر سرزمین پهناور اسلامی منتشر شد والبته که این مکتب به سادگی اولیه خود باقی نماند و در طی گذشت زمان به شعبهها و دستههای مختلف تقسیم شد و اصول و فروع آن روز به روز محکمتر و ریشهدارتر گردید تا آنجا که در سراسر کشور وسیع اسلامی گسترش پیدا کرد و خانقاهها بوجود آمدند و جریان مرید و مراد وارد تاریخ شد و اگر کسی بخواهد که تاریخ ادب و مدنیت اجتماع انسانی را در این سرزمین مطالعه کند ناچار است که آثار صوفیان و کتب و بقایای فکری این مکتب را نیز مورد مطالعه قرار دهد.
در این دوره تصوف و آداب و افکار و آثار صوفیه تنها یک عملکرد گوشهگیرانه در زوایای خانقاهها نبود بلکه در بین طبقات عامه و خاصه، مقبولیتی عظیم داشت و نوشتن کتب آثار و احوال صوفیه و زاهدان امت یکی از موارد دلچسب برای مردم محسوب میشد.
توصیه به تهذیب نفس و پرهیز از دنیاگرایی در قرآن و روایات اسلامی، به صراحت آمده، در عین حال، انزوای از مسائل دنیوی به طور کامل، همیشه مورد انکار دین اسلام بوده است. قرآن به استفاده از زینت دنیوی الهی که خداوند، برای انسان مجاز شمرده، توصیه کرده و کسانی را که آنها را بر خود حرام کردهاند نکوهش میکند.
گرایش به انزوای دینی از همان زمان رسول خدا (ص) به صورت نمونههای محدود وجود داشت. اما به طور طبیعی با گسترش حوزه دنیای اسلامی و تأثیر میان فرهنگهای مختلف دینی، دامنه گرایشهای انزواطلبانه دینی توسعه یافت. از طرف دیگر، ابتذال سیاسی- دینی در دوران امویان، بسیاری از متدینان را به کنارهگیری از حوزهی اجتماع کشاند و راه را برای گسترش تصوف هموار کرد.
گفتنی است که این شیوه اندیشیدن و عمل کردن، اختصاص به جامعه اسلامی نداشت و در جامعه مسیحی مانوی و انواع ادیان و مذاهب شرقی و غربی پیشینه طولانی و عمیق داشت..
به طور معمول و از بررسی جمیع نظریه محققین واژه تصوف از صوف به معنای پشم، و در اصل به معنی پشمینه پوشی است. امّا آنچه اهمیت دارد، اصولی است که به طور مشترک در میان کسانی که به عنوان صوفی خوانده شدهاند وجود داشته است.
از نظر معرفتی جریان تصوف، به شناخت شهودی و عرفانی اعتقاد دارد. یعنی چندان به ظواهر قرآن و حدیث و نیز عقل پایبند نیست؛ پیمودن این طریق در شناخت خداوند و سایر حقائق عالم راه و ابزار ویژه خود را دارد. این راه عبارت از تهذیب نفس با اعمال سختگیرانه مذهبی است.
تصوف در قرن سوّم با ظهور جنید و حلاج- از مردم فارس- در بغداد به اوج خود رسید. ظهور حلاج جنگ میان صوفیان و مخالفان را برانگیخت و ادبیات منازعه میان صوفیان و فقیهان را به همراه داشت. هر یک از آنها، دیگری را به نوعی بیدینی متهم میکرد. فقیهان از سویصوفیان به قشریگری و دنیا طلبی، و صوفیان از سوی فقیهان به فرار از شریعت دینی متهم میگشتندو زبان هر یک در حق دیگری بسیار تلخ و شدیداً تند بود.
حلاج که در سال 309 ﻫ. ق پس از تحمل هشت سال زندان، با فتوایعالمان سنی بغداد به دار آویخته شد، برخی از باورهای صوفیانه را چنان بیان میکرد که به عنوان افشاگر اسرار حق – اسرار مگو- از طرف یارانش مشهور گردید.
به تدریج تصوف در درازای زمان، دو ویژگی یافت، نخست آنکه جریانی نظاممند و سازمان یافته و تشکیلاتی و حتی حزبی شد. دوم آنکه به صورت یک مذهب مشخص و متمایز درآمد به طوری که پیروان آن از پیروان سایر مذاهب اسلامی به مقدار زیادی متمایز شدند. البته این مسئله هم امکان پذیر بود که از هر مذهبیکسانی در سلک تصوف درآیند.
پیدایش خانقاه- خانهگاه مثل زیارتگاه، شکارگاه و ... عامل دیگری در استقلال و تشکیل آنها به شمار میآمد. این مکان در آغاز نوعی کاروان سرا بود که صوفیان مسافر- بیخانقاه – که به سیاحت میپرداختند و برای دیدار شیخ به شهرهای مختلف سفر میکردند در آنها اقامت میگزیدند. خانقاه به احتمال زیاد در قرن سوم ایجاد و در قرنهای چهارم و پنجم یعنی همان موقعی که در قسمتی از آن آل بویه در سرکار بودند،گسترش یافت.
در قرن چهارم هجری قمری خراسان کانون دانش و سیاست و تصوف اسلامی بود، و بلاد معروف آن مانند هرات و مرو و بلخ و نیشابور مرکز مهم علم و فضیلت و تصوّف بود و دانشمندان و ارباب ذوق و تصوّف و اهل دل در این نواحی میزیستند و شیوخ بزرگ متصوّفه از بلاد عراق و عرب و ماوراء النهر بدین دیار رفت و آمد داشتند و حتی کتابخانههای شهرهای مهمّ از کتب علمی و تصوّف و عرفان پر بود.
در همین قرن که آهنگ سلطنت بزرگ سامانیان بلخی در ماوراء النهرو خراسان نواخته شده بود و آل سبکتگین غزنه را مرکز این مدنیت عظیم قرار داده بودند ؛نوشتن کتب آثار واحوال صوفیه و زاهدان امت یکی از مشاغل دلچسب این مردم محسوب می شد .وکتب بسیار ارزشمند چه عربی و چه فارسی با موضوعات تصوف و شرح احوال وآثار فکری صوفیه و شیوخ بزرگ نوشته شد.که هریک ازنظر تاریخ فکری و ادبی و زبان درکمال اهمیت و درخور هرگونه استفاده و توجه می باشد.زیرا تصوف و آداب و افکار وآثار صوفیه در این عصر تنها به حیث یک مشرب گوشه گیران زوایای خانقاه ها نبوده بلکه در بین طبقات عامه و خاصه، مقبولیتی عظیم داشت وحتی بر تشکیلات علمی و گسترش حرکات فکری و سیاسی این سرزمین تاثیر خاصی داشته است.بنابران گفته شده کهخانقاه در نخستین مرحله ،ساخته اندیشهفرقه کرامیه در خراسان بوده است. البته لازم به ذکر است که رباطها که در قرون نخست برای جنگجویان حافظ مرزها در نظر گرفته شده بود،به تدریج مورد استفاده درویشان و صوفیان قرار گرفت و بعدها مکانهای دیگری با عنوان زاویه، تکیه و خرابات نیز به آن افزوده شد.
مهمترین فرقهای که خانقاه را در شرق ایران و بعدها، سایر نقاط رواج داد، فرقه کرامیه بود. رئیس این طایفه ابوعبدالله محمد بن کرام زاهد و صوفی سیستانی بود که در زرنج بالید و مرام وی در خراسان فراگیر شد و از خراسان تا سرزمین شام نیز هوادارانی کسب کرد. آنها از نظر فقهی تابع مذهب حنفی بودند اما از نظر اصولی دین، از محمد بن کرام پیروی میکردند.
علاوه بر آن، تصوف در بسیاری از شهرهای عراق و ایران، به تدریج رو به توسعه گذاشت و صوفیان کتابهای بیشماری پدید آوردند و اگر کسی بخواهد تاریخ ادب و مدنیت اجتماع انسانی را در این سرزمین مطالعه کند ناچار است که اثار صوفیان و کتب و بقایای فکری این مکتب را نیز مورد مطالعه قرار دهد..
در خاتمه لازم به یادآوری است که اساس و ریشه واقعی تصوف نه برگرفته از اندیشه سایر ملل یونانی و مسیحی و مانوی... بلکه از کتاب مبین و سنت رسول اکرم (ص) و ائمه معصومین و صحابه و تابعین اولیه برگرفته شده. میتوان اضافه نمود که صوفیان تمام اصطلاحات خود را شاید به جز کلمه ورع از قرآن کریم برگرفتهاند. و هدف همهی آنها رسیدن به حقیقت مطلقه بوده است.
فهرست مطالب:
فصل اول كليات
1-1-مقدمه
2-1-طرح مسئله
3-1-اهميت پژوهش
4-1-اهداف پژوهش
5-1-سوالات پژوهش
6-1-فرضيات پژوهش
7-1-پيشينه پژوهش
8-1-روش پژوهش
9-1-حدود و نقطه تمركز
10-1-ساماندهي پژوهش
11-1-بررسي منابع
فصل دومچگونگي روي كار آمدن آل بويه
2-1-اوضاع سياسي ايران قبل از روي كار آمدن آل بويه
2-2-خاستگاه آل بويه
3-2-نسب آل بويه
4-2-به قدرت رسيدن پسران بويه
1-4-2-علي (عمادالدوله)در راس دولت آل بويه
2-4-2-ذكرچندرويداد به هنگام اقامت عمادالدوله در شيراز
3-4-2- ماجراي قتل مردآويچ
4-4-2- حسن ركن الوله
5-4-2- احمدمعزالدوله
5-2- اوضاع امپراطوري اسلامي به هنگام گشوده شدن بغداد
6-2- ورود به عراق عرب
7-2- خلع مستكفي
8-2- جلوس مطيع
فصل سوم
1-3-نگرشي به اوضاع مذهبي در عصر آل بويه
1-2-3-دلايل شيعه بودن آل بويه
2-2-3-حمايت آل بويه از شيعه
3-2-3-شعارهاي شيعه در زمان آل بويه
4-2-3-علامت هذب شيعه و انتخاب نام و عنوان شيعي
5-2-3-انجام مراسم عاشوراي حسيني به دستور معزالدوله
6-2-3-شكوه مراسم عيد غدير خم در دولت آل بويه
3-3-رفتار آل بويه با پيروان ساير مذاهب و اديان
فصل چهارم
1-4-پايه و اساس تصوف
2-4-تشيع و تصوف
3-4-اولين صوفي
4-4-مكتب تصوف
5-4-علماي زمان و تصوف
6-4-مخالفان تصوف
7-4-دگرگونيهاي مكتب تصوف
8-4-فرقه هاي تصوف
9-4- معرفی برخی از مشایخ بزرگ عصر آل بویه
فصل پنجم
1-5-روند تصوف از قرون اوليه تا اواخر حكومت آل بويه
2-5-تاثير تصوف بر ادبيات فارسي
3-5-نخستین بنا كنندگان خانقاه ها
1-4-5-شيخ ابوالحسن خرقاني
2-4-5-ديدار شيخ ابوالحسن خرقاني و شيخ الرئيس ابوعلي سينا
3-4-5-ديدار شيخ ابوالحسن خرقاني و شيخ ابوسعيد ابوالخير
4-4-5-ديدار شيخ ابوسعيد ابوالخير و شيخ الرئيس ابوعلي سينا
نتيجه گيري
کتابنامه
چكيده به انگلیسی
منابع و مأخذ:
1. ابراهیم حسن، 1360،حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان، چاپ چهارم،
2. ابن اثیر، عزالدین ابی الحسن الشیبانی،1399ه.ق /1979 م، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر،
3. ابن الجوزی، جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن،1374، المنتظم فی تواریخ الملوک و الامم، تهران: توس، چاپ نخست،
4. ابن مسکویه، احمد بن محمد بن یعقوب،1374، تجارب الامم، ترجمه علی نقی منزوی، تهران: توس، چاپ نخست،
5. اشپولر، برتولد،1349، تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ترجمه دکتر جواد فلاطوری، تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب،
6. اصفهانی، حمزه ابن الحسن، کتاب تاریخ سنی الملوک الارض و الانبیاء (ع)، برلین:مطبعه کاویانی
7. انصاری، عبدالله بن محمد،1380، طبقات الصوفیه، با تصحیح و حواشی و تعلیقات و فهارس و فرهنگ و قواعد دستوری عبدالحی حبیبی قندهاری، به اهتمام و کوشش حسین آهی، تهران: فروغی، چاپ دوم،
8. انوشه ،حسن ،1376،فرهنگنامه ادبی فارسی،تهران: سازمان چاپ و انتشارات
9. بناکتی، محمد بن داوود،1348، تاریخ بناکتی، ترجمه دکتر جعفر شعار، تهران،: انجمن آثار ملی، چاپ اول،
10. بیرونی، ابوریحان،1363، آثار الباقیه فی قرون الخالیه، ترجمه اکبر دانا سرشت، تهران :امیرکبیر، چاپ سوم،
11. تنوخی، قاضی ابوعلی حسن بن علی،1391ه. ق، کتاب النشوار و المحاضره، به تحقیق عبود شالچی، بیروت،
12. جمعی از نویسندگان،1363، تاریخ دولت های اسلامی و خاندان های حکومت گر، ترجمه صادق ساجدی، تهران: نشر تاریخ ایران، چاپ اول،
13. خضری، احمدرضا،1378، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)،
14. دهخدا، علی اکبر،1365، لغت نامه دهخدا، تهران: مؤسسه انتشاراتی دهخدا، چاپ اول،
15. رازی، عبدالله، 1374،تاریخ کامل ایران، تهران: انتشارات اقبال، چاپ چهارم،
16. زرین کوب، عبدالحسین،1373، ارزش میراث صوفیه، تهران: امیرکبیر، چاپ ششم،
17. ----------،1376، تاریخ مردم ایران، ج 2، تهران : امیرکبیر، چاپ اول،
18. ----------،1357، جستجو در تصوف ایران، تهران: امیرکبیر،
19. شفیعی کدکنی، محمدرضا،1385، نوشته بر دریا (از میراث عرفانی ابوالحسن فرقانی، تهران: سخن، چاپ دوم، )
20. فدایی عراقی،غلام رضا،1383،حیات علمی در عهد آل بویه،تهران :دانشگاه تهران،موسسه انتشارات و چاپ،
21. فرای، ر.ن، 1379،تاریخ ایران کمبریج از اسلام تا سلاجقه، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، چاپ سوم،
22. فقیهی، علی اصغر،1366، آل بویه، نخستین سلسله قدرتمند شیعه، تهران: چاپخانه دیبا، چاپ سوم،
23. قمی، حاج شیخ عباس،1333، تتمه المنتهی فی وقایع ایام الخلفاء، تهران: چاپ دوم،
24. کرمر، ل. جوئل،1375، احیای فرهنگی در عهد آل بویه، انسان گرایی در عصر رنسانس اسلامی، ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول،
25. گردیزی، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک ابن محمد،1347، زین الاخبار، ترجمه عبدالحی حبیبی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران،
26. گوهرین، سید صادق،1367، شرح اصطلاحات تصوف، جلد 1 و 2، تهران: زوار، چاپ اول،
27. متز، ادام،1362، تمدن اسلامی در قرون چهارم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، تهران: امیرکبیر، چاپ اول،
28. مجهول المؤلف،1372، حدود العالم، من المشرق الی المغرب، ترجمه میرحسن شاه، تهران: نشر دانشگاه الزهراء، چاپ اول،
29. مستوفی، حمدالله، 1362،تاریخ گزیده، به اهتمام دکتر عبدالحسین نوائی، تهران: امیرکبیر،
30. مسعودی، ابوالحسن علی ابن الحسین،1378، مروج الذهب، ابوالقاسم پاینده،تهران:بنگاه ترجمه و نشرکتاب، چاپ ششم،
31. ------------،1349،، تنبیه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،
32. مشکوه کرمانی، احمد،1358، تاریخ تشیع در ایران،تهران : نشر هادی مشکوه،
33. مظفر، محمدحسین،1368، تاریخ شیعه و فرقه های اسلام، ترجمه دکتر سید محمدباقر محبتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول،
34. مقدسی، ابوعبدالله محمد بن احمد،1361،احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ترجمه علی نقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، چاپ اول،
35. منور، محمد بن منور،1377، اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر، تهران:انتشارات سینایی،
36. موسوی بجنوردی، کاظم،1373، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران: نشر مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول،
37. میر خواند، محمد بن خاوند شاه بلخی،1373، روضه الصفا، تهذیب و تلخیص دکتر عباس زریاب، تهران: علمی، چاپ اول،
38. نوبختی، حسن بن موسی،1381، فرق الشیعه، ترجمه و تعلیقات محمد جواد مشکور، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،
فایل دانلودی حاوی فایل word می باشد.